© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

عبدالله اسدی
abe.asadi@glocalnet.net
0046737178819

 


                                 نامه ای سرگشاده به آقای توبیاس بیلستروم وزیر مهاجرت سوئد

                                                   در مورد اخراج پناهجویان افغان

 


رونوشت به کمیسیون نظارت بر قانون در امور پناهندگان
در مورد گفته های وزیر مهاجرت سوئد مبنی بر باز پس فرستادن متقاضیان پناهندگی با توسل به زور.
آقای بیلستروم ضمن عرض احترام به شما مایلم نکاتی را در مورد وضعیت پناهجویان افغان در سوئد با شما در میان بگذارم و ضمن اشاره به وضعیت فلاکتبار مردم در افغانستان از شما بخواهم که به جای وادار کردن پناهجویان افغان به زندگی مخفی و فرستادن آنها به جهنمی که برای مردم آن کشور ساخته اند اجازه بدهید این پناهجویان در سوئد بمانند و از حق زندگی برخوردار شوند. چرا که این پناهجویان اکثرا از بازماندگان خانواده هایی هستند که در جنگهای قومی و مذهبی و یا در جنگ آمریکا و باند مرتجع و آدم کش طالبان از بین رفته اند.
شرایط سخت زندگی در افغانستان بر هیچ کس پوشیده نیست. با وجود تشکیل دولت کرزای و حضور مستمر هزاران نفر از نیروهای پیمان نظامی ناتو و دخالت سازمان ملل و دهها سازمان خیریه و کمک رسانی به مردم افغانستان، بخش زیادی از مردم آن کشور در فقر و آوارگی و در خیمه ها زندگی میکنند. بر طبق اخباری که بطور روزمره منتشر میشود؛ روزانه دهها نفر در شهرهای مختلف آن کشوربدلیل شیوع بیماری و سرمای سخت زمستان و زندگی در خیمه ها جان خود را از دست میدهند.

فقر و گرسنگی، عدم دسترسی به بهداشت و درمان و کمبود مایحتاج اولیه بویژه کمبود سرپناه برای زندگی، آمار مرگ و میر را ده چندان بالا برده است. این مرگ و میرها در سراسر افغانستان مخصوصا در ولایات بدخشان، هرات، پکتیا، غزنی، غور، فراه، هلمند و کابل رو به افزایش است. گفته میشود علیرغم تبلیغات پر سر و صدای بسیاری از کشورهای جهان برای کمک به مردم افغانستان و کمکهای سازمان ملل و نهادهای خیریه و کمک رسانی و اختصاص میلیاردها دلاری که از آن نام برده می شود، انگار که به این مردم مصیبت زده هیچ کمکی نمی رسد.

گزارشها از افغانستان حاکی از آن است که فقر و بیکاری، بسیاری از جوانان این مملکت را به اعتیاد به مواد مخدر کشانده و مافیای مواد مخدر جامعه افغانستان را تحت تأثیر قرار داده است. مردم افغانستان تنها با سرمای زمستان و بی سرپناهی، فقر و بیکاری و کمبود مواد غذایی و عدم دسترسی به دارو و خدمات پزشکی روبرو نیستند؛ این مردم با جنگ پایان ناپذیر قومی و مذهبی نیز دست و پنجه نرم میکنند به طوری که در اثر جنگ داخلی و هرج و مرج سرها بریده میشود، قتل و عامهای قومی صورت میگیرد، کتابخانه ها به آتش کشیده میشوند و خلاصه به هر آنچه که به ترقی خواهی و مدنیت شباهت دارد خون پاشیده میشود. جنگ و ناامنی به بلای جان مردم آن کشور تبدیل شده است و هیچ نشانی از بازگشت امنیت و آسایش به افغانستان دیده نمی شود.

آقای توبیاس بیلستروم، مواردی که به آن اشاره کردم تنها بخش کوچکی ازسرتیتر اخباری است که روزانه در مورد افغانستان منتشر میگردد؛ با این وجود اداره مهاجرت سوئد در کمال ناباوری به حدود 623 پناهجوی افغان که بین 3 تا 6 سال است در سوئد زندگی میکنند و بعضا به آنها یک سال اقامت موقت نیز داده شده بود، پاسخ منفی داده و پرونده همه آنها را جهت دستگیری تحویل پلیس داده است. پیرو پاسخ منفی اداره مهاجرت به این دسته از پناهجویان در طول سه هفته اخیر پلیس سوئد در حدود 10 نفر از آنها را دستگیر و بازداشت کرده است و هم اکنون اکثر آنها ازترس پلیس و دیپورت به افغانستان، محل زندگی خود را ترک کرده و به زندگی مخفی پناه برده اند. این پناهجویان به اندازه کافی در شرایط ناامن افغانستان با صدمات روحی و روانی دچار شده و در وحشت زندگی کرده اند.
از این رو بهتر بود که دولت سوئد به جای تکرار و ایجاد همان ترس و وحشت در میان این پناهجویان آنها را در کمال آرامش تحت مراقبت پزشکی و روان درمانی قرار میداد تا کم کم از کابوس وحشت زندگی گذشته و صدمات ناشی از جنگهای داخلی بیرون بیایند.

