© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

معروف کبيری

 

 

 

 

معروف کبيری

 

 

 

منيژه دولتوا،

خنياگر نورستهء که بعد سکوت حادثه قد می کشد!

 

 

 

 

هنر خنياگری يا آوازخوانی که در خراسان زمين پر پيشينه است، وع عنعنوی آن در قلمروز تاجکستان با ايجاد حادثهء استعمار به مردن ميگرايد و بيش از هفت دهه اين هنر زيبا بی حس و نامريی می ماند، که بعد سکوت حادثه جوانه هايی از اين هنر می رويد و آنيکه پر دستاورد است، منيژه دولتوا می  باشد که دارد قد می کشد.

منيژه دولتوا با تلاشها و راهکار های هنری که ارايه جو هنری تاجکستان می نمايد، توانسته رويش های تازه تری را نصيب شود.

موسيقی سنتی خراسانی در همتافتی با گونه هايی از پاپ غربی و باز مدرن ساختن آن، خود تنوع چشمگيری را نثار دوستداران اين هنر می کند.

منيژه تا کنون توانسته با رامشگری و خنياگری همزمان نوعی موسيقی و هنر سنتی مدرن شده را به نمايش نشيند که دستاوردی به پهنای چندين البوم دارد.

وی در آخرين البوم خويش که در آغاز سال 2005 ميلادی به ثبت رسانده آهنگی دارد  ترکيبی که گروه ريتميک آن، موسيقی دانان هندی می باشند. وی با ترکيب آواز سازواره های هندو- خراسانی و همچنان گونه های خنياگری در آن،  آهنگ بسيار زيبا و جالبی را اجرا کرده است.

دوری زمن و من ز تو

هـــرگـــز نمی نالم بدان

ای مـاه جبين مــــاه رو

من با تو می بـــالم بدان

هنگامی که اين آهنگ را می شنويم نوازش روانی عجيبی دارد، زيرا همتافتی هنر چند کشور شرقی توانسته خود جوهر ديگری را از هنر به نمايش نشيند.

حظور سازواره "سرود" ( سازوارهء هندی که شباهت به رباب دارد با موجوديت تفاوتهايي)، و آواز گيرای "آکارديون" همراه با آواز دلنشين رباب پاميری (قشقرچه)، ضرب طبلهء هندی و تال گده، رقص سنتی و کشش های آوايی عاميانه در اين آهنگ، همه و همه با هم بافت عجيبی خورده که به ذهن شنونده لذت ويژهء می بخشد.

هر جند در اين آهنگ بيشتر گونه های از سازواره های شرقی رقص و کشش های آوايی شرقی جلوه گری دارد، اما در قسمتی از آهنگ گونهء از رقص"رپ" که در اروپا بيشتر مروج است، نيز به مشاهده می رسد.

با آنهم طرح يا کمپوز افغانی، بيان نام ماتره های تال گده در طبله ( دا تی تی دا تی تی تی، تت ته دا دا تت ته دا دا) و گره خوردگی واژه های " بدان بدان " بدين هماهنگی قوی جلوه کرده که نوع "رپ" را تحت الشاع قرار داده و نامحسوس ساخته است.

با آنکه نميتوان از حضور يک سلسله مشکل های آوايی و شلختگی های معنوی از بعد افقی و عمودی در شعر و اجرای اين آهنگ چشم پوشی کرد، باز هم ميتوان اين آهنگ را آفرينش خوبی از سوی خانم منيژه دولتوا عنوان کرد و پذيرفت.

اگر آفرينشگری و تنوع هنری از جانب ديگر هنرمندان خاور زمين به مشاهده رسد، بدون شک ميتوان در آتيهء نزديک شاهد رهايی موسيقی شرقي- آسيايی از سرخوردگی سنتی بود.

چه خانم منيژه بعد سکوت حادثه با بسيار کوشش می خواهد موسيقی سنتی تاجيکستان را با نو آوری و ترکيب آن با گونه های افغانی و هندی، از تنگنای سرخوردگی برهاند و نجات بخشد.

پس اگر تا حالا اين آهنگ را نشنيدی، برو بشنو و بدان:

حالا بدان بدان   حالا بدان

 

 

 

 

 

«»«»«»«»«»«»

 

 

 

 

 


ادبی هنری

 

صفحهء اول