|
||
|
||
گذار كرگس و عفريته سوى انسان بود گذار آتش كينه ميان جنگل سبز گذار صاعقه بر شاخه هاى عريان بود گذار ترس به دل هاى كودكان وطن گذار اشك به چشمان مردِ ميدان بود بشير سخاورز
مشکل است این راه پیچازی سراپا مشکل است آسمان تابوت باران باغ گورستان ابر در کجا جویم رهی پایان و بالا مشکل است از پری سازم پری پرنیانیی مگر با چنین ناباوری حتا تمنا مشکل است سميع حامد
دريا چرا ز گريه ی ما دم نميزند؟
اين اثر نفيس در قطع و صحافت بسيار زيبا، در 171 صفحه، از سوی انتشارات شروع در ايران به نشر رسيده که شامل غزل ها، مثنوی ها، مسمط ها،... «فــــردا»
در شبم ماهــــــــتاب بشکسته بس که هر انتظار پرسش بود برلبـــــــــــا نم جواب بشکسته گفت و گو از تو بود تا دیــد م جلوهء آفتــــــــــــاب بشکسته عزيزالله ايما
مست و بیباک از شراب لاله رنگ خرمن موی طلايی اش پريش حلقه ها وا کرده دخت افرنگ موج ها در بحر آبی يی نگا ش هوس توفان دارد بی درنگ ناتور رحمانی
عزيز عليزاده
تندیسی ز تقوا بر تراشیدند انگاری؛ جسد در اقتدار مردگان آیینه می گیرد ادب، رم میدهد آدم. *** یکی خمیازه دارد بر حریم مذهبش، به به معروف کبيری
سيد بصير مجاب
|
اکرم عثمان
چنين قصه نبشته با سياهی بر سپيدی بود: "کنار خندق آتش نبود و بود، بيدی بود: بختش شور، برگش تلخ و ليکن قامتش همچون درفش فتح يک اقليم، بالنده تنش همچون شعار پای دار... صبورالله سياه سنگ
بيست سروده برای موجزدگان سونامی
رعدی، نه توفان از ناکجا آغاز يافت حاليا، درتمامت ساحل هيچ گلدسته يی خدا را صدا نميزند محمد افسر رهبين
به تو لعنت خواهند گفت، که چه بی باکانه چه سبک وچه ارزان به هرتر دامن حسيب عمار
اضرار گوشت
اضرار گوشت! اين اولين بار بود که به خواندن... محمود نظری
زندگی نامهء فشردهء شاعر در آغازین... معروف کبيری
جان از بدنم رفت ولی، باز پس آمد جبریل قدمهای تو و خانه ی تاریک چیزی بفروزید که، خوش بازرس،آمد صد سال پریشانی و صدسال دویدن تا آنکه ازین دشت نوای جرس، آمد داود درياباری
درود! ای آسمان پُـرســتاره من عـاشق دیدار شـما هستم و خواهم بود امــا حـالا به چیزی بیشتر از این نیاز است دل تنگ مرا عزيز عليزاده
| |
استفاده از مطالب و عکسهای « فـردا» با ذکر نشانی مأخذ مانعی ندارد
This website is optimised with IE6+ and a screen resolution of 1024 X 768 or
higher
|