نذير ظفر
|
نذير ظفر ايالات متحده امريکا
غزل شعر جاودانه
در مورد پیدایش و سرایش شعر نظریات گوناگون موجود است که پژوهشگران در موارد مختلف انظار مختلفی دارند. عده ای را عقیده بر این است که انگیزه سرودن اولین شعر و نام او لین شاعر در نزد همه ملت ها با افسانه ها و اسطوره آ میخته است مگر اعراب قد یم اولین شا عر را یعرب بن قحطان از نواده گان حضرت نوح پیغمبر می دانستند و همچنان سرودن غزل را از قرن چهارم و پنجم میدانند.
غزل در واژه نامه غیاث الغات به معنی بازی کردن محبوب و حکا یت کردن از جوانی و حدیث صحبت و عشق زنان و با الفتح رشتن و رسیدن و به معنی رشته و ریسمان و رسن ارند اما در واژه نامه حسن عمید با کمی تفصیل و اشاره به شعر سنتی نوشته شده: "غزل صحبت کردن با ز نان؛ سخن گفتن با زنان و عشق بازی کردن (حدیث عشق زنان) سخنی که در وصف زنان و در عشق آنان گفته شود؛نوعی از شعر که بیشتر در باره عشق و عشقبازی با زنان میگو یند و تعداد ابیات آن کمتر از هفت و بیشتر از پانزده نباید باشد. درین مورد نیز نظریات مختلفی وجود دارد؛ عده ای ابیات غزل را پنج الی دوازده حساب میکنند و غزل بعد از قرن ششم به تدریج جای بیشتری در دیوان شعرا احتوا میکند طوریکه حتی قصیده سرایان معروف چون نظامی؛ خاقانی؛ سنایی غزنوی و دیگران به سرایش غزل کشانیده میشوند.
این شعر سنتی معمولا بین پنج الی چهار ه بیت در یک وزن و قافیه میباشد؛ بیتی که نهاد غزل را مجسم میکند بنام بیت الغزل یا شاه بیت یاد میشود درین نوع شعر شاعر معمولا در بیت آخر نام مستعار یا تخلص خود را می آورد؛ غزل در ادوار مختلف و مو قعیت های جغرافیایی مختلف با تغییرات مواجه شده که استقلال مضمون ابیات آن بیانگر این تغییرات است. غزل با مضامين مختلف عرض اندام نموده عارفانه؛ عاشقانه؛ مرثیه؛ منقبت؛ با هر نوع مضمون اصالت سنتی خود را حفظ نموده و از چوکات اوزان؛ قا فیه؛ معانی عدول نکرده با و جودیکه قیام سنت شکنی ( پیدایش شعر نو و شعر آزاد) صفوف شاعران نوپرداز را گسترده تر کرده مگر غزل با همان ذوق و سلیقه قبلی در دل شعر دوستان و اهل ادب چنگ میزند و غزل سرایان قافله سالاری خود را تعویض نکرده اند
غزل از جمله قالب های است که همیشه مورد توجه عده کثیری شاعران در ادوار مختلف قرار گرفته و حتی شاعران نوپرداز به آن رجوع میکنند. غزل در طول تاریخ با اشعار حضرت حافظ شیراز به اوج عظمت خود میرسد که بعدا رو به انحطاط می نهد مگر با آنهم سنتگرایان این قالب را به دیده قدر نگریسته و تا کنون آنرا حفظ نموده اند؛ با وجودیکه عوامل اجتماعی و سیاسی در جوا مع مختلف باعث تغییرات در مضمون غزل میشود؛ قالب آن به شکل سنتی باقی میماند بطور مثال در حمله مغول در اوایل قرن هفتم و ویرانی ها و پریشانی های حاصل از آن اثرات بسیاری در اوضاع اجتماعی و سیاسی و در نتیجه ادبیات و شعر فارسی به جا گذاشت. بر اثر این حمله؛ دولت و دربار مقتدر مرکزی از بین رفت و تعداد بسیار زیادی از اهل علم و ادب بکشور های دور تر یعنی آسیای صغیر؛ ارمنستان و ترکیه کنونی یا به کشور های شرق از جمله هندوستان پناه بردند که محیط جغرافیایی و زبان محلی در آثار شان بی اثر نبوده چنانچه بسیاری از شاعران این دوره شعر های ملمع فارسی و ترکی سروده اند که این خود تغییراتی در مضمون غزل بشمار میرود.
همچنان در عصر جدید با توجه به اشعار شاعران معاصر کشور و همسایه گان فارسی زبان ما غزلیات اکثر شاعران را مضامین سیاسی و اجتماعی ا حتوا میکند که قالب سنتی غزل را هیچنوع صدمه وارد نکرده و همین خود گواه بر جاودانه گی غزل میباشد و معتبر ترین شاهد بر تغییرات مضمون غزل؛ غزلی از پدر نثر معاصر افغانستان روانشاد محمود طرزی را به خوانش تان قرار میدهم:
«»»«»«»«»«»«»
|