ايشرداس

 

 

 


 

 

 

 

 

درد روزگار

 

 

نبشتهء ایشرداس از المان

 

 

در آخرین هفته های سال پار عیسوی، زمین لرزهء و بحر لرزهء اقیانوس هند جهانیان را سوگوار ساخت. این حادثه که عمدتأ مناطقی از کشور های اندونیزیا، هند، تایلند و سریلانکا را احتوا میکرد، فاجعه یی بود بی همتا و بی سابقه. گمان میرود غضب امواج بحر کمتر از ربع ساعت را در بر گرفته باشد، ولی با دریغ، تلافی زیان آنها سالهای سال را نیاز خواهد داشت. بخش زیاد قربانیان این زلزله ها تهیدستانی بودند که با دستان پر آبله و پذیرش دشواری های فراوان با گرفتن ماهی های بحر، نفقهء خانواده های شان را تهیه میکردند و در ساحل در سرپناه های خود ساخت نفس میکشیدند.

به پنداشت دانشمندان، در آن زمان شدت زلزله و سرعت امواج، در گذشته ها نظیر نداشته، چنانکه در منطقهء آسیب دیده کشور تایلند ارتفاع موج بحر در هنگام بحر لرزه تا ده متر رسیده و سرعت آن هشت متر فی شش الی هشت ثانیه و به بیان دیگر 24 الی 30 کیلومتر در ساعت بود. می شود گمان برد که در آن نفس، امواج بحر مانند نهنگ گرسنهء خشماگین به اطرافش حمله کرده، همه هست و بود ماحول خویش را پاک بلعیده است.

در کشور های یاد شده در فرجام این حادثه غم انگیز و دردناک، همه سو ویرانی پرده از چهره بد ریخت و زشتش به دور افگنده و نگونبختی را پیام داد. آنهاییکه قربانی فاجعه شده اند قسمأ در اعماق بحر به خواب عمیق فرو رفتند و برخی ها در انبوه زباله ها، در انتظار خاکسپاری یا آتشسپاری بی کفن و بی حرمت افتاده اند.

این درد روزگار دشمنان پارینه را وادار به همسویی و سوگواری مشترک کرد، چه در سری لنکا "ببرهای تامل" و در جزیره Aceh اندونیزیا که بومیان محل با توسل به سلاح در پی ایجاد مناطق خود مختار  سیاسی تلاش می ورزند و درین راستا تاحال هزارها کشته داده اند، یکجا با کارمندان و نظامیان دولتی اشک ریختند و مشترکأ در کار های امداد رسانی و جستجوی انسانها زنده و یا مرده آستین بر زده اند.

تا لحظه یی که برای خواننده فرهیخه سایت فــــردا این سطر ها را می نوشتم، از سوی ادارات رسمی رقم قربانی این حادثه، در اندونیزیا به 94081 نفر، سریلانکا به 30195 نفر، هندوستان به 9479 نفر، تایلند 5187 نفر، سومالیا به 200 نفر، برما به 90 نفر، ملداویا به 80 نفر، مالیزیا به 68 نفر، تانزینا به 10 نفر، بنگله دیش به 2 نفر و کینیا به 1 نفر تصدیق گردیده بود.

بخش دیگر قربانی های این فاجعه طبیعی را اروپاییانی تشکیل میدهند که طبق معمول چند روزی را دور از صدای ماشین و قیل و قال جهان سرمایه، در فضای پاک و آفتابی کنار بحر در تایلند، سریلانکا و اندونیزیا برای سپری کردن رخصتی های ختم سال آمده آمده بودند. واضح است که جهانگردان اروپایی هم از گزند این خشم در امان نمانده، بلکه در اثر آن کشته، مفقود الاثر و زخمی شده و سبب گردیدند تا کشور های شان خواهی نخواهی درین سوگ اشک بریزند.

شایان ذکر است که همبستگی جهان به کشور های آسیب دیده چشمگیر بوده و میتوان آماده ساختن سریع مبالغ هنگفت پولی، وسایل، تهیه وتدارک کادر فنی و امداد رسانی و جمع آوری اعانه جهت یاری و کمک به نیازمندان را نام برد. هنگری با اعانهء سه صد هزار یورو، المان 20 میلیون یورو و سویدن که تقریبأ سه هزار نفر درین حادثه مفقود الاثر دارد، با پرداخت اعانهء ۵۵ میلیون یورو شامل جدولی با میزان کل سه صد میلیون یورو میباشند که از جانب جامعه مشترک اروپا آماده و به اختیار سازمان جهانی ملل و موسسه صلیب سرخ گذاشته شد. در سطح جهان چاپان با اعانه 500 میلیون دالر و ایالات متحده امریکا با اعانه 350 میلیون دالر در مقایسه با دیگر کشور ها خوب درخشیده اند. برخی ناظرین معتقد اند که امکان دارد کشور المان میزان کمک خویشرا به مبلغ 500 میلون یورو بلند ببرد. این تصور نیز موجود است که در مقیاس جهانی با اشتراک استرالیا و دیگر کشور ها رقم سه ملیارد دالر جهت مبارزه به پیامد های زلزله های یاد گردیده به دسترس سازمان جهانی ملل و موسسات خیریه قرار گیرد. البته ارقام تذکر یافته حاوی وجوهی که از سوی موسسات و اشخاص انفرادی داوطلبانه در گوشه و کنار گیتی به منظور یاری رسانی به نیازمندان پرداخت میگردد، نمیباشند.

