© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

امان معاشر

 

آصف اهنگ مورخ دقیق، ادب نستوه ومبارز اگاه

 

آصف آهنگ و امان معاشر

شهر زیبا و همیشه بهار وانکوور کانادا به گفته استاد اصف اهنگ (کوه قاف) هزارها هموطن مهاجر ما را پناه گاه بوده و در بحر مهر و در فضای محبت و اجتماع دموکراسی اش همه با تساوی کامل حقوق چون اتباع واحد کشور کانادا زنده گی دارند. در بین اجتماع کثیری افغانها صاحبان ثروت معنوی کشور ما اصف اهنگ است که بیشتر از نیم قرن عمر شانرا اندیشمندانه در راه مبارزه بخاطرنجات ملت از قید حکومات ظالم و نا بکار به نیت اعاده حقوق انسان و حفظ تاریخ و فرهنگ ملت خود رزمیده است.

۲۰ نوامبر بنآ به هدایت خانم شفیقه نورزی مؤسس و مسوول مجله (نشریه زن) کانادا به نیت معرفی و خبر گیری از آصف آهنگ این مورخ دقیق، ادیب نستوه، مبارز آگاه و پیشقراول جنبش روشنفکری افغانستان رفتم. در پی جستجوی اقامت گاه استاد آهنگ بودم در یک منطقه زیبا و نزدیک دریای بزرگ باغچه ی که زیبایی انرا گلهای جریبند معمول کلتور گلبازان افغانستان است دیده و بیاد وطن لحظهء مکث نموده مشغول تماشای منظرۀ زیبا بودم، استاد اهنگ همچو مرد قوی هیکل با قامت استوار از دروازه خانه که باغچه مربوط ان خانه بود برآمد. خدا را سپاسگذار شدم چنین انسانی که افتخار فرهنگ افغانستان است با عمر تقریبا یک قرن چنین استوارمانده. بعد از سلام و احوالپرسی به رسم کلتور افغانی مرا به داخل خانه رهنمائی نمود. وقتیکه داخل خانه شدم فکر کردم استاد اهنک داخل کتابخانه زنده گی دارد در داخل خانه الماری های کلان دیواری پر از کتاب، سر میز، روی کوچ، روی چوکی، روی خانه و همه جا از اوراق دستنویس ان افریده گار دیده میشود. به تاق کلکین شش جلد کتاب دست نویس اماده چاپ، هر کدام به ضخامت کتاب (افغانستان در مسیر تاریخ) نوشته غلام محمد غباراست. بار دیگر خدا را شکر کردم چنین راد مرد وفادار به فرهنگ، تاریخ و گنجینه معنوی ما موجود و حیات و به مقصد حفظ و انتقال میراث سترگ ملی معنوی ما خستگی نا پذیر و وفادار خدمتگزار است. هموطنان ما بهتر به مبارزۀ بیش از نیم قرن استاد کمیاب ما استاد اهنگ معرفی اند. استاد آهنگ اولین مبازر و جوانترین مشروطه خواه این جنبش اصلاح طلب وطن ماست. استاد اهنگ دهها کتاب چاپ و اماده چاپ داشته و هزارها اثرعلمی و تاریخی چون سند رزم و وطنپریتی با خود داشته و قدمزن این راه فرهنگی و سیاسی خویش است. استاد سخن داکتر اکرم عثمان مینویسد: (آصف آهنگ به خانوادۀ مبارز، دلیر و سر بر کفی تعلق دارد که در قرن اخیر چندین قربانی را نذر راه مشروطه خواهی و عدالت اجتماعی کرده است. او برلیان اصیلی بر انگشتر نهضت روشنفکری افغانستان ا ست).

استاد آهنگ دانشمند خارق العادۀ است، در جریان صحبت هایش دقیق با مثال و نمونه شعر اورده صحبت مینماید. او در گفتار پر معنی خود از دوستی با عده ای از رهبران جمیعت دموکراتیک (ح.د.خ.ا.) یاد نموده عقیده مشروطه را یگانه وسیله و ضامن رفاه و سعادت مردمش میداند. استاد آهنگ حادثات و واقعات ۳۰ سال گذشته را مختصر چنین بررسی فرمودند:

(طبق دستور علمای وقت، کمونیزم که در اتحاد شوروی در زمان آقای سوسلوف و . . . بود، تحول جهانرا مخصوصاً جهان سوم را از طریق راه رشد غیر سرمایداری و دموکراسی ملی و در کشور های جهان سوم مثل افغانستان نظر شان چنان بود که باید درین کشورها پایه های اجتماعی وجود داشته باشد مانند تذکر زیر:

-         یک حزب از رفیقای کارگر و یا فرزندان کارگر و دهقان و غیره رنجبران وارد به اصول کمونیزم علمی.