آقای بیلستروم سوال من از شما بعنوان وزیر مهاجرت این کشور این است که چگونه است که با وجود چنین تصویری از وضعیت داخلی افغانستان، این پناهجویان را با توسل به زور به آن کشور اخراج میکنید؟! آیا با توجه به تصویری که از شرایط زندگی مردم در افغانستان بدست داده میشود بازپس فرستان این پناهجویان به آن کشور، باز پس فرستادن آنها به کام مرگ و نابودی نیست؟!

آقای وزیر در این مورد هم مایلم چند نمونه از دیپورت پناهجویان افغان را برای شما ذکر نمایم تا از نزدیک در جریان عواقب تصمیمات شما و دولت سوئد در مورد پناهجویان افغان قرار گیرید. عزیز محمدی اولین پناهجوی افغان بود که در یازدهم ماه اوت 2007 به افغانستان دیپورت شد. او هنوز به سن 18 سالگی نرسیده بود؛ او کلیه افراد خانوده خود را در افغانستان از دست داده و هنگام اخراج به آن کشورهیچ وابسته ای نداشت که او را تحویل بگیرد. وی هنگام رسید نش به افغانستان در تماسی تلفنی با یکی از زنان فعال افغان در شهر گوتنبرگ گفته بود: "هیچ لباس ندارم و از سرما دارم می میرم برای خریدن لباس هم پولی ندارم اگر ممکن است برایم مقداری لباس گرم بفرستید."

سورج جمالی یکی دیگر از پناهجویان افغان در 29 ژانویه 2008 دقایقی قبل از اخراج به افغانستان با خوردن قرص در بازداشتگاه اداره مهاجرت گوتنبرگ دست به خود کشی زد و به بیمارستان انتقال یافت. در ماه اوت 2007 بسیاری از آنها به دنبال یک هفته راهپیمایی از نورشوپینگ به طرف استکهلم، در میدان سرگل تا سرحد مرگ دست به اعتصاب غذا زدند. دلایل این نوع مقاوتها در مقابل بازگشت به افغانستان جز ترس از مرگ و نابودی در هرج و مرج امروز افغانستان چیزدیگری نمی تواند باشد. به علاوه آنها به سادگی به سوئد نرسیده اند و چه بسا بسیاری از آنها در مسیر خروج از کشور جان و زندگی خود را از دست داده اند.
روز سه شنبه 14 فوریه نیز یک پناهجوی دیگر افغان در فرودگاه شهر مالمو از سوار شدن بر هواپیما اجتناب کرد و دوباره به بازداشتگاه بازگردانده شد.
حسین محمد زاده پناهجوی ایرانی بعداز 5 سال انتظار از تاریخ 9 ژانویه دستگیر و در بازداشت اداره مهاجرت در شهر استکهلم بسر میبرد. با اینکه بازداشت وی تاکنون اعتراضات زیادی را در میان ایرانیان به دنبال داشته است، و با اینکه در این مورد برای آقای دان الیاسون نامه ای نوشته بودم اما اداره مهاجرت همچنان بر اخراج وی به ایران پا فشاری میکند. این نامه اساسا در مورد افغانستان و پناهجویان از آن کشور است.
اما جا دارد با اشاره ای کوتاه به وضعیت ایران، شرایط سخت زندگی صدها پناهجوی ایرانی که سالهاست در سوئد بدون اقامت زندگی میکنند به شما یادآوری نمایم.

من در اوایل ماه ژوئن 2007 طیی نامه ای به شما نوشته بودم که وضعیت ایران و سرکوب و اختناق سیاسی، جداسازی زن و مرد، محاکمات غیر عادلانه، شکنجه متهمین تا سرحد مرگ، ممنوعیت شادی و ممنوعیت هر نوع فعالیت سیاسی و سازمانی دلیل اصلی فرار ایرانیان و مقاومت آنها در مقابل اخراج با توسل به زور است.
از نظر فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی تصمیم دولت سوئد مبنی بر باز پس فرستادن پناهجویان افغان به آن کشور نشانه دیگری از زیر پا گذاشتن حقوق انسانی پناهندگان است. باور کنید هرکس اندکی اخبار امروز افغانستان را تعقیب کرده باشد رفتار شما و دولت سوئد را در مورد این پناهجویان، نه تنها نخواهد پذیرفت بلکه چنین تصمیمی را در مغایرت کامل با رعایت حقوق پناهندگان به حساب میاورد.
با توجه به ذکر نکات فوق در مورد شرایط زندگی در افغانستان ما خواستار رعایت و برسمیت شناختن مطالبه زیز هستیم.
با توجه به شرایط جنگی و ناامنی حاکم بر افغانستان٬ سیاست اخراج پناهجویان افغان لغو شود و حق پناهندگی دسته جمعی آنها برسمیت شناخته شود۔
با احترام

18فوریه 2008


                                                                                                    
 


 

اجتماعی ـ تاريخی

صفحهء اول