محمود نظری
محمود نظری
طنز:
مزه ای چوکی!
بعد از آنکه جلندر خان از ریاست مابر کنار شد برات گل که رویه بسیار خوبی داشت رئیس ما مقرر شد او برهر کس حتی به مامورین رتبه ده و اجیران از جایش میخیست و مانده نه باشی همرایشان میکد و در آخیر هم تا در همرایی شان میکد.
مه از ای احترام رئیس به کرامت انسانی بسیار خوششم می ایه و به اوصد افرین میگم.
ولی یک روز متوجه شدم که رئیس صاحب ما تنها به جلندر خان رئیس قبلی مااز جایش بر نه خاست ونیز وی را بعداز ملاقات تا در مشایهت نه کد
مه که مامور تحریرات هستم ای کار رئیس بریم یک معما شد لذا یک روز به دفتر رئیس رفتم و اجازه یک پرسان را خواستم. رئیس په پیشانی باز برم اجازه داد .
از اوپرسیدم:
ــ رئیس صایب اگه چی گستاخی میشه باز هم برخورد نیک شما مرا جرأت میته که یک پرسان کنم
ـ مهربانی!
ــ شما از رویه خوبی و نیک که دارید به تمامی مامورین که به دفتر شما می اید از جای تان میخیزید ولی تنها به جلندر خان.....
اگه بسیار بد تان می ایه که دیگه اجازه نتم که به دفتر تان بیایه!
رئیسه خنده گرفت، چملکی پیشانیش باز شد وبه تبسم تلخی گفت :
ــ مه میترسم او بجایم نه شینه و چوکی یم را اشغال نه کنه!
و به تعقیب ان اهسته بقسم راز برم گفت :
چون او مزه ای ای چوکی را دیده!!!!