© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

نیلاب موج سلام

 

 

 

در حاشیۀ

« آیا او را دیده اید؟ »

 

 

با مطالعۀ کتاب « آیا او را دیده اید؟ ـ خشونت در برابر زنان همه را متضرر میسازد»، پنجره یی به رویم گشاده گشت که تاکنون نیمه گشاده بود.

پس جا دارد که از بانوی آگاه و روشنگر ـ جمیله پلوشه که این کتاب به همت او  بسیار روان از زبان هالندی به فارسی دری بر گردانیده شده است، سپاسگزاری نمایم. ترجمۀ اصطلاحات پیچیدۀ علمی حقوقی آشنایی عالی برگرداننده را با هر دو زبان میرساند.

پشتی نخست کتاب را تا نیمه، تصویر زنی آماج خشم پوشانده است. در نگاه زن که اشک روی آن پرده افگنده، دنیایی ترکیبی از درد، رنج، پرسش و شهامت موج میزند. ضربه یی، پایینتر از چشم او را کبود ساخته است. چین و چروکها، به دور چشمان و لبانش نقش بر بسته و لبانش میان خویش فاصله یی ایجاد کرده اند، شاید برای فریاد کردن ِ دردی که نه میشود فریادش کرد؟

شهامت به خاطری گفتم که او در چنین حالتی جرات ژرف گشتن در کمرۀ عکاسی را دارد. او جرات دارد، زخمهایش را پوشیده نه دارد و این به پندار من، برداشتن ِ نخستین گام برای به پدافند برخاستن از خویشتن است.

 این کتاب در 19 باب و 117 صفحه قصه میکند، سند ارایه میدارد، روشنی انداز و درد آفرین میشود.

 

« آیا او را دیده اید؟ » کتابیست حاوی واقعیات تکان دهنده که به خشونت در برابر زنان در سراسر گیتی برمیگردد. این کتاب استوار بر اسناد و شواهد، از سوی سازمان عفو بین الملل ( امنیستی انترنشنل *) بیرون داده شده است. همچنان چاپ کتاب به زبان فارسی دری و تکثیر آن را امنیستی انترنشنل در هالند به عهده گرفته است. آغاز مییابد « آیا او را دیده اید؟ » با شعری از شاعر ناشناس لیبیایی:

 

آیا او را دیده اید؟

به روی جادۀ ناهموار پر از خم و پیچ

که با قامت استوار و مصمم

گام بر میدارد

 

آیا او را دیده اید؟

در زیر بارانی از تازیانه

در زیر موجی از تحقیر

که او هرگز آنها را فراموش نه خواهد کرد

 

او با روسری

یا با روی برهنه

در برابر آنانی که چشم بر روی همه حقایق میبندند

آیا او را دیده اید؟

 

 شعر سپید پی گرفته میشود با سخنی از برگردانندۀ کتاب ـ بانو جمیله پلوشه که در آن چنین آمده است،

« کارزار گستردۀ جهانی منع خشونت در برابر زنان از سوی نهاد های بین المللی، از جمله سازمان ملل و عفو بین الملل { امنیستی انتر نشنل } در هشتم مارچ 2004 رسما اعلام شد. در آستانۀ این کارزار کتاب با عنوان آیا او را دیده اید؟ از سوی سازمان عفو بین الملل { بخش هلند } به زبان هلندی منتشر گردید. درونمایۀ کتاب آیا او را دیده اید؟ از یک سو بازگوکننده خشونت در برابر زنان از حوزه خانواده تا محیط کار، آموزش، ... میباشد و از سوی دیگر همه نهاد ها، سازمانها، جنبشها، دولتها و پیش از همه زنان را به مبارزه برای توقف و منع آن میطلبد... جامعه شناسان به این نظر اند که منشا از هم پاشیدن خانواده ها، فرار از خانه، پناه بردن به فحشا، مواد مخدر، دزدی و دهها انحراف دیگر ریشه در خشونت دارد... ».

سپس پیشگفتار منشی عمومی سازمان عفو بین الملل ـ خانم ایرینا خان آذین بخش کتاب میگردد.

