ضيا افضلی

 

 

 

 

 

آری، آری! زنده گی همین است!

 

نگاهی به « زنده گی همین است» البوم جدید امیرجان صبوری

 

 

ضیا افضلی

 

 

 

وقتی آهنگهای البوم « زنده گی همین است» را میشنیدم، احساس کردم یکسره ریشه های خاطرات خوشِ دیروز، از لابلای جنگل انبوهِ اندوه و خشم و رنج ذهنم به بیرون کشیده میشود و همانند روشنی فانوسی دم چشمم آغاز میکند به رقصیدن. ساده گی، بی پیرایه گی و ایجادگری فضای دگرگون آهنگ ها آدم را از اندوه شهر خیال های واهی غربت میکشاند به آنجایی که روزی جایگاه یاری بود و یاران. آدم را به کوچه، پس کوچه های کابل میکشاند و برای لحظه یی کوتاه، آرامشِ زنده گی دیروز و لذت قصه های سادة کودکانه را میچشاند و صندلی و های و هوی زمستانی آن روزگاران را در خاطر زنده میسازد.

یکی از دوستان صاحبدل برایم گفت، زمانی که آهنگهای البوم « زنده گی همین است» را میشنیدم، سخت گریستم. فرزندانم حیرت زده علت پرسیدند و من بی اراده پاسخ دادم که عشق های گمشده ای را در لابلای این آهنگهای یافته ام. 

آهنگهای « زنده گی همین است » اثر گذاری عجیبی بر من نیز داشت. شنیدم، اما نتوانستم ننویسم و بگذرم.

امیرجان صبوری شاعرِ صبور، آهنگ ساز فرزانه و آواز خوان توانا و خوش قریحه ایست که پس از سالهای دیر صدای جانبخشش در گوشمان طنین افگند و مثل همیشه با ارایه آهنگ های روح نواز، ما را به جلگه های عشق و صمیمیت رهنمایی کرد. صبوری یکی از اندک دست اندرکاران عرصه موسیقی کشور ماست که با درایت و خلاقیت خاص به آفرینش آثار بزرگ هنری میپردازد. آهنگهای صبوری، برعلاوه آنکه با صدای خودش به نشر رسیده است، پلِ تعالی و پیشرفت برای صعود هنرمندان صاحب نام دیگر بر پله گان شهرت  شده است.

تنوع موسیقایی، ریتم و کثرت نوازنده گان چیره دست آله های اصیل سرزمین های خاور، به این البوم ویژه گی خاصی بخشیده است وطعم شیرینی به آهنگها افزوده است. در البوم های هنری برخی از هنرمندان که اخیراً انتشار یافته اند، با همگونه گی موسیقایی و ریتم برمیخوریم که تفکیک روشن دو یا بیشتر از دو آهنگ را مشکل میسازد. یعنی با سبک، ریتم و آهنگ مشترک چندین آهنگ را میسازند که همین باعث میشود آهنگ ها بدون کیفیت عرضه گردند. این به اصطلاح نوعی خاک به چشم مردم زدن است.

آهنگهای « زنده گی همین است» از این  گونه مسایل مبرا بوده و در همه آهنگها تنوع چشمگیری نهفته است.

 

 شعر و انتخاب شعر

 

شعر یکی از عناصر عمده در یک پارة موسیقی است و به خصوص غزل یکی از قالب های قبول شده برای موسیقی شرقی، به ویژه در افغانستان میباشد. برعلاوه غزل از قالب های دیگری چون رباعی، ترانه، مثنوی و لندی های پشتو نیز استفاده وسیعی صورت میگیرد. در سالهای اخیر کوششهای بخاطر ساخت آهنگ بروی اشعار نیمایی و سپید نیز صورت گرفته که پیشتاز این عرصه هنرمند فرهیخته، فرهاد دریاست که موفقانه توانسته است شماری از اشعار  عاصی شهید را آهنگ بسازد.

