راهب سُجانی
راهب سُجانی
به مناسبت شهادت اجمل نقشبندی که توسط دجالان لادین به شهادت رسید
فریاد بیکسان
بازدلم فریادمیزند
فریادبیکسان را
تاکه رساند آوازدردشان
به گوش آواره گان دردمند
بیچاره گان دردمند
برای آن شکسته خاطران
برای آن برهنه دختران
که باخنجرخونخوارجلاد زمان
بریده دست و پای شان
ودرآتش داغ نمرودان میسوزند
بازدلم فریا دمیزند
فریاد بیکسان را
به حال آن شهید بیچاره
آن بیگناهءکه درچنبر اجیران خودفروش
اسیرگردید
واین دجالان بی فرهنگ
چه بیرحمانه
سربرید
کس نبودکه فریادبیکس این بیچاره را
درک کند
وبه فریادش برسد
آه بازدلم فریاد میزند
فریاد بیکسان را
فریاد اسیران را
فریاد مادران را
که برکشتهء فرزندخویش
اشک ندامت میریزند
نفرین به توای جلاد زمان
که درزیرنقاب اسلام پنهان شده ای
مکروحیله ونیرنگ تو
جزنفریبد
اشخاص بی خردوبی مایه را
اشخاص سست ایمان بی پایه را
با ریش ودستار ولنگی کس مسلمان نشود
با کشتارچند بی گناهی کس قهرمان نشود
نفرین به شما ای دجالان لا دین
«»«»«»«»«»«»