© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

الهام غرجی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

الهام غرجی

 

 

 

 


وا شو که با سلام دلت شست و شو شوم

تا انکه در دل تو نشینم ، همو شوم
دیوانه یا که کشته ای این ارزو شوم

سالی است می برم ره ام از کوچه ات که تا
شاید مقابل تو و همگام تو شوم

باهم قدم زنیم  غمم ام را و طی کنیم
من با تو حل شوم - طرف گفت و گو شوم

باید بیاید اخر این جاده - کز غمت
پایین شوم ، پیاده و در جست و جو شوم

کنج و کنار برکه ای چشم ات قدم زنم
با عکس های خسته ای خود روبرو شوم

اینک تو نیز حال مرا می گریسته ای
واشو که با سلام دلت شست و شو شوم

 

«»«»«»«»«»«»«»«»

 

پیچ در پیچ کوچه ها دل من

پیچ در پیچ کوچه ها دل من
می بری ام کجا کجا دل من

انکه رفته است از پی اش همه ات
بر نگردد دراین هوا دل من

جاده ها گرم و کوچه ها خالی
ادمی رفته در فضا دل من

بوی گندی که می وزد به سرت
خسته تر می کند تو را دل من

همچنان می روی ولی با تو
شور یک عشق بی صدا دل من

برده ات سالی در مسیری که جز
هرکجایی ، به نا کجا دل من

پیچ در پیچ کوچه ها دل من
می بری ام کجا کجا دل من

 

«»«»«»«»«»«»«»«»

 

 

 

 


 

ادبی هنری

 

صفحهء اول