© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سيد خداداد فطرت

معاون تعليم وتربيه اسبق

پوهنتون بغلان

 

 

گـــزارش

 

بنام منشاء نور و روشنايی

 

 

 

با الهام از کتابی که آغازين کلام آن با قلم آغاز شده، نخستين سطر گزارش فرهنگی آتی را با شعری از حکيم ناصر خسرو بلخی که در توصيف علم می باشد مزين ميسازم.

 

درخت تو گـــر بار دانش بگيرد

به زير آوری چرخ نيلوفری را

 

خوانندهء عزيز فـــــــردا!

هدف از گزارش آتی، به قلم کشيدن جهش های مثبتی است که در کشور عزيز ما،افغانستان، در شرف تکوين است.

آنچه خود را در محور آن گزارش قرار می دهد، تظاهر ديده ايست که دو دههء سياه ممنوعيت را پشت سر گذاشته و دوباره در اذهان عام جامعه ما جا باز کرده که همانا علم و دانش است. پديدهء دانش و فرهنگ نه نام تازه ايست و نه کهنه و محو شدنی ولی دوره های صعود و هبوط داشته است که پرداختن به آن در حجم گزارش آتی نمی کنجد.

پذيرش اينکه افغانستان در برهه زمانی کنونی به يک جهش علمی و دستيابی به فناوری مدرن نياز دارد، امروزه در افغانستان منکر ندارد و حتی آنايی که هيچ اعتقادی به پيشرفت و ترقی ندارند، برای نيل به اهداف نابود کنندهء شان بازهم از ابزار و فراآورده های تکنالوژی امروزی استفاده ميکنند. بنابرين آنها هم ناگزيرند تا بخشهای از علم را فراگيرند و آنرا در خدمت اهداف شان خواه مثبت و يا منفی به کار گيرند ولی چه بهتر از اينکه امروزه؛ فرهنگ مثبت انديشی در اقصا نقاط افغانستان گسترش يابد.

موضوع ويژه ای گزارش آتی احيای مجدد يکی از مراکز علمی و فرهنگی کشور در خطهء باستانی بغلان در شمال افغانستان می باشد.

تنظيم کنندهء گزارش که خود از جملهء اعضای هيات موسس و کارمند اين موسسه علمی و پژوهشی در گذشته بوده، از روی ياداشته ای ذهنی خود گزارش تصويرييکه يکماه قبل از پوهنتون بغلان تهيه و فرستاده شده است ، متن کوتاهی را تهيه و نشر آنار در فـــــردا مهم ديده است.

به تاريخ 17 جوزا 1372 هـ ش اتفاق مثبت و نادری در ولايت بغلان به وقوع پيوست . در اين سال که کابل در آتش جنگ های داخلی ميسوخت جمعی از استادان پوهنتون کابل که به شهر پلخمری مرکز ولايت بغلان مجبور به مهاجرت شده بودند به طرح و تأسيس دانشگاه بغلان مبادرت ورزيدند.

جا دارد که از سرپرست اين گروه، محترم کتور سيد انور الحق کاوش معاون کانون فرهنگی حکيم ناصر خسرو بلخی و استاد پوهنتون علوم اسلامی کابل که مبتکر و طراح اصلی اين پيشنهاد بود، تشکر و قدردانی ويژه نماييم.

اين گروه دانشی به همکاری شخصيت های نخبهء ولايت بغلان دست به اقدامی زدند که در آن روز باور نکردنی و در آيندهء کشور يک حادثه ء ماندگار ثبت تاريخ خواهد شد.

در ميان انبوه تاريکی، جرقهء روشنايی نويد بخش و اميدوار کننده است که تأسيس پوهنتون بغلان را ميتوان به اين جرقه تشبيه کرد. گذشته از فضای تاريک سياسی ايکه در آنزمان حاکم بود، نبودن امکانات، جمع آوری کادر های متخصص، اماده کردن فضای موافق به تطبيق اين طرح ، تقريباً ناممکن مينمود، ولی با همت اين گروه دانشی و قناعت به حداقل ها برای شروع کار، اين امکان فراهم گرديد و روز 17 جوزای 1372 ، پوهنتون بغلان با حضور زمامدار وقت و جمع کثيری از دهنشيان و فرهنگيان بغلان افتتاح شد. پوهنتون بغلان در آنروز دارای دو فاکولته ( ادبيات و علوم اجتماعی ) وفاکولته ساينس در قالب چهار ديپارتمنت ( زبان و ادبيات دری ) و (تاريخ و جغرافيه) ، (رياضی و فزيک) و (کيميا و بيولوژی) با بيست نفر استاد و دو صد تن محصل شروع به فعاليت نمود يکدوره فارغ التحصيل در رشته های ياد شده تقديم به جامعه نمود ولی نهال اين غرس هنوز خوب پربار نگرديده بود که صفحات شمال افغانستان نيز در سال 1377 مقهور رژيم طالبان گرديد و با حاکم شدن اين رژيم، درب پوهنتون مسدود، اسناد، مدارک و کتب همراه با کتابخانه بزرگ کانون فرهنگی حکيم ناصر خسرو بلخی با بيست و پنج هزار جلد کتب مختلف النوع طعمهء حريق گرديد اين عمل که در نوع خود يک تراژيدی بود، در اقصا نقاط کشور به تکرار انجام پذيرفت.