 

کاستی تخنیکی که در کتاب ِ « آیا او را دیده اید؟ » به چشم میخورد، عدم ارایۀ شناسنامه در مورد کتاب است. شناسنامه که عموما در پشتی دوم کتاب می آید، در بر گیرندۀ نام کتاب، نام مولف یا نویسنده، نام مترجم، زمان چاپ، محل چاپ، ناشر و شماره گان میباشد. امیدوار هستم، بانو پلوشه برای دور بعدی چاپ این انگاره را مدنظر بگیرد.

 

اساسیترین نکات، همانا پیشنهاد راهکرد ها و انتشار اعلامیه های سازمان عفو بین الملل میباشند. از این راه، تاکید صورت میگیرد که برای جلوگیری از خشونت باید دولتها در راه کاهش خشونت در میان افراد و  گروههای اجتماعی و موسسات برخورد موثر نمایند و تغییراتی که بایستی به وجود بیایند، در « سطح جهانی، منطقه یی و ملی » باشند. قوانین جدید و سیستمهای محلی به میان بیایند. در پیشداوریها، شیوه های ارزیابی و باور اجتماعی تجدید نظر صورت بگیرد و به کیفر خواهی به ویژه در کشور های جنگ زده توجه جدی مبذول گردد.

« پروسۀ جلوگیری از خشونت در برابر زنان میطلبد که پیشداوریهایی که ریشه در مسایل مذهبی و اجتماعی دارند، تجدید نظر شود. سازمان عفو بین الملل موسسات مذهبی، سنتی و موسسات غیر دولتی را فرا میخواند تا همه آن نکاتی که خشونت در برابر زنان را تشویق و تحمیل مینماید، مردود اعلام نموده تا بتوانند حقوق انسانی زنان را محترم شمرده باشند. ص. 111».

 

پر واضح است که جنایت، خشونت و نابرابری نه رنگ پوست میشناسد و نه قوم و تبار. یعنی اینکه درد زن ـ درد انسان مشترک میشود. و اما،  آمار نشان میدهند که بیشترین خشونتها در برابر زنان در جوامع فقیر و کشور های جنوب انجام میپذیرند؛ جامعه یی که به فقر مادی و معنوی مبتلا باشد. چنانچه، « فشار فقر بر زنان در سراسر جهان موجب آن میگردد که آنها به کار در برابر دستمزد ناچیز در شرایط خیلی نامطلوب از جمله خطر دایمی تهدید جنسی و خشونت تن در دهند. ص. 30» از اینجاست که درد زن افغانستان روز تا روز نه کمتر بلکه افزونتر میگردد. چه افغانستان به معنای واقعی واژه فقیر است.

 « برای زنانی که از میان گروههای تهیدست جامعه برخاسته اند، برخورد بیتفاوت و خصمانه پلیس و افراد امنیتی خیلی عادی شمرده میشود به ویژه که مرتکبین جرم از میان گروههای اکثریت جامعه باشند. ص. 94»

 

خشونت تعریفش فراتر میرود از لت و کوب و آزار جنسی. در اعلامیۀ ملل متحد (1993 ) در مورد چنین آمده است:

« هر عمل خشن که به « جندر » ( جنسیت ) استوار بوده و نتیجه و پی آمد آن صدمه و یا آزار فزیکی، جنسی و روانی زنان را در بر داشته باشد، مانند تهدید به اعمال خشن و یا اقدام به زور و محرومیتهای غیر قانونی که موجب درد و رنج زنان گردد و صرف نظر از اینکه در خفا و یا در ملا عام واقع شود، خشونت نامیده میشود.

ص. 17».

 

به گونه های خشونت که در بابهای گونه گون این کتاب ارایه میگردد و در برابر زنان در کشور های مختلف به شکل انفرادی و یا جمعی جامۀ عمل میپوشند و من آنها را نمونه وار در این جا می آورم، توجه نمایید. در شماری از کشور ها، خشونت نه تنها از سوی دفاتر رسمی نه مورد کنکاش قرار میگیرد بلکه حتا به شدت آن افزون میگردد:

 

ـ « در روسیه سالانه بیش از 14000 زن در نتیجۀ خشونت شوهران یا کسانی که با آنها زنده گی مشترک را پیش میبرند، زنده گی شان را از دست میدهند. ص. 12»؛

