|
آموزههای فلسفی،
عرفانی و اخلاقی
یادبودی
به بهانۀ دومین سالگرد وفات وارسته مرد تسلیم مقام"سیدعبدالحق فضلی"
ای صاحب هوش عیب مینوش بپوش آموزههای فلسفی و عرفانی دیربازی است که در گسترهء شعر فارسی رهیافته و این مهم در بیشتر جلوههای ادبیات شعری کهن یا کلاسیک حضور دارد، چنانچه میتوان بهرنگ نمونه به آثار شخصیتهای بزرگ ادبیات شعری زبان فارسی، چون: سعدی، حافظ، عطار، سنایی و مولانا و ... اشاره نمود که این بزرگمردان با استفاده از ابزار آهنگین و گوارای شعری، توانستهاند آموزههای بسیاری را از حکمت و فلسفه و عرفان برای جامعه به ارمغان آورند تا ذهن جامعه بهتر و بیشتر پذیرای این یافتهها باشد. اما از یاد نبریم که این جلوهها بیشتر در شعر شخصیتهای متقدم و شعر پارسی انعکاس یافته و این روند در شعر معاصر کمتر بروز کرده که بعضی از سرایشگران عرفانگرا و صوفیمشرب، با اینچنین آموزهها توانستهاند شعرشان را رنگین و رنگینتر بسازند. یکی از این بزرگان، وارستهمرد تسلیممقام "سیدعبدالحق فضلی" میباشد، که توانسته شعر خویش را با شهد آموزههای فلسفی و عرفانی شیرینتر ساخته و گواراتر نماید.
روانشاد سیدعبدالحق فضلی: چند سال اخیر زندگی را با آشنایی و آگاهی کاملی که از مشرب تصوف و سیر عرفانی داشت؛ خلوت گزیده بود و همواره به ذکر حضرت دوست یا خالق متعال به سر میبرد. سرانجام پس از هشتاد و اند سال، زندگی پربارش، شب جمعه بیست و هشتم جدی سال 1386 هـ خورشیدی، دار فانی را وداع گفته و به دیار باقی شتافت.
باورمندی به خوی مومنانه و
خُلق عارفانه همچنانی که با ذهن سرشار از عشق وی به خداوندمتعال اجین شده
بود، در جای جای اشعارش جلوهگری دارد که با آمیختههای غنایی کوشیده آن را
انعکاس بدهد: شاید حین خواندن این مطلب، پرسشی در ذهن خوانندگان عزیز نقش بندد، که چر از این وارستهمرد، تا کنون کدام اثر چاپی مشاهده نکردهاند؟ که نفس این پرسش در واقع میتواند دلیل قاطعی باشد برای ادعای قبلی مبنی بر خلوت گزینی و گوشه نشینی وی، که بحق مردان خدا شهرت دنیوی را کمتر میپسندند و بسیارند از این دست که بدان دل نمیبندند. این آثار نیز امروز رو شده ورنه آن وارستهمرد، در زندگی کمتر به انعکاس پرداختههایش رغبت نشان دادهاند تا دیگران متوجه شوند و بدان گرایش ذهنی داشته باشند. بناء پس از وفات؛ نخستین مجموعهء شعری این بزرگمرد عرفانمشرب، توسط ارجمندشان "سیدمعید الحق موحدی" تنظیم شده و هم اکنون تلاش برای چاپ آن جریان دارد، و در آیندهء نزدیک شاهد حضور این اثر در جامعهء فرهنکی و ادبیمان خواهیم بود انشاء الله اما اصل مطلب: "آموزههای فلسفی، اخلاقی و عرفانی در سرودههای روانشاد فضلی" اشعار روانشاد فضلی هرچند از سرایش آن دیری نمیگذرد و جزو سرودههای معاصر و متاخر به شمار میرود، اغلب آمیخته با آموزههای فلسفی و عرفانی است که شاعر از این مسیر کوشش داشته تا جامعه را به جانب این آموزهها رهنمون سازد. چه در تمام جلوههای شعریشان، آموزههای فلسفی، عرفانی و اخلاقی به وفور نمایان است و با خوی و بویی که در فضای ذهن ایشان در مقام تسلیم شکل گرفته بوده، بینش خوشبینانه و خوشخویانهء عرفانی؛ در بیت بیت شعرشان جلوه نمایی میکند.
