© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ع. م. آزاد

 

ع.م. آزاد
 

 

 

نـشـناليزم يـا ریسيـزم ؟!

 





در قسمت ِ پارسی ی ِ وب سايت ِ بی بی سی، در تاريخ ِ ۱۱ اپريل ۲۰۰٥ مقاله ای تحت ِ عنوان ِ «مولوی آمريكا را تسخير مي كند»(۱) به نشر رسيد كه ترجمه ای بود از مقاله ی ِ استيو هل گيت خبرنگار گزارش های ويژه ی ِ واشنگتن.
Persian Poet Rumi conquers Americaمترجم ِ محترم اين مقاله، عنوان ِ اصلی ی ِ مقاله را كه «می باشد؛ اين گونه ترجمه كرده است: « مولوی شاعر ايرانی، آمريكا را تسخير كرد» (۲)

گرچه به نظر من، ظلم بزرگی ست كه مولانا جلاالدين بلخی ی ِ رومی را منحصر به آب و خاك ِ جغرافيايی ی ِ خاصی كنيم. آنسان كه خود می گويد:
نه از هندم، نه از چينم، نه از بلغار و سقـسـينم           نه از مـلـك ِ عراقيـنم، نه از خاك ِ خراسانـم

اما از آنجا كه در اين بحث، سخن از حرمت ِ قلم است و رعايت حق و حقوق ِ ترجمه، طاقتم نآمد كه چند سطری در اين مورد ننويسم و ای ميلی نيز به بخش ِ پارسی ی ِ وب سايت ِ بی بی سی نفرستم! چه تفاوت است بين آنكه مالی را از كسی می دزدد و كسی ديگر كه كلمه يا واژه ای را می دزدد و يا به دلخواه ِخود آن را بد ل می كند؟!
آن سرقت ِ ثروتی ست مادی و آن ديگری سرقتِ ثروت‍ی معنوی!

به همين منظور، به صورت نكته وار، چند نكته را يادآور می شوم و در پايان قسمتی از مقاله را كه مترجم محترم به خاطر ِ عشق بی حد و مرزش به آب و خاك ِ ايران ترجمه نكرده است، ترجمه می كنم و سپس آدرس ِ مقاله را به زبان اصلی اش وآدرس ِ ترجمه اش را در بی بی سی برای ِ خوانـنده گان ِ گرامی يـادآور
می شوم؛ تا خود به قضاوت بپردازند و حق را از باطل تميز دهند!

۱- درسرزمين ِ فرهنگ دوست و فرهنگ پرور ِ ايران با تمدنی چندين هزارساله، آنگاه كه سخن از دزدی و آدم كشی و قاچاق ِ مواد مخدر به ميان می آيد، افغان ها را با انگشت نشانه می گيرند و ديار افغانستان و مردمانش را بانی و باعث ِ همه ی ِ بدبختی ها در ايران می دانند!
آن گاه كه از سيد جماالدين افغان و البيرونی و مولانا سخن به ميان می آيد، افغانستان را بخشی از ايران می دانند!
من اصلا وارد بحث ِ تاريخی اين موضوع نمی شوم، منتها هر كسی كه معادلات ِ ساده ی ِ رياضی را خوانده باشد، خوب می داند كه در معادلات ِ رياضی، دو طرف ِ معادله بايد مساوی باشد و اكنون شما دو نظريه ی ِ بالا را در معادله بگذاريد و خود قضاوت كنيد كه از آن چه بر می آيد و اگر نتيجه را پيدا نموديد، به اين حقير نيز پيغامی برسانيد!!

۲- اگر نويسنده ی ِ مقاله هدفش از به كار بردن كلمه ی ِPersian كلمه ی ِ ايرانی می بود، كمی مضحك به نظر می رسد كه به جای ِ كلمه ی ِ اصلی ی ِ ايرانی از كلمه ی « Persian» استفاده كند، با توجه به اينكه در جای ِ ديگر، نويسنده ی ِ مقاله كلمه ی ِ ايرانی را استفاده می كند؛ بنا براين می توان متوجه شد كه نويسنده ی ِ مقاله طرز استفاده ی ِ هر دو كلمه را به خوبی می دانسته است و همان طور كه می دانيم، بر خلاف زبان ِ پارسی، در زبان ِ انگليسی از حاشيه روی و زياده گويی كمتر بهره گرفته می شود. نكته ی ِ جالب توجه ی ِ ديگر اين كه اگر شما برای ِ مثال به وب سايت ِ مركزشرق شناسی ی ِ دانشگاه آكسفرد برويد، آنچه را كه در باره ی ِ كلمه ی ِ « Persian» نوشته اند؛ اين است كه: " يكی از زبان های ِ عمده ی ِ خاورميانه ی ِ امروزی است. اين زبان در ايران و نواحی ی ِ زيادی از افغانستان و يكی از شاخه هايش نيزبه نام ِ تاجيكی در آسيای ِ ميانه وجود دارد." ( ۳)

مطمئنا يك خبرنگار ‍‍ِ انگليسی زبان، كه نوشته و يا هنر و يا فرهنگ ِ سرزمينی را مورد بررسی و تحليل قرار می دهد، اين نكته ها را خوب می داند. پس معلوم می شود كه منظور نويسنده ی ِ مقاله از « Persian»، " پارسی گوی‌" و يا " پارسی زبان" می باشد.