سطح درک هنرمند از شعر، وی را قادر به انتخاب اشعار زیبا برای آهنگ هایش میسازد. در گذشته و حال بسیاری از هنرمندان بخاطر نداشتن سلیقه انتخاب شعر دچار اشکالاتی بوده اند و این باعث میگردد که از اشعار سطح پایین استفاده نمایند. حتا بسا از هنرمندان هنگام ادای یک واژه دچار مشکل بوده اند و یا برخی اصطلاحات را به صورت درست تلفظ ننموده اند که این خود در قسمت پایین آمدن کیفیت آهنگ اثر گذار بوده است. اما جای بس تاسف این است که برخی از هنرمندان که خود سلیقه انتخاب شعر را ندارند، فرسنگ ها پا از گلیم فرا تر میگذارند و خود به سرایش شعر اشتغال میورزند. نمونه های زیادی  از شعر این گونه هنرمندان در دست است که ذکر آنها از حوصله این نوشته برون است. اما آنچه را که میباید از امیر جان صبوری سپاسگزار بود، درک وسیع  وی از شعر، سلیقه بزرگ انتخاب و توانایی قابل وصف در ساختن تصنیف ها  و سرایش اشعار زیبا است. چنانکه در البوم « زنده گی همین است » آمده، صبوری اشعار این مجموعه را خود سروده است و زیبا و بجا سروده است. سروده ها با بیان ساده و با بکارگیری اصطلاحات و واژه های شفاف عامیانه، رنگینی خاصی یافته است. علاوتاً در برخی جا ها استفاده از مثل های عامیانه، صمیمیتِ نوگرایانه یی بیشتری به آهنگ ها بخشیده است.

 

چشمای تو را وقتی که به خواب میبینم

سودایی میشم، صحرایی میشم، تکه تکه تکه میشم

خنده های تو وقتی که یادم میایه

هوش پرک میشم، هک و پک میشم، ذره، ذره، ذره میشم

                                             « از آهنگ زنده گی همین است »

 

تا جوانی میرسد غم بر سرِ غم میرسد

رنج و درد و عاشقی، همیشه با هم میرسد

به یکی صبرِ زیاد، به دیگری کم میرسد

مگر ای سنگ صبور، مسافرِ دیار دور

کوه به کوه نمیرسد، آدم به آدم میرسد

                             « از آهنگ کوه به کوه نمیرسد »

 

استفاده از اصطلاحاتی مانند تکه تکه شدن، ذره ذره شدن، هوش پرک شدن، هک و پک ماندن و بکر بودن تم اشعار، از اصل هایست که تازه گی بیشتری به آهنگ ها بخشیده است.

همچنان استفاده از مثلِ کوه به کوه نمیرسد، آدم به آدم میرسد و چیز های از این قبیل در شعر های نوگرایانه، شعر را به اصالت های بومی بیشتر نزدیک میسازد.

او در لابلای این آهنگها با دیارش عشق ورزیده است و همه درد های غربت را در چند تصویر بیان نموده است. او در یکی از تصاویر زیبای که ایجاد نموده از زادگاهش ( ادرسکن هرات) میگوید و از تقدسی که آن سامان برایش دارد. او همه شعر های زیبای دنیا را به یک دوبیتی ادرسکن نمیداند و این یک نمادیست که فرد فردِ عاشق به خاک وطن این تصویر را در ذهن خویش دارد و این همه شهر های زیبا را با جاده های فراخ و آسمان خراش های سر به فلک کشیدة آن به یک کوچه، پسکوچة کابل برابر نمیدانند.

این همه حاصل زحمات امیرجان صبوری  است که با وجود مشقت های زنده گی در غربت، اصالت مندانه به ظرفیت های کیفی آهنگ ها، موسیقی و شعر این البوم پر ارزش اندیشیده است و حاصل کارش را که فراخور ستایشِ بزرگ است با خلوص زیاد در معرض استفاده دوست داران هنرش قرار داده است.

کوشش های صبوری را میستائیم و موفقیت های روزافزون برایش آرزومندیم. 

 

 

 

 


 

 

 

صفحهء اول