|
هـمـی بینی که مـرگ دنبالم افتاده ... "عبدالرحـمـان"
لکه ونه مـسـتقیم په خپل مکان ... (بخش چهارم)
پنهـانکاری چگـونه به رســـوایی مـیکشـد؟
در روزهـایی که بررسـی چند و چون فـروپاشـاندن آرامگاه عبدالرحـمـان از سـوی پلیس پاکسـتان رویدسـت گـرفته شـده بود، گزارش نهـانی زیرین به رسـانه هـا درز کـرد: "سلطنت عربسـتان سعودی درگاه (پورتال) ریاسـت عمـومـی تحقیق معارف و افتاء پرسشهـای پنجم و ششم فتوای شمـاره 3201: آیا اجـازه دارم مـسجدهـایی کوچک دارای زیارت شـیخهـا/ اولیاء را ویران کنم؟ آیا اجـازه هسـت پاره هـای کارآمــد و وامـانده از ویرانی مـانند تخته هـای سقف و آهنپوش را ببرم و از آنهـا به سـود خود بهره برداری کنم؟ پاسخهـای پنجــم و ششم: آباد سـاختن مـسـاجد بر گورسـتانهـا حرام اسـت. حضرت مـحـمــد (ص) دقیقاً هـمـینگونه مـیفـرمـاید و بر آنهـایی که از حکم سرپیچی مـیکنند، نفـرین مـیفـرسـتد. اگـر مـسجدهـا بالای گورهـا سـاخته شـده باشند، فـرمـانروایان مـسلمـان باید آنهـا را ویران کنند تا نشـان عبرتی باشـد برای جلـوگـیری [از ارتکاب عمـل حرام]. فصل نخسـت، برگـه شمـاره 396: هـمچنان اگـر گـروهی از مـسلمـانهـا توان ویرانسـازی را داشـته باشند، بایسـتی مـسـاجد آباد شـده [بر تهداب حرام] را درهـم ریزند، به شـرط آنکه مـایه راه افتادن فتنه رام نشـدنی نگـردد. حضرت مـحـمــد (ص) هنگام اعلام توحید، بتهـای درون کعبه را در آغاز نابود نسـاخت. ولی پس از آن، در سـال فتح مکه که مـسلمـانهـا نیرومندتر شـدند، هـمـه اصنام را درهـم شکسـت. اگـر چنان مـسـاجدی فـروپاشـانده شـده باشند، بهره گـرفتن از پاره هـای کارآمــد و جـا مـانده شـان اجـازه هسـت، باز هـم به شـرطی که هراس برپاشـدن فتنه و احتمـال آسـیب در مـیان نباشـد. خداوند توفیق عنایت فـرمـاید. سلامتی و صلـوات باد بر حضرت مـحـمــد و آل مـحـمــد و اصحاب وی. کمـیته جــاودانه دایمـی ریاسـت عمـومـی تحقیق معارف و افتاء: شـیخ عبدالعزیز ابن عبدالله ابن باز (رییس)، شـیخ عبدالرزاق عفیفی (معاون رییس)، شـیخ عبدالله ابن قدایین (عضو)، شـیخ عبدالله ابن قعود (عضو) با آنکه در زنجیره پرسش/پاسخهـای بالا، سخنی از آرامگاه عبدالرحـمـان به مـیان نیامــده، لینک زیرین که نمـایانگـر متن اصلی اسـت، آشکارا نام او را در خود دارد: http://abdurrahman.org/tawheed/fatawa/pdf/pc-2/205.pdf واکنشـــهـا 1) سـیف الرحـمـان الافغانی: شمـار زیادی از هـمچو زیارتهـا در سراسر جهـان اسلام دیده مـیشـوند. شنیده ام که برخی از مـردمـان برای مـواد مخـدره و فحشـا آنجـا مـیروند. وقتی طالبان به افغانسـتان آمــدند، زیارتهـا را درهـم نشکسـتند؛ آنهـا مـردم را از رفتن هـمـه روزه جلـوگـیری کـردند. زیارت کنندگان هفته یک بار زیر نظارت شـدید طالبان به آنجـاهـا مـیرفتند. طالبان بر دیوار برخی از زیارتهـای مشهور نوشـته بودند: "هر آنکه مقبره را پرسـتش کند، گـردن زده خواهد شـد." 2) عمـر فاروق الافغانی: علمـای دیوبندی این عمـل را "شـیطانی" مـیدانند. دو