© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 


               


نصیرمهرین


                              اشاره یی کوتاه به چالشهای سلوکی جوانان مهاجر
                                              ( متن فشرده )


ازواپسین روزهای ماه نوامبرتا ماه دسامبر، هنگامی که مردم اندک ، اندک به پیشواز ورود سال نوعیسوی میروند، چراغانی خانه ها وجاده ها برای اطفال مهاجرطرح سوالی را برمی انگیزد . تعداد بیشماری ازکودکان از والدین خویش می پرسند که چرا درخت ها و ارسی ها وجاده ها چراغان شده اند؟ . چرا در خانه ی ما از در خت کرسمس خبری نیست ؟ .

طرح این پرسش ها را به گونه ی مقدمه از آنرو آوردیم که بنابرارزیابی های ما، سرآغازایجاد ذهنیت پرسشگر واشتغال روانی و پیامد زا ی کودکان خانواده های مهاجر بوده است.

همراه بارشد کودک و افزایش زمانی سن وسال او، یا هنگامی که به سال های نوجوانی وجوانی پای می گذارد؛ پرسش ها بیشتر دامن می گسترند وچالش های بیشتری دامنگیرِ روان ِ جوانان وخانواده ها میشوند.
به سخن دقیقتر که حاکی از ارزیابی سه دهه ی پسین است ، میتوان گفت که چالش های متعددی هر هفته وماه وسال ، سر برمیاورند. پاسخ ها نیز نمی توانند به گونه یی که در دوران طفولیت در برابر پرسش موضوع درخت وچراغ ها، قناعت او را فراهم نموده اند، بسنده باشند.
اگروالدین در زمان کودکی فرزندان خویش ،توانسته اند با این پاسخ که ما مسلمان هستیم واین مردمان با باورهای دیگری سال نو خویش را به تجلیل می نشینند، او را به خاموشی متقاعد نموده اند؛ ورود فرزندان ایشان به سالهای نوجوانی وجوانی که گونه هایی از تأثیر پذیری فرهنگ جوامع میزبان را با خود دارد، به دشواری پاسخ ها وقناعت حوانان می افزاید . این تأثیر پذیری از رویش یک مشکل دیگری نیز حاکی است ، که جلوه های آن رادر ایجاد فاصله میان فرزندان ووالدین میتوان مشاهده نمود. والدین، اندکی ازآنچه را از جامعه ی یا خاستگاه خویش به ارث برده اند، بسیار به کندی وبطائت تعویض وفراموش می نمایند. در جامعه میزبان ، دلبستگی های ایشان به فرهنگ خودی پابرجای میماند.

واین تنها نیست. از آن جایی که دل خوشی ورضایت خاطر آنها در تحقق پرورش فرزندان شان با رسم ورواج وعادات وفرهنگ جامعه ی خودی برآورده میشود ؛ تمام کوشش وآرزوهای ایشان این است که پرورش فرهنگی فرزندان را درچارچوب لزوم دیدهای خویش بیابند. اما در آن سوی دیگر؛ کودکی که حین شکل گیری ویژه گیهای شخصیتی اش، عناصرفرهنگ جامعه ی خویش را از وطن نگرفته بلکه بخشی را از محیط خانواده گرفته است، آن خواهش های والدین را برنمی تابد. وآن بخش فراگرفته از محیط خانواده را با محیط بیرون سازگار نمی باید.
زیراشکل گیری فرهنگی اش تنها متأثراز محیط خانواده نیست ؛ بلکه بگونه فزاینده یی بیشترین تأثیرگزاری ها رابر او، محیط کودکستان ومکتب وبقیه مکان ها وزمینه های تماس اجتماعی فراهم میکنند. بنابه این دلیل، بسیاری از نوجوانان وجوانان نمی توانند آن پابندی دلخواه والدین به فرهنگی را رعایت نمایند، که درشکل گیری شخصیت ایشان مؤثر نبوده است. تجارب سالهای پسین حاکی از آن است که این گسست از خانواده، با اشتغال افراطی جوانان به کمپیوترسرعت بیشتر گرفته است.

یکی از مظاهر شناخته شده ی این حالت یا قرار داشتن میان دو فرهنگ ، مشکلاتی است که محیط خانواده های بیشماری را به تأثر، افسرده گی ، معضلات روانی ، وحتا برخورد های غم انگیز وخونریزانه ی فزیکی سمت داده است.

واین اشاره های عمومی، اگر با توجه به تصنیف جنسی همراه میشوند، مشکلاتی که دختران طی زمان زیست و رشد خویش می بینند، سخن بسیار ازانبوه تفاوت ها ودنیایی میاورد که نشانگر محرومیت های آن ها است . وبنابر همین ویژه گی است که تشخیص روانی دخترها، گذر از پیچید ه گیها وراز ها ومحرومیت های نهفته یی بسیاری را باید بگشاید.

از سوی دیگر، سزاوارتشخیص است که همه کسانی که سن کودکی ونوجونی را در جوامع اروپایی ویا امریکا به پایان برده ومشکلات یاده شده دربالا را دیده اند، میزان هم جوشی فرهنگی ایشان یا مستحیل شدن در فرهنگ جوامع میزبان نیز، دشواری های بسیاری را به نمایش نهاده است. عده یی ازجوانان درین زمینه مقاومتی نشان نداده اند. به ویژه اگر والدین ایشان کسانی بوده اند که پافشاریی برای دلبستگی به سنن کشور خویش نداشنه وفرزندان را وادار به رعایت آن نکرده اند؛ فرزندان ایشان به سهولت جذب کشورمیزبان شده اند. اما یک بخش دیگر، سالیان متمادی گونه یی از تعلیق هویتی را در سلوک خویش حمل میکنند. واگرکارکرد ها و کنش های خارجی ستیزانه را می بینند، آن عامل به شکل گیری گوناگون واکنشی این جوانان میانجامد. . .

اما اکنون پس از دیدار با تجره های که از زندگی مهاجرین درکشورهای اروپایی وامریکا گردآمده است ، بسیارمهم این موضوع است که در پی تشخیص کدام راهکارهای خروج از سیر بحران زا هستیم. به دیگر سخن اتخاذ کدامین شیوه ها میتوانند، خردمندانه و واقع بینانه باشند. . .
برای پاسخ به این پرسش ها و جستجوی راهکارهای مفید، پیش از همه این موضوع مهم است که جوانان خودشان جوانب مختلف مسایل را دریابند ودر پی دسترسی به سلوک متعادل در جامعه ی میزبان وخانواده باشند. هنگام اتخاذ این موقف، رعایت احوال فرهنگی والدین و رعایت قوانین وضوابط در جامعه ی میزبان ضامن تعادل یادشده خواهد بود. . .







 

اجتماعی ـ تاريخی

صفحهء اول