© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



 محمداسحاق فياض
Mif_1967@yahoo.com


      


                                  آيا راهكارهاي نظامي كرستال موثرخواهد بود؟


جنرال ستنلی مک کرستال، فرمانده جدید نیروهای خارجی مستقر در افغانستان رسما كارش را درافغانستان آغاز كرد. اين جنرال چهار ستاره امريكايي كه فرماندهي تمامي نيروهاي نظامي خارجي را درافغانستان به عهده دارد، پنجاه و شش هزار سرباز آمریکایی و سی و دو هزار نیروهای تحت فرمان ناتو را که در افغانستان مستقر هستند، فرماندهي خواهد كرد.
او براي انجام كارهاي فرماندهي در افغانستان حدود چهارصد کارمند ارشد و مشاور را نيز باخود آورده است و همراه با اين جنرال به ماموریت افغانستان پيوسته اند، از ميان اين تعداد كارمند و مشاور یکی از آنها ادم گریگوری اسمیت است که مسئولیت تقویت ارتباط میان نیروهای خارجی و افغان ها را برعهده دارد و تلاش خواهد تا از ميزان نفرت ميان امريكايي ها و افغانها بكاهد و نيز شناختي دقيقي از رفتار و اخلاق هاي رفتاري و واكنشي افغانها پيدا كند.
جنرال مک کرستال به بی بی سی گفته است: "زمانی که ما در موقعیت حمله قرار داریم، یکی از چیزهای که در نظر خواهیم داشت این است که تمامی جوانب درگیری و تمامی راهنمودها به نیروهای خود را مرور کنیم، با تاکید بر این که ما برای مردم می جنگیم،این مسئله حفاظت از آنان هم در برابر دشمن و هم در برابر آسیب های ناخواسته عملیات ما را شامل می شود، چون ما می دانیم که اگرچه یک عملیات برای یک هدف درست انجام می شود، اما اگر این عملیات تاثیرات منفی داشته باشد، می تواند نتایج آن نیز برای همه منفی باشد.
هرچند كه جنرال مك كريستال را يك نظامي طراح، موفق و منتهور تعرف كرده اند كه در كشور عراق موفقيت هايي زيادي را كسب كرده است، اما بسياري از كار شناسان بدين باورند كه شرايط افغانستان با عراق تفاوت هاي زيادي دارد و خود اين جنرال نيز
در نخستین روز آغاز ماموریت جدیدش در افغانستان پذیرفته است که این یک "ماموریت دشوار و زمان گیر" است.
گفته مي شود چالش عمده در برابر جنرال مک کریستال مهار شورش هایی است که در ماه های اخیر، به ویژه در جنوب افغانستان به گونه نگران کننده ای افزایش یافته است. بسیاری از کارشناسان نظامی به این باورند که تغییر وضعیت در افغانستان وابسته به تغییرات اساسی در استراتژی کلی جنگ علیه تروریسم در افغانستان است. بسیاری ها نیز می گویند فرمانده جدید نیروهای بین المللی در افغانستان تنها در صورتی می تواند در این ماموریت به موفقیت دست یابد که اطلاعات کافی و دقیق در باره وضعیت کلی افغانستان و خواست های مردم این کشور داشته باشد.
باتوجه به اين پسمنظرسئوال هاي اساسي که مطرح می شود این است که آیا جنرال مک کریستال می تواند اهداف و استراتژی نظامی امریکا را درافغانستان پیاده کند؟ ایا او این توانایی را دارد؟ اساسا استراتژي جديد نظامي كه امريكا درافغانستان دنبال مي كند چيست؟
گفته می شود، جنرال مک کريستال متخصص آن نوع از استراتژي ضدشورشگري است که دولت اوباما قصد دارد، در افغانستان پياده کند. او قبل از این قوماندان کل کماندوهاي نيروهاي زميني، دريايي و هوايي آمريکا بود و در استراتژی نظامی جدید امریکا درافغانستان شیوه های کماندویی نبرد علیه شبه نظامیان طالبان می تواند به صورت استراتژی جدید نظامی مطرح باشد، براین اساس ثقل توجه نظامیان امریکا در شیوه نبرد بعد ازاین بیشتر حالت کماندویی خواهد گرفت، اين شیوه از نبردها تحرک بیشتری به نیروهای پیاده می دهد و از تجهیزات سنگین کمتری برخوردار است و نیز با تحرک بیشتری که دارد برنیروهای طالبان تلفات بیشتری وارد نماید.