ـ « در بریتانیا در هر دو دقیقه زنی را خشونت تهدید گردیده، برای دریافت کمک عاجل به مراکز کمکهای اجتماعی زنگ میزند. ص12»؛

ـ « در ایالات متحده از هر سه زن یک نفر مورد تهدید جنسی قرار میگیرد. ص.12»؛

ـ « در فرانسه سالانه 25000 زن مورد تجاوز جنسی قرار میگیرد که تنها 8000 مورد آن رسما گزارش داده میشود و ثبت میگردد. ص12»؛

ـ « با آنکه در سرزمین هند از سال 1921 جهیزیه بر اساس قانون منع قرار گرفته ولی در اکثر دهات اگر به نظر خانوادۀ داماد جهیزیۀ عروسی کافی نه باشد، میتوانند عروس را بکشند. این امر به داماد اجازه میدهد تا از جهیزیۀ جدید بهره مند شود. پاورقی ص. 16 ».

ـ « در گواتمالا زنانی که عضویت اتحادیه های کارگری را تقاضا میکنند، توسط صاحبان مقولاس { محلات کار و کارخانه ها } ویا به وسیلۀ جنایت کارانی که اجیر کرده اند، ربوده میشوند، مورد تجاوز، ضرب و شتم قرار میگیرند. این جنایت کاران بعضا با کارمندان امنیتی نیز همکاری میکنند. ص. 30 »؛

ـ « در بنگلادیش رهبران محلی مذهبی فتوا ها و فرمانهای مذهبی صادر میکنند که اکثرا عبارت است از درنه و یا شلاق، سنگسار و سایر اشکال تحقیر آمیز مجازات مانند تراشیدن موی سر، ضرب و شتم و توهین کردن زنان.

ص. 100 »

ـ « داستانهای تکان دهنده از زنان مزدور عربی و افریقایی که بیش از همه در پاریس، روم و لندن زنده گی دارند { به خدمت کاران خانواده های دیپلوماتها معروف اند}، پرده از این حوادث تلخ بر میدارند.این زنان مزدور به طور مرتب و حساب شده مورد آزار و اذیت جسمی و تحقیر روانی قرار میگیرند. ص. 31».

ـ « تن فروشی اجباری و داد و ستد زنان برای معاملات جنسی و توریسم سکس به طور آشکار رو به رشد است. ادارۀ جهانی مهاجرت تخمین میزند که سالانه بیش از  500000 زن به وسیلۀ { تاجران زن } به اتحادیه اروپا وارد میگردند. ص. 64»؛

 

و اما خشونت در برابر زن از کجا سر بلند و رشد نموده است؟

« خشونت نسبت به زنان از قدرتهای جابرانه، ذهنیتهای قبلا شکل گرفته، از ناتوانیها، عدم کیفر خواهی و عدم آگاهی آب میخورد و بیش از همه در نبود سیاست که دال بر خواست و ارادۀ جدی برای متوقف ساختن خشونت نسبت به زنان باشد، تشدید میشود. ص. 13»

 

یکی دیگر از انگاره های چالش برانگیز، خشونت در برابر زنان با استفادۀ سو از نام مذهب است که در باب « زنان، فرهنگ، مذهب و سنتها » به آن پرداخته شده است. روشن است که خشونت بی رابطه با مذهب و اما در زیر پوشش مذهب در برابر زنان به قوه در می آید. مذهب و سنت نه میتوانند، در کنار دیگر ساحات وسیله گردند برای انجام خشونت در برابر انسان.

« عفو بین الملل بر این باور است که فرهنگ، سنت و عقیده هیچگاه نباید به مثابۀ بهانه یی قرار گیرند تا معیار های بین المللی حقوق بشر خدشه دار گردند. ص. 35»

واما مثالهای آورده شده در پایین مهر تایید بر چنین ادعایی میزند که سنتها و تعریف کاذب از مذهب از سوی حامیان دروغین آن باعث ارتکاب خشونت میگردند:

 