پوهنتون بغلان بعد از سپری نمودن يکدوره رکود چهارساله، با تغيير رژيم طالبان و حاکميت دولت عبوری دوباره بازگشايی گرديد.

طی مصاحبه های تصويری ايکه با مسئولين فعلی پوهنتون بغلان در همين اواخر صورت گرفته است، اظهار نموده اند که بازگشايی مجدد پوهنتون بغلان در شرايط جديد نيز کار ساده نبوده است زيرا حصار های محکم بوروکراسی و فساد اداری مانع جدی ای در مقابل اين اقدام نيک قرار داشته است و بالاخره اين هيات با طرح نياز منطقی مردم ولايت بغلان وحسن نظر شخصی آقای دکتور حسن يار وزير تحصيلات عالی و مسلکی موفق به اخذ مجوز رسمی وزارت تحصيلات عالی و بازگشايی اين پوهنتون شده اند.

شايان ذکر است که پوهنتون بغلان در اوان تأسيس به علت مشکلات سياسی ميان مرکز و صفحات شمال نتوانسته بود رسماً از وزارت تحصيلات عالی مجوز فعاليت بگيرد ولی بذر تيکی شد که امروزه ثمر داده است.

در حال حاضر پوهنون بغلان دارای دو فاکولته زراعت و تعيم و تربيه در چوکات وزارت تحصيلات عالی فعاليت می نمايد.

تعداد محصلان موجود در پوهنتون بغلان حدود يکهزار و سيصد تن به شمول دختر و پسر بوده که در رشته های تحصيلی دلخواه شان مشغول تحصيل هستند.

از صحبتهای محصلان، استادان پوهنتون که در مصاحبه های تصويری شان اظهار داشته اند چند نکته بيشتر از ساير مسايل و عوامل بارز به نظر می رسد:

1 ـ اولين قدم در جهت هسته گذاری اين مرکز علمی در شرايطی که کاملاً جو نظامی در کشور حاکم بوده توجه اذهان به داشتن سلاح و گروپ های مسلح معطوف گرديده بود، بعنوان يک اقدام متهورانه و ارزشمند تحليل ميگردد.

2 ـ توجه به فراگيری علم و دانش و محو جهل و بيسوادی در اذهان مردم نهادينه شده است.

3 ـ ايجاد تغييرات و تحولات مثبت به خاطر گذار از حالت اسفبار فعلی که معلول بيست و پنج سال جنگ است و رسيدن به خود اراديت و استقلال علمی تکنالوژيکی به يک عزم ملی تبديل شده است.

4 ـ با وجود مشکلات عمده ای که در شرايط فعلی نيز گريبان گير پوهنتون می باشد از قبيل نداشتن ساختمان مستقل ، کتابخانه، آزامايشگاه، مواد درسی کافی ، بودجهء قابل قبول و ... صحبت های استادان و محصلان حاکی از اميدواری به آيندهء روشن، گذشتن از کوير جهل  و رسيدن به آب زلال علم و معرفت می باشد.

5 ـ حتی گروه های ايکه در گذشته عاملين اصلی نقض حقوق بشر، مانع ملت سازی و جامعهء مدنی بوده اند، امروزه اجباراً تظاهر به دموکراسی، صلح،  دانش و فن آوری ميکنند چون تز های گذشته ای شان امروزه خريدار ندارد.

اين نشاندهندهء اين امر است که جامعه به ضرورت ايجاد يک جهش علمی پی برده و خود مردم هستهء مرکزی اين تحول قرار خواهند گرفت.

به اميد اعتلاء و شگوفايی وطن عزيزمان افغانستان گزارش کتبی را بعنوان حسن ختام با شعری از سرودء تهيه کنندهء متن گزارش به پايانمی بريم.

خدايا نور تابان بر دل ما

برون کن جهل را از محفل ما

بسوزان ريشهء تخدير و تزوير

بيافشان بذر دانش در گل ما

 

16 سپتمبر 2005  

 

 

 


اجتماعی ـ تاريخی

 

صفحهء اول