شايد سکوت!
چشمانم را
می بندم
که آرام گيرم
تا ابديت ابديت
و تا انجام بی فرجام
از غوغا بيزارم
و از رنگ ها
سياه
سرخ
سبز
سپيد
و حتی از سياه و سپيد هم بيزارم
و از هرچه هست و نيست بيزارم
چشمانم را
می بندم
که آرام گيرم
تا ابديت ابديت
و تا انجام بی فرجام
شايد سکوت آخرين سرودهء باشد
که بر لب های ما نقش بندد!
شايد سکوت