© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کاندیدای اکادمیسین سیستانی

 

 

کاندیدای اکادمیسین سیستانی

 

 

 

پیشگفتاری بر،

مصاحبهء شکریه بارکزی

 

هنوز هم روزنامه نگاران به جرم حقيقت نويسی و واقعيت گرايی مورد شکنجه قرار می گيرند و حتی آنان که شعار دموکراسی سرمیدهند، نسبت به حقيقت نويسی نگرش مثبتی ندارند.                      (شکريه بارکزی، نماینده پارلمان افغانستان و مدیر مجله آیینه زن)

 

سازمان آمريکايی "نقد و بررسی مطبوعات جهانی"(World Press Review) در ماه می سال2005 شکریه بارکزی،مسئول هفته نامه 'آئينه زن' را به عنوان سردبير بین المللی سال انتخاب ومورد تقدیر قرارداد .

سازمان "نقد و بررسی مطبوعات جهانی" از سال 1975 ميلادی بدینسو، هر ساله يک روزنامه نگارغیر امریکایی را بخاطر تلاش در جهت آزادی مطبوعات و پشتيبانی از حقوق بشر، به عنوان سردبير بين المللی سال انتخاب می کند. اين سازمان در ماه می سال جاری طی مراسمی در مقر سازمان ملل متحد در نيويورک از"شکريه بارکزی" قدرانی و تنديس بلورين (جايزه ويژه سردبير بين المللی) سال 2004 را به شکریه بارکزی اعطا کرد. خانم بارکزی درجريان مراسم اعطای جايزه گفت: زنان افغان در شرايط بسيار دشواری بسر می برند و حقوق آنان رعايت نمی شود. وی گفت: روند دموکراسی در افغانستان به کندی پيش می رود، چون معضلاتی مانند خشونت، فساد ادرای، کودک ربايی، قاچاق مواد مخدر، نا امنی، شرايط بد اقتصادی و بهداشتی و همچنين وجود فرماندهان محلی کماکان در اين جامعه مشکل آفرينی می کند.

در همینجاباید یادآور شد که : شکریه بارکزی، ازوالدین قندهاری درکابل متولد ورشد یافته وپدرش از روشنفکران وکارمندان دولت بوده است. شکریه بارکزی اززنان روشنفکر وآگاه کشوراست که دونیم دهه مشکلات بسیاری را تحمل کرده ولی هرگز بخاطر مصونیت جانی پایش رااز کشور بیرون نکذاشته است. ضمناًاو عروس مرحوم عبدالهادی داوی، از شخصیت های معروف سیاسی وفرهنگی کشور ماست.  پس ازخروج قشون سرخ ازکشورو سقوط حکومت داکتر نجیب الله، دوران حاکمیت سبز هرج ومرج وغارت وتجاوز وویرانگری تنظیمهای جهادی وبدنبال آن دوران ارتجاع سیاه ریش وپشم ودره زدن وقطع کردن دست وپاومثله زدن طالبان فرارسید که مجموعاً یک دهه را دربرگرفت ودر این برهه زنان مواجه به انواع مصایب ودرد وآلام ومنجمله خانه نشینی شدند.

در چنین شرایطی شکریه بارکزی ناهنجاریهای روزافزون جامعه را از نزدیک مشاهده ولمس نمود وچاره ای نداشت جزاینکه اوقات زندانی بودن خود  را درخانه با مطالعه کتب ادبی و تاریخی واجتماعی در باره کشورش سپری کند.

بدون تردید منزل مرحوم داوی دارای کتابخانه سودمندی بود که نیازخانم شکریه بارکزی را در جهت آگاهی های اجتماعی و تاریخی وادبی وی برآورده میساخت. پس میتوان به این نتیجه دست یافت که شکریه بارکزی خانمی است دارای مطالعات وسیع وآگاه از سوخت وساخت وفرود وفراز جامعه افغانی ، وبیجا نیست که اوامروز یکی از مدافعان آزادی بیان وآزادی مطبوعات واز این سنگر مدافع حقوق زنان درافغانستان است.

هوشیاری شکریه بارکزی از اینجا پیداست که او با تحمل وشکیبائی توانست از کوره راه های دشوار سیاسی _نظامی کشور در دونیم دهه جنگ وستیز وویران گری احزاب وتنظیم های چپ وراست موفقانه عبور کند وظرفیت واستعداد کاری خود را در زمانی مطرح بسازد که سایه شوم ملیشه ها وتعصب کورطالبان از سر زنان کشور بدورشده و زمینه تبارز شخصیت وپوتانسیل خدمت گزاری درجامعه ،بخصوص به زنان مظلوم در پرتو حمایت جامعه بین المللی وقانون اساسی ، بیش از پیش مساعدشده است.

