© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نذ یر ظفر

 

 

سیما و قیام حسین در اشعار شعرا

 

قیام حسین ابن علی علیه السلام که ماندگار ترین قیام در صدر تاریخ است ؛ با مرور زمان تابناکتر میشود و مردم به حقیت آن معترف میگردند و نا باوران را به باورمندی میکشاند و چنان در اذهان جها نیان  صف آرایی میکند که دیگر منکران این قیام را نمیتوان سراغ کرد.

از زمان آدم ابو بشر تا اولاد آن در قرن 21 ؛ ملیونها نفر قر با نی حوادث گو نا گونی در جهان شده اند و و تعداد شهدا از شماره بیرون رفته که از عده یی  آنها در جهان به عنا وین مختلف یاد آوری  میشود و از روز شان تجلیل بعمل می آید مگر سرور و سردار این همه شهدا تهنا لقب ایست که به ابا عبد الله حسین ابن علی علیه السلام اطلاق میشود و زیبنده است و با ید حسین را سید الشهدا گفت و با صراحت میتوان افزود که حسین علیه السلام را تنها نمیتوان به شیعه و سنی نسبت داد و اگر فرا تر برویم تنها حسین مربوط اسلام نمیشود با باور کا مل میتوان ابرازعقیده کردکه  حسین از تمام بشر است زیرا حسین با ایجاد مکتب آزادی در سر زمین نینوای کر بلا تنها خد متی به مسلمین نکرد ؛ بل خد مت به تمام بشریت کرد زیرا ظلم و استبداد در هر جا معه یی مردم را معذب میکند ؛ از بی عدا لتی و فساد اجتما عی هر اولاد آدم رنج میبرد ؛ از چپاول و بی انصافی هر انسان متاثر میگردد ؛به یقین کامل گفته میتوانیم که برای از بین بردن بی عدا لتی ؛ فساد اجتما عی ؛ بی انصافی وسایر نا بسا ما نی های  اجتماعی باید قیام کرد و قر بانی را متحمل شد .در بسا از جوامع بشری قیام های مسلحانه و غیر مسلحانه انجام پذیرفته و دست آوردهای هم داشته که بعضا با موفقیت ا نجامیده و بعضا پیروزی نداشته است مگر

قیام حسین علیه السلام الگوی ایست که نظیر نداردو نخواهد داشت زیرا فداکاری و از خود گذری حسین در تاریخ تکرار نشده و نمیشود زیرا هر مبارزی در طول مبارزه هایش ممکن قر بانی های از اعضای فامیل اش را متحمل شده باشد اما نه چون حسین ابن علی  در برابر چشمانش  ؛  دیدن شهادت فرزندان جوان در برابر چشم پدر ؛ جان دادن و شهادت طفل شیر خواره در آغوش پدر ؛ تشنگی و عذاب کودکان در صحرای آتشزا کر بلا ؛ شهادت برادر و برادر زاده و خواهر زاده در مقابل چشمان ؛ همه و همه را تنها حسین متحمل شده است.

کدام یک از اطفال اسرای جهان را دیده و شنیده ایم  که به غل و زنجیر بسته اند و شهر به شهر و ده به ده برای نمایش برده با شند  و در کدام جای سر بریده شهدا  را در  مقابل سر های اسرای خا نواده شان  قرار داده اند ؛ این ظلم تنها به حسین و یاران با وفایش رواشده است که پس از شهادت نیز عترت خیرالبشر را یزید و یزیدیان ملعون ونا بکار  با بی حر متی در مقابل سفرای دول خار جی  و اوباشان عیاشش احضار میکند و سر بریده حسین را در طشت طلا میاورد ودر مقابل همه نماینده گان دربرابر اولادهای حسین،  سر بریده  نواده پیغمبر بزرگ اسلام حضرت خا تم النبیین را چوب میزند و دردی شراب را درآن طشت که سر مقدس حسین درآن  است می ریزد و ترانه سرایی میکند ؛آیا تاریخ نمونه یی دیگری غیر حسین دارد؟هر گز نخواهد داشت و هیچ بشری قادربه تحمل آن نخواهد بود .همین فاجعه کربلا و از خود گذری های حسین و اهلبیت نبوی  در مقابل امتحان الهی است که برازنده گی قیام و مبارزه حسین را در متون تاریخ درشت تر رقم میزند که انعکاس و باز تاب این شجا عت و جوانمردی در آثار شعرا و نویسنده گان شرق و غرب و شمال جنوب چیره میشود و بطور اجمال از شعرای مثال میاوریم که ورود حما سه کر بلا در حیطه شعر شان بیانگر نهضت عا شورا و ماند گاری قیام ابا عبد الله الحسین علیه السلام است .

