ضياه افضلی

 

 

 

آرش آذيش

 

عکس از فانوس هنر

فرستنده: ضيا افضلی

 

 

 

 

 

ضیا افضلی

 

 

 

گذاری بر بوطیقای* خاک

نخستین گزینهء شعری آرش آذیش

 

 

بوطیقای خاک

١١٤ صفحه

صفحه آرایی: مرکز خدمات کامپیوتر مولوی بلخی – کابل

چاپ : مطبعه  بهیر – کابل

 

 

بیش از سه دهه از عمر شعر سپید و سپید گرایی در افغانستان نمیگذرد و در این سه دهه به جز عدهءمحدود، دیگر دست اندرکاران این گستره  نتوانسته اند بصورت بایسته آفرینشگر « شعر سپید خوب» باشند. یا آنکه به اساسات و اصالت های شعر سپید آگاهی چندانی نداشته اند و یا اینکه با وجود آگاهیها از اساسات شعر سپید، جمعبندی واژگان، بکار برد تشبیهات و استعارات دقیق، ساخت تصویر های بکر و درنگ بر آهنگ و« پیرایش قافیه در شعر سپید» برایشان دشواری های را در پیش داشته و همین مسبب کاستی های بوده است.

با این وجود نیز شعر معاصر افغانستان و بصورت اخص شعر سپید، با درخشش کم نظیری در اقالیم فارسی گویان، پله های نردبان تعالی را پیموده است. پویایی شعر سپید به ویژه در افغانستان بیشتر از شرایط دشوار گذار سه دهه اخیر متاثر بوده است و تم و موضوعات در نظر گرفته شده، بصورت جدی تر، توجه اکثریت سپیدگرایان را بخود معطوف داشته است.

 

***

مجموعهء در دست در برگیرندهء٤٧  شعر سپید آرش آذیش شاعرِ افغان ساکنِ کشور آلمان است که اخیراً اقبال چاپ یافته است. اشعار پراگندهء از وی قبلاً در نشرات چاپی و الکترونیکی افغانها در کشور های مختلف به نشر رسیده است و شماری از شعر دوستان با نام و کارکرد های این شاعر نوپرداز آشنایی دارند.

گزینهءشعری « بوطیقای خاک» با صحافت  و صفحه آرایی نسبتاً خوبی به نشر رسیده است، اما کم توجهی صفحه آرا باعث ورود اغلاط چاپی متعدد و  حتا در یکی- دو مورد افتادن یک سطر شعر شده است. علاوه بر این عدم مراعات فاصله ها در میان واژه ها نیز از ضعف های صفحه آرایی این گزینه میباشد.

 

از آنجاییکه در پای بیشتری از اشعار این مجموعه تاریخ سرایش آنها نگاشته نشده است، نمیتوان به تاریخ دقیق سرایش دست یافت اما اکثر اشعار حکایتگر سالیان سیاه سه دهه وحشتبار در افغانستان است و طعم تلخِ جنگ و ویرانی و غربت را میتوان در آنها به سهولت – بی آنکه به دنیای خیالی شاعر راه بیابیم-  دریافت. شماری از اشعار موفق این مجموعه از همین ردیف اند. به نمونه های زیر توجه کنید:

 

بی باران ترین فصل ها را / در تقویم ما انباشته اند / و صدا را  / تهی از واژه های سلام و سرود / در گلوگاه مان چپانده اند.    « حسرت، ص ١٦»

 

برادر ناتنیِ شیطان / تبعیدی سیاره یی / در سیاهترین کوچه های تاریخِ آسمان / از زهدان تباهترین عناصر، / به گاه آمدن / هبوطی چنان / وحشت بار داشت/ که بلور لحظه ها / تَرَک برداشت / دندانهای سپید ِ / سرزمین مهتابی عشق / به یکباره گی فرو ریختند / و عجوزه گان / عروسان شب شدند.   « افول، ص ٢٠ »

 

شب است / و شیههءاسپِ سپیدِ روز / هنوز، / از این گریوهءدلگیر / بر نمی خیزد / به آفتاب امیدی نیست. / بیا چراغ را نگذاریم / پیشِ وحشتِ باد! « با تو، با چراغ ، ٥٧ »

 

شاعر بیش از دو دهه در غربت زیسته است و غریب دیار خویش است. از این سبب در بیشترینه اشعار وی تصاویر حسرت آمیز برگشت و تنگناهای غربت موج میزند.

 

هیچ جای این خاکنای کینه آلوده /  خانه ام نخواهد شد / کجا؟  / پرسشی است / که بی پاسخ میماند. / و من در هزارتوی  /  وسوسه های گرد آلوده / خیال دیدار  / اقالیم خورشیدی را / مزمزه خواهم کرد / کاری تر زخمیم کن / ای خویشِ بیگانه!  « زخم، ص ١٢»

 

کاربرد قافیه نیز در برخی از اشعار آذیش آفریدگار زیبایی هایی شده است. میتوان به این نمونه، بصورت مثال اشاره کرد:

 

چنانیکه تو میفهمی مرا / در گوشه های یاد های / رفته از یادم، /  شفق بیدار میگردد /  سحر تکرار میگردد / و نیلوفر درختِ پیر هوشِ من /  جوان میگردد / و پربار میگردد.   « غزل اخلاص، ص ٨»

 

درونمایه اشعار دیگر « بوطیقای خاک » را موضوعاتی چون عشق، آزادی، دوستی، انسانگرایی و از این قبیل مسایل تشکیل میدهد که بیشتر به حالات روانی شاعر رابطه میگیرد.

در اشعار این مجموعه همگونه گی آهنگینی را میتوان دریافت و خواننده با به خوانش گرفتن اشعار هیچگاهی احساس نمیکند که با شعر جدید و عنوان دیگری مواجه شده است. بی آنکه احساس نوعی یکنواختی را در اثنای خوانش اشعار بکند.

اشعار آذیش تا جایی متاثر از سروده های نوذر الیاس است و تا جایی هم تاثیر پذیری اندکی از اشعار قهار عاصی را در خود نهفته دارد، اما کاربرد بیان سلیس، تصاویر غیر مکرر و تشبیهات جدید، این را میرساند که آذیش رهکرد های جدیدی در اشعارش بکار خواهد بست و روزی در ردیف نخبه گانِ سپید گرا شناخته خواهد شد.

 

در گزینه شعری « بوطیقای خاک » سه شعر به نوذر الیاس منیر هویدا  و جاودان یاد قهار عاصی اهدا شده است و رساننده خلوص شاعر به این سه شخصیت برازنده ادبی است.

در اختتام  تمنا میبرم که آذیش همچنان سرود ساز بماناد و سپید پرداز. به امید بهروزی های هرچه بیشتر شاعر.

 

* بوطیقا  نام کتابی از ارسطو، فیلسوف قرن چهارم قبل از میلاد، است که در مورد رهکرد های شعر نوشته شده است. بوطیقا شکل عربی شده واژه  POETICA  است و معنی شاعرانه، منظوم و خیالی را میرساند که اصل آن را از زبان فرانسوی اخذ کرده اند. « فرهنگ معین»

اشاره:  رضا براهنی نیز کتابی دارد که عنوان آن « بوطیقای داستان نویسی» است.

 

 

 

 

 


صفحهء مطالب و مقالات

 

صفحهء اول