صحبتها ومصاحبه های متین وپرمحتوای خانم بارکزی از طریق رسانه های معتبر بین المللی ،چون: رادیو بی بی سی ورادیوآزادی  وصدای امریکا وصدای آلمان و رادیوها وتلویزونهای ملی ودولتی داخل کشور حکایت ازلیاقت، شایسته گی وپخته گی ودرک موقف اجتماعی مناسب وبجای او میکند. شنیدن هر مصاحبه  سیاسی ویا اجتماعی او بیدریغ حس تحسین انسان را برمی انگیزاند وجا دارد هر زن ومرد معقول افغان بنام چنین شیرزنانی افتخار نماید . من از نزدیک این خانم بیداروهوشیار را نمی شناسم، اما نادیده از صحبتهایش پیداست که شخصیت  بامطالعه ، پرمعلومات وآگاه وبادرک وبا درد است وتصمیم دارد نیرویش را درجهت آگاهی همنوعانش  ودر راه ارتقای سطح  شعور اجتماعی جامعه اش بخصوص نسل زنان بکار ببرد.

در سال های پس از سقوط طالبان خانم بارکزی، عضو فعال مدافع حقوق زنان افغانستان بوده ونشر هفته نامه آئینه زن با عرضه مطالب آگاهی دهنده وضروری برای زنان ومسایل خانواده بیانگرتلاش های خستگی ناپذیرش در جهت احترام به حقوق انسانی زنان از سنگرآزادی بیان وازادی مطبوعات است.

استواری و پیگیری مدبرانه او در نشر هفته نامه "آئینه زن" واشتراک سودمنداو در فعالیت های فرهنگی واجتماعی به نفع زنان،او رابه عضویت در کمیسیون تسوید قانون اساسی وسپس به عضویت در لویه جرگه اضطراری وبعدبه عضویت در لویه جرگه تصویب قانون اساسی کشانید و اینک نماینده انتخابی مردم شهر کابل در نخستین پارلمان کشور درقرن بیست ویکم شده است.اوبا اعتماد به نفس کم نظیری خود را به عنوان رئیس پارلمان افغانستان نیز کاندیدکرد. درحالی که نمایندگان زنان در پارلمان کمی بیش از یک چهارم اعضای پارلمان اند،و موفقیت یک زن در یک جامعهً سنتی ومرد سالاردور ازامکان به نظرمی آمد ، مگر اعتماد به نفس این خانم او را جرئت بخشید تا بخت خود را در این میدان نیز بیازماید.

چنانکه میدانیم او در این امر با کسانی در رقابت برخاست که نسبت به هرکسی دیگر معامله گری راخوبتر میدانند.آنانی که هم متهم به تخریب کلی یا قسمی شهرکابل اند وهم متهم به قاچاق مواد مخدر وهم متهم به نقض حقوق بشراند،واز ترس روز باز پرسی با هزار ویک نیرنگ خود رابه پارلمان رسانده اند واز این مقام میخواهند به بهانهً آشتی ملی گذشته را صلوات وآینده را احتیاط  گفته برموضوع مجرمین جنگی وناقضین حقوق بشر سرپوش بگذارند.

بهرحال اگر شکریه بارکزی ویا اقلا کسی که متهم به نقض حقوق بشر در افغانستان نیست ،به ریاست پارلمان افغانستان برگزیده میشد، هم برای پارلمان آبرومندانه بود وهم برای افغانستان نیک نامی بزرگ کمایی میشد و شاید روزنامه های معتبرجهان از حضور ده هامتهم بجنایات جنگی ویا متهم به قاچاق مواد مخدر وصاحبان اردوهای شخصی در پارلمان افغانستان نام نمی بردند.

به هرروی  ما موفقیت وپیروزی این خانم جوان، وسایر زنان بیدار وآگاه کشوررا در راه خدمت به زنان افغانستان آرزو میکنیم واینک مصاحبه ایشان باگزارشگر بی بی سی:

 

 گزارشگر بی بی سی: در گفتگو با شکريه بارکزی از فعاليت های وی در سال های اخير- در سال های جنگ و مهاجرت - و آينده جويا شدم...؟

