© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نصير مهرين

 

 

 

نصير مهرين

المان

 

 

 

 

 

 

جمجمه ها سخن می گویند

  

صبح وقت، چشمم به عنوان درشت روزنامه یی افتاد که در طی سالیان متمادی کمتر آن راگرفته وخوانده ام . خبرهمراه بود با تصویر بزرگی از یک عسکر قوای آلمانی در افغانستان که با جمحمه یی بنای تفریح را نهاده بود . روزنامه را باخود گرفتم وروانه خانه شدم .در صفحه بعدی تصویرهای بیشتری را با دل آزاری های آنها دیدم . عساکر آلمانی با جمجمه های که مربوط به یک قبر دسته جمعی در حومه کابل است، تفریح وبه زبان مروج ما "ساعت تیری " کرده واز چند صحنه عکس برداشته اند .

 هنگام مراجعه به صفحه تلویزیون دیدم که  سرخط عمده ترین خبرها را نیزبازی با جمجمه ها تشکیل داده وخبرنگاران تلویزیونها، آنچه را که موضوع روز شده بود، به داوری واتخاذ موضع سخنگویان ورهبران احزاب مختلف می نهادند .

 موضعگیری همه تاحدودی یکسان بود . همه آن رازیر پای نهادن موازین اخلاقی یاد کردند . خواستار افشأ هویت عساکر ومحکومیت آنها شدند . چند ساعت بعد کابینه المان نیز آن را محکوم نمود و خواستار طرد آن عده عساکری شد که چنین عملی را مرتکب شده و تصویر های عاری از شرم  را برداشته اند .

 می شود گفت که دولت آلمان برای شناسایی آن چند عسکر وتعیین جزای برای آنها با دشواری ومشکلاتی همراه نخواهد بود . چنین پیش بینی ونتیجه یی را میتوان در روزها ویا هفته های نزدیک به انتظار نشست . ودور ازتعجب نتواند بود اگر گفته آید که عده یی از خوانندگان این روزنامه(بیلد) تفریح وسرگرمی بازی با جمجمه ها را با خنده ها همراهی کنند .

 اما جمجمه هادرین محدوده بحث آفرین نتوانند باشند .زیرا برای مردمان جامعه ماکه چند ملیون انسان خویش راطی کمتر ازسه دهه از دست داده اند وبرخی ازقاتلان شهدای بیشمار، برگشتگان وسهیم در مشارکت قدرت اند اما درباره " گم گشتگان " سخن نمی گویند برای مردمانی که هنوز فاتحه عزیزان از دست رفته خویش را نگرفته و درتوهم تداوم زندگی آنها به سر می برند، برای مردمانی که حد افل خویش را محتاج روشنی مسأله " گم گشتگان" می بینند ؛ جمجمه های خشکیده و وسیله بازی وتفریح عساکر آلمانی وشاید دیگران، گشایش موضوع گستره تری را با خود دارد . درین جامعه با خون ملیونها انسان بازی شده است .  بــــــــا خـــــــــو ن ! درین سرزمین خون بسیار ریخته است. نهال پوسیده استبداد و دیکتاتوری ومظالم آن خون خواسته است وآن  را باید باتیغ تقبیح وانتقاد ومحکومیت لازمه بر انداخت .

 دشوار است که  هویت شخصی جمجمه ها را تشخیص کرد  . اما یک موضوع را میتوان نشانی وتشخیص کردوگفت که این جمجمه ها سرهای قربانیان استبداد هستند . استبدادی که جامعه ما زهراشکال متنوع  آن را چشیده است .وبه اندازه همان فراخناکی و گستردگی اشکال آن نیز است که درین جمجمه هاسحن از بیداد وظلم را می شنویم و درس گیری ومحکومیت تاریخی،سیاسی فرهنگی آن احساس می کنیم . بنابرآن حتا اگر گوشه های ازین موضوع را بتوان درک کرد وبدان حرمت نهاد، تردیدی نتوان داشت که احترام به کرامت انسانی و حقوق انسان راکه در جامعه ما دربرهنه ترین شکلی آسیب دیده است، در ضعیفترین حدود آن، اندکی بار خواهد آورد .تجارب نشان دا ده است که نمی شود بیشتر در پای رعایت ملحوظات بود گفت که دنبال موضوع نباید رفت . اولیای اموروتصمیم گیرندگان منفعت بین هر قدر رعایت ملحوظات و صوابدید شئونات در میان آورند، هر اندازه مصلحت گرد هم آوری سیاهی لشکراز مجرمین وجمجمه آفرینان رامرعی دارند و هرعامل دیگری هم در راستای به فراموش سپاریدن عمل کند، فریا د وسخن جمجمه های در خاک نهفته الزام شنوایی گوشها رابرای آن فریاد ها برعلاوه نیاز گام به پیش برداشتن وانتباره گرفتن  برما تحمیل میکند .

 موضوع عدم گذشته گرایی، روی به سوی آینده داشتن، مرزبندی با شیوه های معضله آفرین وعقده گشایانه، خون را باخون نشستن . . . باپاسخ دهی به نیازی که جامعه با گونه یی خردمندانه وآموزش دهنده بدان ملزم است فاصله بسیار دارد . ازین منظر خردمندانه آن تواند بود اگر فراسوی اولیای امور وکبار جمهور که دربند رعایت چیدن تجا رب وحرمت قربانیاننبوده و نیستند ،  قاطبهء دردمندان وآزاردیدگان راآن است که در جست وجوی قبرهای دسته جمعی ابتکاری را درپیش گرفته ودر تعظیم وتکریم  وپاسداری قبرهای آنها ایجاد نهادهای را در دستور کار قرار دهند .

 

 

 

 

 

 «»«»«»«»«»«»«»«»

 

 

 

 

 


 

اجتماعی تاريخی

صفحهء اول