گفته می شود جنرال مک کريستال یک افتخار دیگر را در فعالیت های کماندویی در عراق به سینه دارد و او را طراح حمله و کشتن اوبومصعب الزرقاوی فرمانده گروه القاعده در عراق می داند، رزقاوی که رهبری القاعده را درعراق دو سال پیش به عهده داشت، شرایط بسیار دشواری را برنظامیان امریکایی درعراق به وجود آورده بود، او طراح حمله تروریستی به حرم عسکریین در سامرا بود و تلاش داشت با ایجاد تنش میان شیعه و سنی در سشایه نفاق مذهبی آتش جنگ را در عراق شعله ور نگهدارد، اما در سایه طرح های کماندویی و اطلاع یابی دقیق که توسط فرماندهان امریکا و عراق از جمله جنرال مک کریستال انجام گرفت، سرانجام ابومصعب الزرقاوی به دام افتاد و دریک حمله کماندویی کشته شد. هم چنين گفته مي شود كه او در دستگيري صدام حسين ديكتاور عراق نيز سهم عمده داشته است و همين دو دستآورد سبب گرديده است تا او را به مقان جنرال چهار ستاره امريكايي ارتقا بدهد.
تغییر فرماندهی نظامیان امریکا نشان می دهد که سيستم نبرد ها و شيوه جنگ هاي نظامي در افغانستان تغير خواهد كرد و اين جنرال امريكايي با طرح هاي شبه چريكي كه دارد روند جديدي از نبروها و عمليات هاي نظامي روي دست خواهند گرفت و به زودی در سايه اين سيستم و استراتژي نبردهای خونين در مناطق مختلف افغانستان علیه طالبان آغاز خواهد شد وجامعه جهانی و ارتش افغانستان تلاش خواهد کرد تا از تحرک طالبان جلوگیری کرده و سرانجام طالبان را از پای در آورد. اما این که آیا فرمانده جدید امریکایی می تواند با تحرک بیشتر و رویکرد کماندویی جنگ درافغانستان می تواند مانع تحرک طالبان در افغانستان گردد و زمینه های شورشگری را مهار سازد، سئوالی است که آینده پاسخ ان را روشن خواهد کرد.
آنچه از ظواهر آشكار اين است كه امريكايي ها بعد از آرويكار آمدن آقاي اوباما تغييرات زيادي در مديريت خود در امور افغانستان ايجاد كرده است، سيفر اين كشور تغيير كرد، نماينده جديدي از سوي وزارت خارجه امريكا در امور افغانستان و پاكستان منصوب گرديد و درآخرين مرحله در سايه افزايش نيروهاي امريكايي در افغانستان، فرماندهي اين نيروها كه فرماندهي كل نيروهاي خارجي نيز به عهده دارد، تغيير كرد، اين تغييرات نشان مي دهد كه امريكا سعي دارد فعاليت هاي افراطي گري را درافغانستان وپاكستان مهار نمايد و نگذارد بيش از اين در سطح منطقه گسترش بايد، اما متاسفانه گزارش ها حاكي از ان است كه علي رغم اين تلاش ها بازهم خشونت ها و شورش ها 40 درصد نسبت به گذشته افزايش يافته است، اين آمار نشان مي دهد قبل از ان كه نيروهاي دولتي و يا خارجي درافغانستان كاري كند و دست به اقدامات موثر نظامي بزند، اين نيروهاي طالبان هستند كه دست به خشونت و شورش عليه دولت و اكنيت كشور زده اند.
به هرحال با اين همه تغييراتي كه از سوي امريكا درامور افغانستان به وجود آمده است، اميد كه به نتايج مطلوبي نايل آيند اما اين سئوال را فقط آينده روشن خواهد كرد كه تغيير فرماندهي و افزايش نيروهاي خارجي و نيز استراتژي جديد نظامي تا چه اندازه موثر واقع خواهد شد؟





                                                                            

اجتماعی ـ تاريخی

صفحهء اول