هفته پیش [17 اپریل 2009] عالم و خطیب دیوبندی در جریان خطبه اش "توسـل و اسـتغاثه" را شـرک خواند و افـزود: فـروپاشـاندن جـایگاههـای شـرک آمـیز رسـالت مـسلمـانان اسـت. ابو حیات الهندی سخنگوی جنبش بیداری اسلامـی پاکسـتان با اشـاره به آیه مبارکه 165 سـوره البقره گفت: And of mankind are some who take (for worship) others besides Allah as rivals (to Allah). They love them as they love Allah. But those who believe, love Allah more (than anything else). If only, those who do wrong could see, when they will see the torment, that all power belongs to Allah and that Allah is Severe in punishment. "برخی از مـردمـان، پرسـتندگان غير از خداوند (و در برابر او) برمـیگزینند و آنهـا را دوسـت مـیدارند، چنانی که خداوند را. ولی آنانی كه ايمـان دارند، عشق شـان به خداوند، فـراتر از عشق به هر پدیده دیگـر اسـت. زیانکاران هنگامـی كه عذاب [آلهی] را بچشــند، خواهـند دید که اینهـمـه نیرومندی از آن خداوند اسـت و کننده شـدیدترین مجـازات نیز هـمـوسـت." (سـتون "بایگانی اندیشه"، روزنامـه The News، اسلام آباد/ پاکسـتان 21 اپریل 2009) www.thenews.com.pk/editorial_detail.asp?id=173473 RAND Corporation اگـر نام این نهـاد شصت و چند سـاله امـریکایی را نشــنیده باشـید، چیزی را از دسـت نداده اید. البته، بد نخواهد بود، دانسـته شـود نخسـتین کسـانی که به فـرازنشـینان ایالات متحده گفته بودند "گپ زدن با گـروههـای اسلامـی ضد بینادگـرایی بهتر از درگـیر شـدن با بنیادگـراهـاسـت"، کارمندان کارکشـته هـمـین نهـاد اند. در بهـار 2007، چـهـار نویسـنده نامـور این نهـاد در کتاب "Building Moderate Moslem Networks" (راه اندازی شبکه هـای اسلام مـیانه رو)، جـایگاه، ارزش و نقش تصوف در برابر خشـونت را از چشم انداز تازه نشـان دادند. با آنکه دسـتاورد 217 برگـی یادشـده از سـوی چندین اندیشــمند و پژوهشگـر سـختگـیر خاور مـیانه "زهر شـیرین و ترفند رنگـین باند RAND" نام گـرفته اسـت، به یک بار خواندن مـی ارزد. برای دیدن متن کامـل کتاب مـیتوان رو آورد به www.rand.org/pubs/monographs/2007/RAND_MG574.pdf واکنشهـای دیگـر 1) پروفیسـور Philip Jenkins نویسـنده کتاب "تاریخ گمشـده آیین مـسـیح" پیش از خواندن "راه اندازی شبکه هـای اسلام مـیانه رو" نوشـته بود: "نیرویی که اسلام را با داشـتن شـاید بیشـتر از یک بلیون هواخـواه، دومـین کیش فـراگـیر جهـانی سـاخته اسـت، صوفیهـا اند. هر جـا که اسلامگـرایان [تندرو] به پیروزی رسـیده، روزگار صوفیهـا را تار گـردانیده اند و جـایی که صوفیهـا دسـت بالا دارند، گـروههـای تندرو اسلامگـرا ناگزیر اند برای زنده مـاندن برزمند. 