نوشته ی منيژه نادری

برگرفته از منابع خارجی
 

دنيای رنگها

 

از نگاه علم فزيک هيچ رنگی وجود ندارد، صرف امواج نور با طول موج های متفاوت باعث پديد آمدن رنگ ميشوند. وقتی ما چيزی را می بينيم، در حقيقت بازتاب يا انعکاس نور از آن جسم را می بينيم.  چشم انسان قابليت تشخيص و مشاهده ی صد ها دسته از طول هايی موج را دارد که توسط حجرات مخروط شکل حسی شبکه قابل ديد و يا رويت ميگردد و اين قابليت باعث ميشود که رنگها را از هم تشخيص دهيم.

وقتی ما ميگوييم آسمان آبی است و يا گلاب سرخ است، از لغت نامه ی ذهن خود کلماتی را پيهم می گذاريم و نزد خود مفهومی را مجسم ميسازيم.  از برخورد نخستين دسته طول موج ها به چشم ما، رنگی را می بينيم و نامی به آن قايل ميشويم.  درک روانشناسی رنگها يک بحث تجربيست، چون قدرت ديد و تشخيص عين رنگ توسط دو شخص هميشه فرق ميکند.  در مورد شناخت راز های رنگها در فرهنگها و زبان های مختلف، تعبير هايی مختلف وجود دارد و در علم روانشناسی نيز بحث هايی پيرامون تأثيرات رنگها بالای انسان صورت گرفته است که فشرده ی آن را ميخوانيم:

آيا رنگها بالای احساس و روش ما تأثير دارند؟ بلی، مگر اين که رنگها چه تأثيراتی بالای ما دارند، تا به حال جواب قانع کننده و قاطعی در دست نيست.  عکس العمل ما در برخورد با رنگها از با هم آميزی عوامل بيولوژيکی،  روانی و اجتماعی منشه ميگيرد. 

به طور عموم رنگها را به دو بخش تقسيم کرده اند، رنگ های گرم و رنگ های سرد.  رنگ های گرم رنگ مجنتا Magenta (گلابی مايل به سرخ که يکی از زمره سه رنگ اصلی طبيعت است)، سرخ، نارنجی،  زرد و سبزِ زرد را در بر ميگيرد و از ديدن بيش از حد اين رنگها احساس هيجان و خوشی به انسان دست ميدهد.  رنگهای سرد که شامل بنفش، آبی،  آبیِ روشن وسبزِ آبی رنگ ميباشند، نشانه های آرامش، کناره گيری،  غمگينی و خموشی اند.

رنگها مفاهيم متفاوتی در فرهنگهای مختلف دارند.  مثلاً رنگ سفيد رنگ ازدواج در جهان غرب است در حالی که در کشورهای  چين و بعض نقاط ديگر شرق در مراسم عزا داری پوشيده ميشود.  رنگ سرخ در غرب علامه ی جنون و شوريده گيست در حاليکه در چين و بعضی کشور های ديگر شرق نشانه ی خوشی ميباشد.

رنگها در بازار اقتصاد نيز نقش چشمگير دارند.  روانشناس ها دريافته اند که تأثير رنگها در انتخاب و يا رد کردن يک جنس در بازار تقريباً 60 در صد قابل ملاحظه است.

رنگ سرخ سمبولی از گرمی،  آتش، خون، هيجان، عشق و قدرت است که محرک احساسات انسان بوده سبب ميشود انسان زود تصميم گيرد و پر توقع باشد.  اين رنگ بيشتر جلب توجه کرده و خوب است اگر در تزئين آن را به مقدار کم به کار بريم و نبايد به شکل پس منظر يا Background  از آن استفاده شود.

رنگ ليمويی روشن يک رنگ آزار دهنده برای چشم است.  نوری که از اين رنگ انعکاس مييابد، باعث تحريک بيش ار حد عضلات چشم شده و حساسيت بار ميآورد.  رنگ زرد نيز برای رنگ آميزی ساحه های بزرگ مناسب نيست وگرچه باعث تقويه دماغ و قدرت تمرکز عصاب ميشود، ولی برای چشم مضر است.  اين رنگ نشانه هايی از روشنی،  خلاقيت، سهل گيری در زنده گی،  اخطار، بيماری،  حسادت، شکست، دورويی و دو رنگی ميباشد.  همچنان اين رنگ سمبول الوهيت و بزرگی در بعض اديان است.  رنگ زرد مثل روشنی آفتاب است که شما ميخواهيد آن را احساس کنيد، مگر نمی خواهيد چشم تان با آن تماس مستقيم داشته باشد.