بارکزی گفت: من مانند ميليونها زن و دختر افغان زندگی را در کنار تلخی ها، دشواری ها و محروميت ها سپری کرده ام. زندگی من در سال های اشغال نيروهای شوروی سابق و جنگ های داخلی و بعد از آن زمامداری طالبان - مانند ساير هم ميهنانم - پرماجرا بوده است.اين محروميت ها سبب شد تا با هر آنچه استبداد و ظلم تلقی می کردم، مبارزه کنم. اولين قدم عملی در جهت مبارزه پيگير با استبداد را در ماه ژوئن 1999 برداشتم. در ابتدا در منزل خودم به دختران خردسال درس رياضی می دادم و بعد با همکاری ساير زنان برای فعال نگهداشتن چرخ تعليم و تربيت در افغانستان و در مقابله با سياست غيرانسانی و اسلامی طالبان به مبارزه با ظلم برافتادم .با باز شدن صفحه ای جديد در حيات سياسی افغانستان و با تکيه بر حق آزادی بيان که به دنبال عقد موافقتنامه "بن" حاصل شد، اقدام به نشر اولين هفته نامه آزاد وغير وابسته با نام "آئينه زن" کردم. البته هدفم از تاسيس اين نشريه رساندن صدای زنانی بوده است که در قرن بيست و يکم و در قلب قاره آسيا همچنان برای به دست آوردن جايگاه انسانی خود در تلاش هستند.

_ چرا به حرفه روزنامه نگاری علاقه مند شديد؟ آيا روزنامه نگاری حرفه ای دلخواه در ميان زنان افغان تلقی می شود؟ نگاه جامعه افغان به روزنامه نگار زن چگونه است؟

بارکزی:از آنجايی که در جوی از حادثه بزرگ شده ام و با توجه به ضرورت بيان واقعيت ها، همت گماشته ام اين مسلک و مسئوليت را با تمام مشکلاتی که در بردارد، انجام دهم. کار ژورناليستی را دوست دارم و به همين دليل آن را اختيار کردم.بعضی از مردان بر اين باور هستند که پيشه روزنامه نگاری خاص آنان است . ولی زنان در تمام دوره ها در عرصه مطبوعات کار کرده اند. البته حضور زنان و دختران جوان در اين اواخر پر رنگ تر از هر زمان ديگری است .مشکلات اجتماعی و نبود امنيت در بعضی ولايات و نداشتن مصونيت حرفه ای سبب شده تا به طور کلی کار ژورناليست ها، به خصوص زنان، به سختی پيشرفت کند.

_آئينه زن چه هدفی را دنبال می کند؟ اين نشريه چگونه می خواهد بر زندگی و افکار زنان افغان تاثير بگذارد؟ کدام گروه از زنان افغان را مخاطب مطالب خود قرار می دهيد؟ چگونه از نظر زنان به ويژه در شهرهای دورتر آگاه می شويد؟

بارکزی:آينه زن، هم جامعه را با بينش زنان در قبال مسايل مختلف آشنا می کند و هم جامعه را به زنان معرفی می نمايد.آئينه زن، بر خلاف اکثر نشريات زنانه، به مسايل مهم روز(مسايل سياسی و وضعيت کنونی جامعه)، چالش هايی که زنان با آن مواجه هستند و نقش سازنده زنان می پردازد.آئينه زن در کنار معرفی زنان، برای تغيير بينش مردان نسبت به زنان کوشش می کند و تا حدی در اين راستا موفق شده است. يک نظرسنجی که از خوانندگان آئينه زن صورت گرفت، نشان داد که خوانندگان ما شامل همه اقشار جامعه می شود. آئينه زن از ولايات مختلف کشور گزارش های اختصاصی دريافت می کند که در بسياری موارد موثر واقع شده است. زنان افغان چه در شهرهای بزرگ و چه در مناطق دور افتاده مشکلات مشابه و همگونی دارند. البته دسترسی به تسهيلات عمده چون مراکز تعليمی و صحی (درمانی) در شهرها ساده تر از دهات است، ولی مشکلات بنيادی و ساختاری را می توان يکسان دانست. ما سعی فراوان کرديم تا هر دو را به هم نزديک سازيم و ارسال آئينه زن به ولايات کشور دال بر اين ادعاست.

_قدردانی از شما به عنوان سردبير برتر سال از سوی سازمان ورلد پرس چه تاثيری بر آينده کاری شما ( به عنوان يک زن افغان) خواهد گذاشت؟

بارکزی:من قبل از اينکه برای خودم خوشحال باشم، برای خانواده مطبوعات نو پای افغانستان خوشحالم که نام فراموش شده افغانستان دوباره بر زبانها می آيد و افغانستان که چهار سال قبل چيزی بنام آزادی بيان نداشت، امروز جوايز بين المللی را از آن خود می کند. دربارهً خودم با يد بگويم که بيشتر از گذشته در راستای آزادی بيان و ساير ارزش های دموکراسی، اعاده حقوق بشر و به ويژه زنان کار خواهم کرد. مانند هميشه خستگی ناپذير و قاطع در راه حق و عدالت قدم برخواهم داشت.