2) William Dalrymple تاریخنگار، اسلامشناس و نویسـنده رویدادهـای پاکسـتان، هند و خاور مـیانه، که فشـرده اندیشه هـایش در پیرامـون عبدالرحـمـان در شمـاره هـای پیشـتر آورده شـده اسـت، سخنان Philip Jenkins را چنین پی مـیگـیرد: "[سردمــداران] باخترزمـین آنقدر هشـیاری پیشـرفته ندارند که بتوانند اسلام را دریابند و اهـمـیت صوفیگـری در نقش جنبش خودجوش ایسـتادگـی در برابر اسلام بینادگـرا و سـیاسـی را بدانند." نامبرده مـی افزاید: "در جنوب آسـیا نبرد مـیان اسلام سـنتی (با ویژگـیهـای مژدگانی، هـمگانی و بیشـتر غیرسـیاسـی بودن) و اسلام پارســل شـده از سـوی وهـابیت جریان دارد. جنبش مقاومت خودانگـیخته صوفیگـری چشم در چشم بنیادگـرایی مـی ایسـتد. پرسش این اسـت: چگونه مـیتوان از آن بهره جسـت؟ گــرچه تصوف نیز پدیده یی که بتوان کنترولش کـرد، نیسـت، ولی بخشـی از معادله هسـت." 3) نام اسـتاد نجم الحسـن چشـتی، نویسـنده، سرودپرداز هندی در هـمـه ریکاردهـای برجسـته جهـان به چشم مـیخورد، زیرا بزرگترین قرآن مجید جهـان (با پهنا و درازای (60"x88" به دسـت هـمـو خوشنویسـی شـده اسـت. نامبرده مـینویسد: "صوفیهـا مـانند آزاداندیشـان کیشهـای دیگـر، بمباران گسـتره سرزمـینهـای عراق، افغانسـتان و فلسطین را زشـت مـیپندارند. آنهـا به مـهر ورزیدن و نه خشم گسـتراندن باور دارند. صوفیهـا در برجسـته سـاختن "صلح" در نقش روح راسـتین اسلام مـیکوشند. 4) جـی آنند گـرداننده نهـاد دمـوکـراسـی سـیکولار در هند مـیگوید: "صوفیهـا را پادزهر بنیادگـرایی پنداشـتن خیلی سـاده انگارانه اسـت. این فارمـولای ناپخته، خودپرداخته و دم دسـتی را غربیهـا به مـیدان انداخته اند. با ارج فـراوان به اندیشه هـای دیگـران، باید گفت در هند گـروههـای غیرصوفی مـانند "جمعیت علمـای هند" رهنمـایان و راهیان راسـتین مبارزه با تروریزم به نام اسلام بوده اند." (پاره هـایی از گزارش "رحـمـان بابا، نمـاد ایسـتادگـی در برابر بنیادگـرایی؟" سمـیر ارشـاد، 22 مـارچ 2009، Times of India) دیوارهــــا مـوش دارند "دسـتگاه پاکسـتان بیشـتر از بیسـت سـال آزگار، آگاهـانه و پیوسـته تخم چندین سـازمـان اسلامگـرا، به ویژه "جیش مـحـمــد" و "لشکـر طیبه" را در جغـرافیای دلخواهش کاشـت، آب داد و پرورد. این سـنجش نقشه مندانه چنانی که راه اندازی شـده بود، نخسـت به سـود پاکسـتان در افغانسـتان شگوفه کـرد و بیدرنگ مـیوه داد. سپس در کشمـیر کام ارتش هندوسـتان را تلخ سـاخت. در 1999 کسـت گفتگوی پنهـان جنرال پرویز مشـرف و جنرال مـحـمــد عزیز خان چـهره شـمـاره یک ارتش پاکسـتان در پایتخـت هـند به دسـترس مـردم گذاشـته شـد. در آن کسـت جنرال عزیز که در گذشـته هـا "مجـاهــدین" را شـاهـینهـای دسـت_آمـوز خود مـیخواند، به مشـرف مـیگوید: "دسـت جهـادیهـا به شـرمگاه ارتش رسـیده اسـت." نشــانی ایـمـیل Chris Floyd نویسـنده این پارچــه که بیشـتر از بیســت و پنج ســال مـیشــود با بهـــترین رسـانه هـای ایالات متحده امـریکا، انگلسـتان و روسـیه هـمکاری دارد، چنین اســت: برای دست یافتن به متن اصلی، میتوان رو آورد به: (Killing the Song, Chris Floyd, The Guardian, March 09, 2009)
[][] ریجـاینا/ کانادا هشـتم جون 2009
«»«»«»«»«»«»
ادبی ـ هنری
|