مژگان شفا
کمکی مانده کمی
پای این ساعت را پیش بکش
کمکی مانده به سه
نی از سه تیر است
ساعت ما تیر است
می شمارند آنجا رای ما را....
هرگز!
جوهر شان رنگ است
رنگ بازار سیاه
آه افسوس وایست
چادرت را بگذار
پسرت را بنگر
نیست دیگر اینجا
رفته است واسکت نو بخرد
آه بوی دود است
واسکت های پسر های شما
انتحاری بوده است
وایست مادر من
جاده خون آلود است ....
اول سنبله1388
ملت افغان سلام
بتو ای ملت افغان سلا م
بتو ای خاک قهرمان سلام
بتو ای افسر بخون خفته
بتوای بیوه یی جوان سلام
بتو ای مادر نشسته بخون
به پدر های پاسبان سلام
بتو ای کو دک گرسنه ای قرن
که دو چشمت ندیده نان سلام
به منار جم تو و هرات
هم به بت های بامیان سلام
به آب پاک دره پنجشیر
هم به سالنگ و به خنجان سلام
به مزار علی به بلخ بزرگ
به مو لانای خوش بیان سلام
به کندز و اما م محترمش
هم به شیران و دلیران سلام
به کابل و گذار خواجه صفا
به شهدا و صالحان سلام
به دو شمشیر قیس و ویس قرن
به گذر گاه هندوان سلام
به میمنه و بادغیس و فرا ه
هم به خوست و به سمنگان سلام
به نیمروز و وادی تخار
به اروز گان و به پر وان سلام
به دیاران از گل نرگس
به ننگر هار و به لغمان سلام
به قندهار و خر قه احمد
به توده های مسلمان سلام
به سنایی و هم به بند امیر
به پیر نامور شهر باستان سلام
به پکتیا و زابل و هیر مند
به بدخشان و جوز جان سلام
به پکتیکا و کاپیسا و کنر
به ایبک و به سمنگان سلام
به مردمان خوب دایکندی
به کوه و دشت و بیابان سلام
به نصیر احمدم هزاران بار
هم دگر باره به بغلان سلام
بتو ای هموطن که شعر مرا
بشنیدی به جسم و جان سلام
«»«»«»«»«»«»
ادبی ـ هنری
صفحهء
اول
|