_ارزيابی شما از فعاليت مطبوعات و رسانه ها (روزنامه، راديو، تلويزيون ...) در افغانستان چگونه است؟ افزايش پرسرعت ظهور آنها درسطح جامعه شهری افغانستان را مثبت می بينيد؟ برخورد مردم - چه زن چه مرد - با رسانه ها به ويژه آنهايی که در ارتباط مستقيم با زنان است چگونه بوده است؟ امنيت کاری مطبوعات چگونه است؟

بارکزی:وجود بيش از ۳۶۰ نشريه و ۴۸ ايستگاه راديويی و نزديک به ۲۱ شبکه تلويزيونی نمونه خوبی از استقبال و حمايت مردم چه شهری و چه غير شهری از وجود رسانه های آزاد است .پيروزی روز افزون قلم بر تفنگ و اعتماد مردم بر مطبوعات نمونه ای از موفقيت اهل مطبوعات است. با اين حال، سايه تفنگ و مشکلات اقتصادی و فنی که دست اندرکاران رسانه های همگانی با آن روبرو هستند و نبود مصونيت کاری برای ژورناليست ها - بخصوص زنان - از جمله چالش های عمده در اين عرصه به حساب می آيد. هنوز هم ژورناليست ها به جرم حقيقت نويسی و واقعيت گرايی مورد شکنجه قرار می گيرند و حتی آنان که شعار دموکراسی سر می دهند، نسبت به حقيقت نويسی نگرش مثبتی ندارند. زنانی که در اين عرصه در ولايات مختلف فعاليت دارند، با خطرات زيادی مواجهند. حتی منزل يکی از زنان ژورناليست در يکی از ولايات مورد حمله قرار گرفت. گرچه بمب کارگذاشته شده منزل اين ژورناليست را منهدم کرد، اما نتوانست مانع از منزل مقصود او شود .

_آيا پس از سقوط طالبان وضعيت زنان تغييرعمده ای کرده است؟ يعنی نگرش مردم به منزلت زن بهتر شده که زنان افغان را به آينده خود و دخترانشان اميدوار کند؟ چاپ و نشر مطبوعات و رسانه های زنان تا چه حد می تواند به روند گذار از جامعه سنتی به جامعه نوين سرعت بخشد و کمک کند؟

بارکزی:زنان افغان دستاوردهای قابل ملاحظه ای بعد از سقوط طالبان داشته اند. تلاش خود زنان برای بهتر شدن وضيعت آموزشی، اقتصادی، صحی (درمانی) و تقلای مادر بيسواد برای باسواد ساختن دخترش - مبارزه مادری که قربانی سنت های غير اسلامی شده برای دخترش، نمادی از طرز ديد جديد زنان امروز افغانستان است.مطبوعات - چه الکترونيکی و چه چاپی - در مبارزه با محو خشونت عليه زنان، اعاده جايگاه انسانی زن و جايگاه زن در اسلام موثر واقع شده است که همه دست به دست هم داده و ما را به آينده زنان افغان اميدوار می سازد يعنی بدون شک فردای بهتر از امروز را مژده می دهد.

_اکنون که در قانون اساسی افغانستان حقوق زن و مرد يکسان در نظر گرفته شده است، در برخورد با افرادی که در کلام طرفدار مساوات زن و مرد، اما در عمل بی تفاوت به حقوق زنان هستند چه رويه ای را موفق و مفيد می دانيد؟

بارکزی: با تاسف بايد بگويم که اين برابری بيشتر از جانب آنان که به شکل سمبوليک از آن بهره کشی می کنند در مقايسه با آنان که معتقد بدان هستند، مورد استفاده قرار می گيرد.اين مسئوليت زنان و حاميان قانون است که برای عملی شدن اين قانون تلاش کنند و طرحهای را تهيه کنند تا در درازمدت زنان افغان شاهد تغييرات بنيادی در عرصه های مختلف زندگی خود باشند. در غير اين صورت آنچه در سفيدی کاغذ و سياهی قلم است در لابلای کلمات باقی می ماند. 'آنچه زن افغان در مدتی کوتاه به دست آورده، نقش سياسی است' (سایت فارسی بی بی سی، نگاه ژرف)

 

 


اجتماعی ـ تاريخی

 

صفحهء اول