٣- در بالای ِ صفحه ی ترجمه ی ِ مقاله نوشته شده است كه " آنچه را درزير می خوانيد ترجمه ايست از اين مقاله". مفهوم ِ اين جمله اين است كه مترجم، مقاله ی ِ مذكور را را از ابتدای ِ مقاله تا انتها، به زبان ِ پارسی ترجمه كرده است، حال اينكه از كدام قسم و روش ِ علم ترجمه استفاده كرده است از بحث ِ اين نوشته خارج است.
اما جالب است كه بدانيد؛ مترجم محترم ِ فرهيخته ( ! ) قسمتی از مقاله را به كلی نديده گرفته اند و ترجمه نكرده اند؛ چون نويسنده ی ِ مقاله سخن از سفر شخصيت ِ ادبی ی ِ امريكايی ( كسی كه اشعار مولانا را درامريكا به انگليسی ترجمه كرده است.) به زادگاه مولانا به ميان می آورد و اينكه قرار بر اين است كه او در آنجا بعضی از شعرهای ِ مولانا را بخواند!
عجب، مگر زادگاه ِ مولانا در كجاست؟!
- اه خدای ِ من، بلخ؟ اما بلخ كجاست؟!
- وای چه مصيبت ِ بزرگی، بلخ در افغانستان است!!
- امممم ... افغانستان؟! – آنجا كه ما مردمانش را تحقير و توجيه می كنيم!
من كه نمی توانم اين قسمت را ترجمه كنم. حتا اگر هم اين كار را انجام دهم، وجدانم، تا آخر عمر مرا آرام نمی گذارد. چه بايد بكنم؟!
- فكر نمی كنم كه كسی مقاله ی ِ اصلی را بيابد، چون آدرس ِ آن را كه در اينجا ذكر نمی كنيم. فرضا اگر هم پيدا كنند، به اين چيزهايش دقت نخواهند كرد، پس بيا كه اين قسمت ِ مقاله را حذف كنيم كه نام ِ افغانستان به كلی از بين برود! اصلا چه معنا دارد كه نام ِ افغانستان در مقاله ی ِ يك خبرنگار امريكايی باشد...

و بدين صورت است كه قسمتی از مقاله حذف می شود! آفرين به اين صداقت و مرحبا به آن وجدان ِ بيدار!! ابتدا خود را به سادگی زدم و گفتم شايد مترجم محترم نمره ی ِ عينكشان فرق كرده و اين قسمت را نديده اند، اما آنجا ظنم به يقين تبديل شد كه ديدم در زير عنوان ِ مقاله ی ِ اصلی؛ عنوان كوچكتری به اين مضمون قرار دارد :
» Translator Coleman Barks travels to Rumi's homeland«
كه معنی ی ِ آن اين گونه است :" كلمن باركس ِ ــ مترجم اشعاررومی ــ به زادگاه ِ رومی (مولانا) سفر می كند". و متوجه شدم كه مترجم زيرك؛ اين قسمت را نيز از ابتدای ِ مقاله حذف كرده است!
نا گفته نماند كه بايد يك آفرين ِ ديگر هم به كاركنان ِ بخش ِ پارسی ی ِ بی بی سی گفت كه در صفحه ی ِ « تماس با ما» ی ِ خود نوشته اند :" بی بی سی معيارهای ِ دقيقی برای ِ حصول ِ اطمينان از رعايت ِ بيطرفی و انصاف در ارائه مطالب و گزارشهای ِ خود دارد..." (۴)