ـ « در یک مدرسه در شهر مکه {عربستان سعودی } در 11 مارچ 2002 پانزده دوشیزه زمانی که مدرسۀ شان آتش گرفت، در آتش جان دادند و دههای دیگر زخم بر داشتند. ماموران متعصب پلیس مانع از آن گردیدند که این دوشیزه گان مدرسه را ترک کنند زیرا آنان چادر به سر نه داشتند و همچنین مردان خانواده های آنها که برای شان محرم به حساب میرفتند، حضور نه داشتند که آنها را همراهی نمایند. مزید بر آن همین ماموران پلیس مانع عملیات نجات به وسیله ماموران آتش نشانی نیز گردیدند که میخواستند به داخل ساختمان بروند و آتش را خاموش نمایند. ص. 32»؛

 

ـ « امام مسجد ناحیه یی در شهرک هسی میسود { الجزیره } در خاتمۀ موعظه خویش زنان بدون شوهر را زنان بدکاره خطاب نمود. شب بعد در حدود سیصد مرد به خانه های چهل تن از این زنها حمله بردند. در حالیکه بر اساس اطلاعات در بارۀ زنده گی آنها این زنان قبلا بنابر دلایل مختلف از شوهران خود جدا شده بودند. در جریان آن رویداد خشونتبار { جولای 2001} منازل این زنان تاراج گردید و بسیاری از آنان آتش زده شدند و یا جسم آنها با چاقو دریده شد. به احتمال قوی همه این زنان مورد تجاوز فردی و سه نفر آنان مورد تجاوز گروهی قرار گرفتند. امام مسجد تحریک این افراد به این اعمال خشونت آمیز را انکار نمود. چهل تن از این مردان به اتهام دزدی، تجاوز و مزاحمتهای جنسی زندانی گریدند. ولی دادگاه عالی الجزیره در جون 2002 ده تن آنها را آزاد نمود و سایر افراد را به اتهام برپاداشتن اجتماع غیر قانونی و دزدی نهایتا به سه سال زندان محکوم کرد. ص.32»؛

 

ـ « متاسفانه در بعضی از کشور ها از آن جمله در افغانستان رسم درد آور به اجبار شوهر دادن زنان و دخترکان خورد سال بطور گسترده معمول است. با آنکه ازدواج اجباری و خورد سال بودن دختران از نگاه قانون در آن کشور جرم دانسته میشود ولی تاکنون نه از لحاظ اجتماعی و نه از نگاه سیستم حقوقی به مثابۀ یک امری که بایستی مورد مجازات قرار گیرد، با آن برخورد نه میشود... پژوهش سازمان عفو بین الملل در مورد دختر 14 ساله یی حکایت از این میکند که او را خانواده اش در حالی که 13 سال بیشتر نه داشت، به اجبار به نکاح مردی در می آورند. او در خانۀ این مرد مورد اذیت و آزار قرار میگرفت. زمانی که وی تحمل را از دست داده و از خانه فرار میکند، به سه سال حبس محکوم میشود. فرار از خانه در افغانستان یک جنایت پنداشته میشود.ص.40».

 

جورج دبلیو بوش ـ انسان ستیز ترین دولتمرد در تاریخ امریکا پرچم ستیز با آزادی، برابری، همگرایی را در برابر خلقهای زحمتکش در همه جا بلند میسازد : 

« رییس جمهور جورج بوش در ژانویه 2001 صندوق کمکهای موسسات امریکایی را در رابطه با همکاریهای بین المللی در حوزه { برنامه ریزی خانواده }محدود ساخت. سازمانهایی که کمکهای بین المللی دولت امریکا را به دست می آوردند، پس از آن مجاز نه بودند که آن را به منظور سقط جنین { حتی در موارد قانونی }، یا برای متقاعد ساختن قانون گذاران برای تعدیل کردن قوانین و یا به خاطر برگزاری گردهمآییهای آگاهی دهنده به زنان، به کار ببرند. یک پژوهش نشان میدهد که در پی تصمیم جدید امریکا در کشور های اتیوپی، زامبیا، کنیا و رومانی درهای کلنیکهای { برنامه ریزی خانواده } بسته شد و عرضه خدمات بهداشتی برای خانواده ها و زنان کاهش یافت و یکی از پی آمدهای دیگر آن این بود که پیش گیری از بیماری ایدز و ویروس اچ. آی. وی با دشواریهای بیشتر مواجه گردید. ص.42».

