همایون« مجید »
لالهٴ‹ گلدان ›
سرودی سالها درذهن من ٬
جاریست
سرودوشعرزیبایی ٬
زیک آزاده مرد شاعری ٬
شاهکاروالایی .
* * *
سرودی از دبستان ٬
برزبان وروح من جاریست
که گاهگاهی ٬ طنینش
می طپاند قلب حسا سم
دل ودلخانه می جنبد
وروحم شاد میگردد
زآزادی ٬ زسرمستی
وازشادی .
* * *
زشور لالهٴ آزاد (١)
« که خودرو بود وخوش بو بود
مکانش دشت وصحرا بود
وهم ٬ هم فطرت آهو بود
آبش نم باران بود
فارغ زلب جو بود
تنگ بود محیط ٬ درباغ
آنجا نمی رویید . »
* * *
ولی :
دراینسوی دنیا
درین آغوش سردی ها ودوری ها
که ما را هم فلخمان زمان (٢)
بدورخویش چرخا نید و دورانداخت
بی پروا .
درینجا ؛
لاله دربند است !
به پایش رشتهٴ افسون وترفند است
چومن !
تنها و پابند است .
* * *
درینجا لاله سرکش نیست
چوعشاق مست ودلکش نیست
درینجا نیست آن لاله
دگر آن مَست وآزاده
درینجا لاله اُ فتاده
نگون سر٬ خالی از باده .
* * *
درینجا نیست آن لاله
نویدی نوبهاران را
چوسوزی داغ هجران را
چوساقی می گسا ران را
* * *
درینجا ٬
لاله کالاییست بازاری
وهرجایی که میروید ٬
به هرباغی ٬ به هرگلدان
به هرمنزل ٬ به هرمیدان
ودرفرجام ٬
زینت بخش دست گلفروشا نست .
17.04.06
( آلمان )
(١) اشاره ایست به شعر« لاله آزاد» ازاستاد ابراهیم صفا
منظور فلاخن است (وسیله پرتاب سنگ به فاصله دور وشکار)(٢)
«»«»«»«»«»«»
ادبی ـ هنری
صفحهء
اول
|