۴- نويسنده ی ِ مقاله، در هيچ جايی از مقاله ی ِ خود، واژه ی ِ " مولوی" را به كار نبرده است و پيوسته از كلمه ی ِ « رومی» استفاده كرده است، به جز يك مورد كه نوشته است:" نام او جلاالدين بلخی است كه در ايالات ِ متحده به " رومی" شهرت پيدا كرده است"
اگرمترجم ِ مقاله كه همه جا به جای ِ " رومی " كلمه " مولوی" را جايگزين كرده است؛ در غم ِ اين بود كه شايد هم وطنانش با كلمه ی ِ رومی آشنا نباشند و يا برای ِ آنها نامأنوس جلوه نمايد، بايد به عرض ايشان برسانم كه، زنده ياد داكتر عبدالحسين زرين كوب در كتابهای ِ مختلفی كه درباره ی ِ مولانا دارد؛ از جمله پله پله تا ملاقات ِ خدا (زينه زينه تا ملاقات ِ خدا) و يا سٌر نی، از نامش به عنوان ِ مولانا جلاالين بلخی رومی ياد می كند.
از ديگر شخصيت های ِ بزرگ ِ معاصر ايرانی كه درباره ی ِ مولانا تحقيق و تفحص ِ فراوانی داشته اند، زنده ياد علامه محمد تقی جعفری بود كه او نيز اغلب ، چه در كتابها و چه در سخنرانی هايشان از مولانا به عنوان ِ ملای ِ رومی ياد می كردند.
پس در نتيجه نمی توان گفت كه واژه ی ِ « رومی » برای ِ مردمان آن ديار نامأنوس است. مترجم گرامی پس چرا اينطور ترجمه كرده است؟
- خب شايد ازشهر رم ايتاليا خوشش نمی آمده، راستش چه دليل ِ بهتری می توانم يادآور شوم!!

در پايان بايد اين نكته را ذكر كنم كه هدف ِ اين مقاله به هيچ وجه ستيزه جويی و پيكار با قوم يا سرزمين ِ خاصی نبوده است. تنها روايتگر حقيقتی تلخ است كه به شرط آدميت آن را بايد در همه حال بيان كرد! به عقيده ی ِ نگارنده ی ِ اين نوشته در هر آب و خاكی، خوب و بدی است و نه می توان همه را به جرم آن عده بد، مجرم دانست و نه به آبروی آن خوبان؛ پرده بر جرم ِ بدان كشيد! كه اگر جز اين باشد، انتقاد ما از آنان كه توجيه و تحقير كرده اند ( و می كنند!) ما را؛ بس پوچ است و عبث!
سخن را كوتاه می كنم و فقط آن قسمت را كه مترجم محترم ترجمه نكرده اند؛ ترجمه می كنم و سپس آدرسهای مربوطه را يادآوری می كنم.

قسمت ِ ترجمه نشده :

« در اواخر ِ اين ماه؛ كلمن باركس به منظور ِ خواند ن ِ اشعار ِ رومی (مولانا) درقسمتی از برنامه ای فرهنگی كه مشتركا توسط وزارت فرهنگ ِ افغانستان ودولت ِ امريكا تدوين شده است به زادگاه ِ رومی ، افغانستان سفر خواهد كرد.او در زمان ِ حضورخود درافغانستان، به تعدادی از شهرها؛ از جمله بلخ – زادگاه ِ رومی – سفر خواهد كرد. او گفت: " كسی، اشعار رومی را به پارسی خواهد خواند و من نيزبه انگليسی، ودراين برنامه، موسيقی نيـز خواهد بود" و اضافه كرد كه بخشی از انتظارات ِ خوشحال كننده ی ِ او در سفرش می باشد.
باركس در اين سفر خود مشعوف است كه با اعضای ِ گروه ِ اسلامی يی كه خود را عاشقان و ديوانه گان خدا (يا
همان صوفيان) می دانند - راويان و شارحان مستی ی ِ رومی – ملاقات می كند.
وقتی از اوپرسيده شد كه اين صوفيان كيستند ؟، باركس با خنده گفت كه :‌" من هم به صورت ِ دقيق نمی دانم، اما قصد دارم كه آن را كشف كنم." او اضافه كرد كه: من واقعا انتظارش را می كشم. من واقعا سپاسگذارم." »


پا نوشت ها‌:

۱- آدرس ِ ترجمه ی ِ مقاله دربی بی سی:
http://www.bbc.co.uk/persian/arts/story/2005/04/050411_pm-sj-rumi-wfsc.shtml

۲- آدرس ِ مقاله به زبان انگليسی:
http://www.parstimes.com/news/archive/2005/washfile/rumi.html

۳- آدرس بخش ِ شرق شناسی ی ِ دانشگاه اكسفـرد:
http://www.orinst.ox.ac.uk/nme/persian_info.shtml

۴- آدرس ِ صفحه ی ِ « تماس با ما‌» ی ِ بخش ِ پارسی ی ِ بی بی سی:
http://www.bbc.co.uk/persian/institutional/contactus.shtml


دابلين – آيرلند
اكتبر۲۰۰۵
 

 

 

 

 


اجتماعی ـ تاريخی

 

صفحهء اول