مو لا نا جلال الدین محمد بلخی در کتاب مستطاب مثنوی معنوی ابیاتی در باب واقعه کربلا دارد :-

روز عا شورا نمی دانی که هست

ما تم جانی؛که از قرنی به ست

پیش مو من کی بود این قصه خوار؟

قدر عشق گوش؛ عشق گوشوار

پیش مو من ؛ماتم آن پاک روح

شهره تر باشد ز صد طو فان نوح

چون که ایشان ؛خسرو دین بوده اند

وقت شادی گشت؛ بگسستندبند

سوی شا دروان دولت تاختند

کنده و زنجیر را اند ختند

حضرت ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل در یکی از شعر هایش در بار ه امام حسین علیه السلام با مهارت کامل سروده است:-

سا یه دستی اگر ضا من احوال ماست

خاک ره بیکسی کز سر ما بر نخاست

دل به هوا بسته ایم؛از هوس ما مپرس

با همه بیگانه است آن که بما آشناست

داغ معش خودیم ؛غفلت فاش خودیم

غیر تراش خودیم؛آیینه از ما جداست

آن سوی آن انجمن نیست مگر وهم و ظن

چشم نپو شیده ای؛ عا لم دیگر کجاست

دعوی طاقت مکن تا نکشی ننگ عجز

آبله پای شمع ؛ در خور ناز عصاست

گر نیی از اهل صدق ؛دامن پا کان مگیر

آیینه و روی زشت ؛کا فر و روز جزاست

صبح قیا مت دمید پرده ؛پرده امکان درید

آیینه ما هنوز شبنم باغ حیاست

در پی حرص و هوس سوخت جهانی نفس

لیک نپر سید کس: خا نه عبرت کجاست؟

بس که تلاش جنون ؛جام طلب زد به خون

آبله پا؛ کنون کا سه دست گداست

هستی کلفت قفس؛نیست صفا بخش کس

در سر راه نفس؛آیینه بخت آماست

قا فله حیرت ست موج گهر تا محسط

ای امل آواره گان ! صورت رفتن کجاست

معبد حسن قبول ؛ آیینه زار است وبس

عرض اجا بت مبر ؛بی نفسی ها دعاست

کیست درین انجمن محرم عشق غیور؟

ما همه بیغیرتیم؛ آیینه در کر بلاست

بیدل ! اگر محر میرنگ تک و دو مبر

در عرق سعی حرص خفت آب بقاست

حکیم سنا یی غزنوی شاعر عارف و پر آوازه سده های پنجم و ششم در رثای حضرت سیدالشهدا حسین علیه السلام در حدیقهَالحقیقه  چنین سروده است:-

پسر مر تضی؛ امیر حسین

که چنویینبود؛ در کو نین

اصل و فر عش ؛ همه وفا و صفا

عفو خشمش همه سکون و رضا

حبذا کر بلا و آن تعظیم

کز بهشت آوردبه خلق ؛نسیم........

به همین منوال عده یی کثیری از شعرای متقدمن و متاخرین سروده های در رثای سیدالشهدا علیه السلام دارند که این ادبیات عاشورایی از غنی ترین حما سه های ز بان فارسی بشمار میرود و این سروده ها خودبا عث  شهرت عده یی از شاعران گردیده است که بطور اخص میتوان از مر حوم محتشم کا شانی یاد کرد که نام وی با تر کیب بند عا شورایی زبانزد تاریخ ادبیات فارسی است

و ابیات تر کیب بند اش با خطوط درشت و رسا در درو دیوار مساجد و تکایا؛ عا شو رایی میکند و به هر خواننده و بیننده میرساند که سیمای حسین و قیام ابا عبدالله علیه السلام در عا لم مظلو میت شجاعت مهابانه بوده است و ماندگار و آموزگار است؛ با ابیات چند از تر کیب بند محتشم کاشانی از همه التماس دعا داریم  و.لعنت الله علی القوم الظالمین.

باز این چه شورش است که در خلق عا لم است

باز این چه نو حه و چه عزا و چه ما تم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین

بی نفخ صور خا سته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو

کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

گو یا طلوع میکند از مغرب آفتاب

کاشوب در تما می ذرات عا لم است

گر خوانمش قیا مت دنیا بعید نیست

این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

سر های قد سیان همه بر زانوی غم است

جن و ملک بر آدمیان نو حه میکنند

گو یا عزای اشرف اولاد آدم است

خورشید آسمان و ز مین نور مشرقین

پرورده کنار رسول خدا حسین

 

 
 

    

«»«»«»«»«»«»

 

 

 

 


 

ادبی ـ هنری

 

صفحهء اول