-         کارگران زیرِ یک سقف وارد به موضوعات علمی کمونیزم که سرمایدار چگونه منافع شانرا غارت میکند و اطاعت از حزب مترقی خود.

-         دهقانان و رنجبران وارد به مسایل سیاسی، اقتصادی و فلسفه مترقی و همکاری و پشتیبانی کارگران و اطاعت از حزب او.

-         باین صورت در انکشوری که این سه پایه اجتماعی را داشته باشد و با کمک حزب در ان کشور انقلاب حتمیست و به غیر ان که فاقد پایه های اجتماعی باشد، انقلاب عکس انرا میدهد. مثال میاورند، اگر زیر سینه ی یک مرغ ماکیان چند عدد تخم های مرغ زراعتی را بگذارید و پس از بیست و یا بیست یک روز تخم چون همان ماده حیاتی را ندارد به عوض اینکه به چوجه تبدیل شود میگندد.

-         هرگاه از تخم ماکیان که خراس داشته باشد در انصورت پس از بیست و بیست و یک روز به چوجه تبدیل میگردد. بنا بران موضوع پایه های اجتماعی مانند همین تخم مرغ ها میباشد. در صورتیکه پایه های اجتماعی نداشته باشد مانند کشورما که نه کارگر زیر یک سقف و اگاه از مسایل اقتصادی و سیاسی داشتیم و نه از رنجبران و دهقانان حتی اعضای حزب هم (ح.د.خ.ا.) بجز تعدادی قلیل متباقی همه و همه آگاهی کامل نداشتند، علاوه خود بیروی سیاسی حزب کمونیست اتحاد شوروی هم بر خلاف عقاید و دستور تیوریسن های خود سیاست را بران ترجیح دادند و فکر میکردند که امریکا در ویتنام شکست خورده و دیگر جرئت نمیکند که در افغانستان مداخله کند. اشتباه شوروی همین بود، نمیدانست که خلیج ۶۴ فیصد نفت جهانرا میدهد هیچوقت امریکا و غربی ها شوروی را موقع نمیدهد و دیدیم که چه شد.

-         کشور های ضعیف همیشه از یکجای کمک میگیرند. کشور ما یکی از همان کشور ها بوده که پس از نابینا شدن شاه زمان زیر تآثیر انگلیسها و هند بریتانوی رفت و روز بروز خرد شده رفت. تا جای رسید از دولت هند بریتانیا معاش اخذ میکردند و مانند یک والی از دولت بریتانوی اطاعت میکرد.

-         انگلیسها از دستنشانده های خود سه چیز میخواست. اول دشمنهای انگلیس را در داخل کشورش نابود کند. دوم بدون اجازه و مشوره انگلیسها به کشورهای خارج مکاتبه نمی توانند. سوم در مسایل داخلی هرچه که بخواهند انگلیسها حمایت میکنند.

-          به دوره داکتر نجیبالله لوی جرگه دایر شد و از هر ولایت در باره اوضاع کشور مقالاتی خوانده میشد و یک نبشته را به نماینده مردم هرات دادند که بخواند. نماینده نبشته را اول خودش مطالعه کرد و به انها گفت هرگاه این نظر را خط بکشید من حاضرم انرا از طرف مردم هرات بخوانم. اما انها قبول نکردند و در اخر گفتند که از مسکو امده است ما چیزی نمیتوانیم، نماینده هرات گفت، من نمیخوانم و . . .

-         اما نمیدانم سیاست امریکا در باره دستنشنده هایش چیست، چرا از انگلیسها و شوروی ها را ذکر دادم و از امریکا را نمیدانم..

