جنگ بس است
آدمکها،
ايا
قدرتمردان سياست!
ايا
جنگ سالاران با وحشت!
خونريزی ها،
آتش
سوزی ها،
ويرانگری ها،
بس
است.
ديگر غرش تانکها را،
صفير راکتها را،
نهيب بمها را،
بصدا درنياوريد.
اينهمه عطشتان در کشتن انسانها،
اينهمه ستمتان در ويرانگی شهرها،
بس
است.
آدمکها،
ايا
سرمايه گذاران سلاح راه مرگ
مشعلداران تباهی بشر
جرخ
فابريکه هايتان
شکسته باد.
سوال مادر داغدار وطن من را
چگونه جواب خواهيد داد؟
اگر
روزی راکت ساخت کارخانهِ تان
يا
مين جور شده در فابريکه تان
بجای طفل او، يکتا
کودک ناز پرورده ای شما را
پارچه، پارچه کند،
چه
خواهيد کرد؟
آيا
بازهم سلاح مرگبار خواهيد ساخت؟
يا
بخاطر اشکهای مادر طفل تان
در
فابريکه هايتان بسته خواهيد ساخت!
کدام يک خواهيد کرد؟
ببينيد، آدمکها،
قدرتمندان،
جنگ
سالاران،
سرمايه گذاران خون،
تن
زمين از نعش کشته شدگان
سير
شد.
جوی
خشکين از خون بيگناهان
لبريز شد.
ديگر جنگ بس است،
ديگر جنگ بس است.
«»«»«»«»«»«»