در این پاره مینگریم که جلوههای اخلاقی و عرفانی با جمعی از قراردادهای اجتماعی در هم آمیخته و برای خواننده به عنوان پیشنهادی برای سعادتمندی در دنیا و آخرت، پیشکش شده است که به رسم سلف بزرگوار سلسلههای عرفانی، جنبههای حکیمانه را بیشتر به خود گرفته و چنان مینماید که شاعر کوشیده رسالت خلافت خویش را در بین جامعهء مورد نظر و مورد مطالعه ایفا کند:
بدیهی است که اینچنین آموزهها را میتوان در لابلای گفتار منثور بزرگمردان گسترهء ادبیات عرفانی نیز مشاهده نمود، اما آنچه سرودههای روانشاد فضلی را امروز ارجمند و قابل قدر تثبیت میکند، بیان ساده و شیوای وی میباشد، چه در گفتار حکیمانه سلف عرفانی، بدون شک این مبحثها به صورت فلسفی و مرموزی بیان شده و بیشتر مخاطبین خاصی را به خویش دعوت میکند، اما آنچه این وارسته مرد تسلیممقام توانسته بدین روند تازگی ببخشد؛ تعمیم این نکتههای حکیمانه است که با زبانی جاری و گفتاری آن را از پیچیدگی و از رمزهای سربه مُهر آن، با فهم و معرفتی که از عالم فلسفه و عرفان داشته، برون آورده و با بیانی ساده و آراسته و آهنگین برای طبقهء عام جامعه پیشکش نموده که با این توجیه میتوان این آثار را دستاوردی بس مهم و ارزنده و خواندنی پنداشت چه بسا هستند از افراد جامعه که از بُعد سواد، دید اندکی دارند اما به دلیل جلوههای معنوی به سوی تصوف گرایش پیدا میکنند که چه خوب است با سطح بینش اینچنین افرادی هم، با زبانی ساده تر مفاهیم بیان گردد تا برایشان نکاتی حکیمانه واضح گردد و بدانند تا چگونه از آن منفعت ببرند و در مسیر تصوف رهیاب گردند. و خدای ناکرده از این نکتههای مهم و گنجینههای پنهان بینصیب نمانند.
در پیش بندهیی چه نهی بر
زمین جبین آنچه میتواند ادعای فوق را تثبیت نماید، همان جلوههای حکیمانه است که هرکه به زبانی آنرا بیان کرده و روانشاد فضلی، با توجه به آموزههای فلسفی و عرفانی که در احیاءالعلوم اثر امام محمد غزالی، نسبتا به گونهء رمزی بیان شده، و شاید عوام را توان دسترسی بدان نباشد، همان آموزههای حکیمانه را با زبانی امروزین و گفتاری برای همگان بیان کردهاند که بیان نکات حکیمانه آنهم با زبانی آهنگین؛ بدون شک تاثیر بیشتری را در بین عوام و پویندگان معرفت تصوفی به جای خواهد گذاشت؛ و خواهند دانست که در این دیار فانی چه راز هایی سر به مُهری باقی مانده است:
هرچند جلوههای دیگری؛ نیز نظیر غنامندی و رگههای طنزی آموزنده و نیز پرداختن به بیان مفاهیم تکوینی و تشریعی از جمله مواردی است که از بُعد معنوی در شعر روانشاد فضلی بهم آمیخته، اما با آنهم بّعد آموزههای فلسفی؛ عرفانی و اخلاقی که محور بحث این نوشته است، و نیز شرح مفاهیم تکوینی و تشریعی انسانی بیشتر در شعر این بزرگمرد به مشاهده میرسد، و هرازچندگاهی کوشیده گوهر پاکیزهء انسان را آنچنانی که باید باشد، جلوه داده و دیگران را بدان رهنمون سازد که این خود؛ بر نمک شعری و بر شهد آهنگین کلام وی افزوده است:
و انسان را با آن توصیف فلسفی که از آن شده، نمیخواهد تا جوهریت این گوهرین گنجینه به پای خوکان بریزد و تاکید دارد تا این موجود پر اسرار و پیچیده به رموز واقعی و روح جوهرین خویش ره یافته و خویش را آنچنانی که بایسته است بشناسد. ببینید:
نیمنگاهی بود گذرا بر حضور آموزههای فلسفی و عرفانی در شعر روانشاد سیدعبدالحق فضلی. از خداوند متعال روحش را شاد میخواهیم و بهشت برین را جایگاهش: حسن ختام این نوشته نیزغزلی است از آن وارسته مرد نکونام:
«»«»«»«»«»«»
ادبی ـ هنری
|