-         در باره خروج قوای امریکا، ایا واقعاً امریکا بخاطر دو تعمیر بزرگش به اجازه شورای امنیت به افغانستان عسکر پیاده کرد و یا خواست ایران را از چند طرف در محاصره داشته باشد و یا موضوع تیل منطقه میباشد، فهمیدن ان مشکل است، در صورتیکه قوای خود را خارج کند چون مردم کشور چیزی ندارد و قاچاقچیان هیروین هم از طرف طالبان میباشند بناً طالبان به کمک پاکستان کشور را انتقال خواهد کرد بنا بر ان وجود قوای امریکا قابل بسیار مطالعه همه جانبه میباشد:

-         برو قوی شو اگر راحت جان طلبی

-         که در نظام طبیعت ضعیف پا مال است

-         استاد اهنگ در رابطه به حکومت انتقالی چنین ابراز نظر نمودند.(در باره حکومت انتقالی مجاهدین(!) و ایام ریاست جمهوری(!) ربانی ازینکه مردم افغانستان جهاد(!؟) کرده اند و تعدادی زیادی انها به شهادت رسیده اند خداوند بهشت برین را نصیب شان نماید.

-         اما حاکمیت حق مردم است، اگر انها واقعاً جهاد بخاطر ازادی وطن شان کرده اند پس از ختم چهار ماهه وظیفه اش می بایست انتخابات ازاد را انجام میداد ولی با کمال تاسف که چنین نکرد پس نام "جهادی" بالای موصوف یک اشتباه بزرگ است.

-         دیگر اینکه هر کدام انها با قدرتمندان خارجی مخصوصاً پاکستان رابطه نزدیک داشتند و به کوچکترین عدم اطاعت شان طالبان را بجان شان مینمود چناچه همان کار هم کرد.)

-         سوال – ایا اقای کرزی به کار خود موفق است؟

-         جواب- (هرگاه کرزی موفق میبود درین شش سال ریاست جمهوری حد اقل ارامی را در کشور برقرار میکرد.)

-         سوال اقای اهنگ قسمیکه خبر دارید عنقریب در افغانستان انتخابات ریاست جمهوری انجام میابد شما در رابطه چه نظر دارید؟

-         جواب- (۹۹ فیصد زنان نسبت ترس از طالبان و همچنان نسبت عدم شناسنامه که مردمان حاشیه سرحد و جنوبی تذکره ندارند چگونه و برویت کدام اسناد دست داشته رای خواهند داد. در دوره دور (۱۳) ولسی جرگه حاجی عبدالصمد از یکی از ولسوالیهای قندهار خود را بار دیگر کاندید کرد و به مقابلش یکی دیگری خود را کاندیدکرد.

-         هردو نفر از افغانستان بودند اما از پشاور بطرفداری انها زیاد اشتراک نمودند در اخر حکومت فیصله کرد از همان ولسوالی نماینده نگیرند. بنابران انتخابات واقعی که حاکمیت مردم بران باشد قطعآ وقطعآ وجود ندارد وهمه بدون شناسنامه و تذکره میباشند. ترس طالبان هم به ان افزوده شده است پس به عقیده بنده تا تذکره بدست هر کس نباشد و همچنان هیات با وجدان و بیطرف و با صلاحیت نباشد انتخابات واقعی نخواهد بود. و خدمت کسی میکند که صلاحیت داشته باشد که به قوت مردم خود و یا به وسیله اکثریت حزب خود که در انتخابات واقعی رای بدست اورده است میتواند خدمت به کشور نماید و بس.)

-         در جریان صحبت خانم اهنگ به رسم افغانی چای همراه کلچه دست پخت خود اورد گفت (این کلچه آبک دندان نام دارد من خودم پخته ام) من از خوشی گفتم به ترکستان زمین ما هم انرا آبک دندان میگویند. استاد اصف اهنگ با افتخار کامل گفت (ما از نسل ترکمن ها هستیم خانواده ما توسط امیر تیمور به کابل انتقال شده) استاد اهنگ اتفاق و همبستگی ما را اظهار نموده از قدامت تاریخی ترکتباران افغانستان حکایه ها نمود که به کیفیت چای نوشی ما کیف بخشید.

 

    

«»«»«»«»«»«»

 

 

 

 


 

ادبی ـ هنری

 

صفحهء اول