فراخدلی و آماده گی دولتها و جهانیان به منظور کمک نیازمندان و بازسازی مناطق زیان دیده ممثل سخن جاویدان جناب سعدی شیرازی است که هرگاه روزگار عضوی را به درد آرد، اعضای دیگر را هرگز مجال تفرج و قرار دست نمیدهد. زمین و بحر لرزهء آسیای جنوب شرق مسلمانان، هندوان، عیسویها و بودیست های منطقه را بدون کدام امیتاز و تفریقی یکسان سوگمند ساخت و در یک چشم زدن هست و بود شان را از بین برد، مگر همدلی و نوع دوستی انسانهای فراخدل جهان در تلاش منابع مالی، تهیه و فرام آوری مواد خوراکه، آب آشامیدنی، دارو و دستکم وسایل زنده گانی امید میفزاید. انسان نیک اندیش در هر گوشهء جهان رضا و خشنودی خداوند را در آسایش و رفع احتیاج انسان نیازمند و درد رسیده می نگرد. عارف والا اندیش جناب شمس الحق تبریزی این پندار و باور را به گونه والا و گیراتر حکایت فرموده:

 

«با یزید بسطامی»... به حج می رفت. اورا، عادت بود که در هر شهری که در آمدی، اول، زیارت مشایخ کردی، آنگه، کار دیگر. سید، به بصره، به خدمت درویشی رفت.

[درویش] گفت که: ـ یا با یزید، کجا میروی؟.

گفت: ـ به مکه، بزیارت خانه ی خدا.

گفت: ـ با تو زاد راه، چیست؟

گفت: ـ دویست دارم!

گفت: ـ بر خیز، و هفت بار، گرد من طواف کن، و آن سیم را بمن ده!

بر جست، و سیم بگشاد از میان، بوسه داد، و پیش او نهاد.

[درویش] گفت یا بایزید: کجا می روی؟ آن (کعبه) خانه ی خداست، و این دل من، خانه ی خدا! اما، بدان خدایی که خداوند آن خانه است، و خداوند این، که تا آن خانه را، بنا کرده اند، در آن خانه در نیامده است، و از آن روز که این خانه را بنا کرده، ازین خانه، خالی نشده است.

 

یکی از پرسش های مهم و اساسی که در رابطه با نحوه یاری و امداد به آسیب دیده گان حادثه یاد شده، نزد اکثر مردم بوجود آمده، همانا رسیدن کمک ها و صرف مبالغ هنگفت اعانه ها بلاواسطه به نیازمندان میباشد. با فهم اینکه درین عرصه سازمان ملل متحد منحیث تنظیم کنندهء کمک ها و رفع نیازمندی ها عرض اندام کرده، نقش و موقف سازنده اش درین مساله از پشتبانی ابر قدرت ها برخوردار است، با آنهم نگرانی فزاینده وجود دارد که مبادا مبالغ اعانه ها در راه های دیگر و نا مطلوب به مصرف رسند و دست انسان مصیبت دیدهء زلزلهء بر و بحر، سالها برای آب، نان، ادویه و سرپناه داراز بماند. دشواری های گوناگون محیطی، بیوروکراسی حاکم در کشور های نامبرده شده و عدم احساس مسوولیت اداره های محلی، بنیاد نگرانی ها میباشد.

چنانکه خواننده گرامی بهتر میدانند که در فرجام کنفرانس بن، میلیون ها دالر از سوی کشور های جهان در ارتباط بازی سازی افغانستان عزیز کمک گردید. در روند سه سال گذشته به کدام پیمانه از بودجه بازسازی در راه عمران و احیای مجدد عرصه های مختلف زنده گی وطنداران ما به مصرف رسیده و پیآمد های عینی آن تا کدام حد در جامعه افغانی محسوس است؟ و درهمین مدت از کمک های جهانی از سوی موسسات خارجی و داخلی در راه های غیر ضروری و بی مسوولیت به مصرف رسیده، امری است سزاوار محاسبه دقیق و بازپرسی. تا جاییکه به مشاهده رسیده، برخی عمده وطنداران ما تا هنوز از داشتن حد اقل نیازمندی های زنده گی محروم اند. دسترسی به ، مواد غذایی، معارف، بیمارستان، محیط سالم زیست و امنیت آرزو هر افغان است. آیا از میلیون دالر کمک شده هر هموطن نیازمند ما بهره برده است؟

 

 

 

با استفاده از:

1ـ  ارقام اعانه ها و کشته شده گان از روزنامهء «دهرم اشتتر اشو» شماره چهارم جنوری 2005

2ـ  مقالات شمس الحق تبریزی، خط سوم، به اهتمام دکتر ناصر الدین صاحب ازمانی، چاپ ایران

 

 

 

 


صفحهء اول