|
منصور سایل شبآهنگ
بهاران مبارک ات باد ـــــــــــــــــــــــــــــــ
باور نمیکردی که درخت کهنسال کوچه یک روز دوباره جوان شود کف برف را از خود فروشوید از حمام باران برآید پیراهن شوخ رنگی بپوشد عطر دل انگیزی بزند و صبح زود با دسته گلی در دست و چتری از آهنگ با انگشت ملایم نسیمی بر شیشه ی ارسی خوابگاهت بکوبد و تو با چشمان نیمه باز ببینی
که عجب عاشق شدی به همین ساده گی.
عاشق جان دیوانه! صبح بخیر بهاران مبارک ات باد
«»«»«»«»«»«»
ادبی ـ هنری
|