رنگ آبی را نشانه هايی از تنهايی،  گوشه گيری،  ذکاوت و هوشياری،  غمگينی،  اعتماد و وفاداری ميدانند. داشتن غذايی به اين رنگ روی سفره سبب قطع اشتها ميشود.  رنگ آبی باعث آرامش سيستم عصبی شده و در بعض خصوصيات خود مخالف رنگ سرخ است.

رنگ سبز را، که به پيمانه ی زياد در طبيعت به کار رفته است، بيانگر مفاهيم مختلف چون زنده گی،  جوانی،  تجدد و نو آوری،  آرزو و قدرت ميدانند.  در قرون وسطی عروس را سبز می پوشاندند تا نمايی از باروری و فزونی باشد و اين رسم تا به حال در افغانستان باقيمانده است.  چشم قدرت ديد اين رنگ را بيشتر دارد.  اين رنگ آرامشگر يک تأثير طبيعی بالای سيستم عصبی دارد و به اين خاطر در شفاخانه ها استفاده ميشود.

رنگ نارنجی نمايی از رضايت، سودمندی و صرفه جويی شناخته شده است و بالای اشتها تأثير مثبت دارد.

رنگ سياه را نيز مانند رنگهای ديگر به تعبير هايی مختلف  ميشناسند و در فرهنگ های مختلف مفاهيم متفاوت ارايه ميکند.  در جايی آن را نشانه ی تحمل، اعتماد و اعتبار ميدانند و در جايی آن سمبولی از اقتدار و تواناييست.  گاهی به مفاهيم احتياط و دور انديشی و گاهی به فعاليت های جنايی نيز نسبت داده شده است.  کشيش ها سياه می پوشند چون اين رنگ را نشانی از فروتنی و تسليم به خداوند ميدانند. يکی از خواص اين رنگ جذب نور و حرارت است که به اين سبب در تابستان کمتر پوشيده ميشود.

سفيد را رنگی که دلالت بر عصمت و پاکدامنی،  عفت، بيگناهی و صلح دارد، ميدانند.  رنگ سفيد نور را انعکاس ميدهد و باعث سردی اجسام ميشود. به اين منظور لباسهای از اين رنگ را در تابستان بيشتر استعمال ميکنند که سبب سردی و تازه گی ميشود.

رنگ بنفش را رنگ مربوط به شاهان ميدانند.  اين رنگ نشانه يی از دارايی،  خوش گذرانی،  شور و جوش بوده و در جايی هم آن را به مفهوم ابراز حساسيت ميشناسند.  اين رنگ کمتر در طبيعت ديده ميشود.  بعض مردم آن را عالی و غيرمعمول و رنگ هنری ميدانند.

نسواری که رنگ زمين و چوب است، اگر آن را در تزئين اطراف خود به کار بريم، بيشتر طبيعی و راحت به نظر ميآيد.  اين رنگ مفاهيم معقوليت و استحکام را نشان ميدهد و زيادتر مورد توجه مردهاست.

رنگ گلابی را رنگ خيالی و تصوری می پندارند، بيشتر تسکين دهنده و آرامش آور است. اين رنگ انسان را آرام و خوش قلب ميسازد.

در يکی از زندانهای امريکا چند اتاق را گلابی رنگ کرده بودند و به مرور زمان دريافتند که روش زندانی هايی اين اتاق ها نسبت به پيش تغير کرده است و حتا اگر زندانی يی قهر ميشود، نميتواند با موجوديت رنگ گلابی به زشتی و خشونت ادامه دهد.  روانشناس ديگری که سرتيم فوتبال دانشگاهی نيز بود، به ادامه ی اين تجربه خواست که با استفاده از اين موضوع روحيه ی تيم دعوت شده را ضعيف سازد.  او دستور داده بود که اتاق انتظار اعضای تيم مهمان را گلابی رنگ کنند تا به اين وسيله بتواند از شدت روحيه ی مقاومت آنها برای برنده شدن بکاهد.

رنگها در شعر و به ويژه در شعر فارسی نيز مفاهيمی دارند. بسيار تلاش کردم اگر مطلبی در ين مورد بدستم آيد که موفق به دريافت آن نشدم. اميدوارم که با تهيه ی اين نبشته انگيزه يی را ايجاد نموده باشم تا يکی از قلمبدستان ما پيرامون اين باب چيزی بنويسند.

**************

با درآميختن سه رنگ اصلی؛ سرخ، سبز و آبی به هم ، رنگ دلخواه تان را بدست آريد
( فــــردا)


 

صفحهء اول