 

یکی از بحث برانگیز ترین  بابهای کتاب « آیا او را دیده اید » بر میگردد به خشونت خانه گی. به این گونۀ خشونت که اکثریت زنان با آن آشنا هستند، تازه در سالهای اخیر توجۀ جدی مبذول داشته شده است. یکی از راههای جلوگیری از بروز آن همانا شکستن سکوت زنان در برابر خشونت کاران میباشد. وقیحترین شکل ِ این گونۀ خشونت، قتلهای ناموسی میباشد.

« خانم انگلیسی به نام لورینه اظهار میدارد: { من واقعا نمیدانم که در آن شب بر من چه گذشت که مرا واداشت تا به پلیس زنگ بزنم. اما چیزی را که تا هنوز به یاد می آورم، آن خونی بود که از سر و صورتم جاری بود و من میخواستم آن را متوقف کنم. } خانم لورینه قبل از آنکه به کسی در مورد خشونتی که بر وی تحمیل میگردید، سخن گفته باشد در طول هشت سال به طور پی در پی به وسیلۀ همسرش مورد ضرب و شتم قرار میگرفت.ص. 49 »

 

یکی دیگر از دهشتناکترین گونه های خشونت همانا از میان برداشتن اندام تناسلی زن به گونۀ قسمی یا کلی میباشد.

« مثله ( اف. گ . ام ) دختران عموما بین سنین چهار تا ده ساله گی انجام میگیرد. برای مثله کردن زنان هیچ گونه دلایل بهداشتی، و حکم مذهبی وجود نه دارد. تنها سنت و باز هم سنت و باز هم سنت دلیل آن پنداشته میشود. ص.55»

نکتۀ سزاوار توجه در رابطه، توضیحی است که از سوی بر گردانندۀ کتاب در بخش پاورقیها آمده و بایستی در زبان نوشتاری  و گفتاری آن را مدنظر گرفت:

« کلمۀ { ختنه } در مورد مردان به کار گرفته میشود و هرگز به مفهوم بریدن یا برداشتن اندام جنسی مرد نیست. در حالی که عمل اف. گ. ام ** به بریدن و از میان برداشتن اندام جنسی زن به طور قسمی و یا کلی میانجامد که مترادف با واژه های ختنه و مثله نیست. بنا به کار برد واژه های ختنه و مثله هر دو برای زنان دقیقا بازگو کنندۀ آن عملی نیست که بر روی اندام جنسی آنان صورت میگیرد. برعکس هر دو تصور نا دقیق از عمل شنیعی که در مورد زنان انجام میگیرد، ایجاد میکند.».

من مطالعۀ « آیا او را دیده اید؟ » را برای خواننده گان رسالتمند با هدف ِ کار ِ پیگیر برای « جلوگیری از خشونت در برابر زنان » توصیه میکنم و  برای بانو جمیله پلوشه تندرستی، موفقیت و پویایی همیشه گی تمنا میبرم.

به آرزوی روزی که زنان دیوار های آهنین سکوت را در هم بشکنند؛

گام در راه برگردانیدن یا اعادۀ حقوق شان بردارند؛

جایگاه خویش را در جامعۀ انسانی بشناسند و به اثبات برسانند!

نبشتارم را با پارچۀ برگرفته از « آیا او را میشناسید » که ندایی است از برای گویا ترین پیام، به پایان میبرم:

« در حومه شهر پاریس که عدۀ بیشمار افراد متواری و عقب افتاده، به سر میبرند عموما حوادث خشونتبار از جمله تجاوز جنسی نسبت به زنان جوان خیلی  پیش می آید. جواب زنان در برابر خشونت ابراز استواری و جسارت است. سازمانهای زنان در این محلات تحت شعار « دیگر نه بد کاره و نه زیر دست » [ تاکید از ماست ن. س.] تظاهراتی را سازمان میدهند و به این وسیله قربانیان خشونت را تشویق میکنند تا صدای خود را بلند نموده و از خود دفاع نمایند.ص. 106).

 

05 سپتامبر 2008

 

 

                           

 

 

اشاره ها

 
 *  Amnesty International

        amnesty@amnesty.nl

**    Female Genital Mutilation

و

تمام نقل قولهایی که در گوتیشن آمده و با شماره های برگهای کتاب مزین شده اند، برگرفته از کتاب « آیا او را دیده اید؟ » میباشند.

 

 

          

اجتماعی ـ تاريخی

صفحهء اول