|
يحيی حسينی
اسماعيليه در افغانستان
دومين شعبه بزرگ شيعيان اماميه بعد از مذهب اثنى عشرى شيعيان هفت امامى يا اسماعيليه مىباشند. نكته قابل توجه در خصوص اين مذهب و خصوصاً «اسماعيليه در افغانستان» اين است كه تاكنون تحقيق جامعى درباره آن صورت نپذيرفته و هنوز جزء موضوعات بكر براى محققين علاقهمند قلمداد مىشود. شايد علت اصلى اين امر همان مخفى كارى تشكيلاتى اسماعيليان باشد. چه اينكه علماى سنى و حتى شيعه پيوسته اسماعيليان را از جمله ملاحده و اهل بدعت و باطنى[i] به حساب مىآوردند و در نتيجه ايشان از جمله اقليتهايى بودند كه به مراتب بدتر از شيعيان اثنى عشرى - به وحشيانهترين وجه - مورد تعقيب و آزار قرار داشتند و چه بسيار كه قتل عام مىشدند. در چنين محيط و اوضاع و احوال نامساعد؛ اسماعيليه از همان آغاز راه چارهاى نداشت جز تمسك به اصل تقيه؛ در نتيجه نهضت اسماعيلى به ويژه سازمان تبليغى و سلسله مراتب مهم آن در نهايت پنهانكارى و اختفا تحول پذيرفت. ين امر و دلايل نظير آن باعث شده كه اسماعيليان به گروهى مطرود و مرموز بدل گردند. اين مسأله بهمراه داستانها، افسانهها و توصيفهاى نادرست موجب شد تا تصويرى ناصحيح از اسماعيليه در اذهان نقش بندد. اما در خصوص اسماعيليه در افغانستان بايد گفت كه گسترش اسماعيليه از 940م زمانى كه از ايران وارد افغانستان گرديد، [ii]شروع شد. بزرگترين داعى (مبلغ) اسماعيليه در حيات اين مذهب در اين منطقه حكيم فرزانه سخنور دانا، شاعر دانشمند ناصر خسرو قباديانى بلخی مىباشد كه در سال 1052م آشكارا مذهب اسماعيليه را تبليغ مىكرد. و سرانجام پس از تبعيد او توسط حكام سلجوقى در بدخشان (مركز اصلى اسماعيليه افغانستان) جان به جان آفرين تسليم نمود و در همانجا مدفون گشت. اسماعيليان نزديك به %2از كل جمعيت مسلمانان افغانستان را تشكيل مىدهند كه جزو اقليت هاي عمده محسوب مىگردند. پيروان اين مذهب عموماً در بدخشان، واخان، لغمان، و درههاى اطراف آن ساكنند.[iii] مركز اسماعيليه در بدخشان شهرستان شيغنان مىباشد البته همانطور كه گذشت درارتفاعات پامير نزديك مرز چين و منطقه اشكاشم هم جمعيت قابل توجهى از اسماعيليه سكونت دارند. از نظر قومى هم عموماً تاجيك هستند ولى در مناطقى از بغلان و هزارهجات، هزارههاى اسماعيليه نيز زندگى مىكنند.[iv] به دليل كوهستانى بودن منطقه شرايط سخت زندگى، ظلم و اجحاف حكام اين مردم از نظر علمى و فرهنگى پيشرفت چندانى حاصل نكردهاند كه اين موضوع به راحتى از تعداد مراكز آموزشى ايشان قابل استفاده است بطوريكه تنها در منطقه شيغنان ايشان داراى يك دانشكده تربيت معلم مخصوص بخود هستند. از نظر اعتقادى هم ايشان داراى تفاوتهاى خاصى با شيعيان اثنى عشرى مىباشند بطور مثال ايشان معتقد به دوام سلسله امامت تا عصر حاضر هستند و امام زمان خود را آقا خان چهارم مىدانند. اسماعيليان آسياى مركزى و افغانستان جزء اسماعيليان نزارى[v] محسوب مىشوند. كتاب فقهى ايشان سرىترين كتاب اسماعيليان) ام الكتاب و كتاب آنها وجه دين اثر ناصر خسرو قباديانى[vi] مىباشد از نظر سياسى در دهه های اخیر اسماعيليان كمترين تأثير يا تأثرى داشتهاند چه اينكه ايشان به طور متناوب هم با مجاهدين در ارتباط بودند و هم با حكومت ماركسيستى وقت.[vii] لازم به ذكر است اقليتى از غلات على اللّهى نيز در مناطق اسماعيلى نشين نظير بدخشان سكونت دارند كه به نوبه خود هنوز در اين مورد تحقيقات كاملى صورت نپذيرفته و جاى تحقيق بيشترى را مىطلبد.
*******
[i] - باطن: لفظاً يعنى درون، داخل و اصصلاحاً معناى پنهان يا رمزى كه در وارى عبارت ظاهرى متون مقدس و فرائض دينى قرار دارد، بويژه معانى پنهان قرآن، و شريعت در مقابل ظاهر آنها، از اينجا است كه كلمه باطنيانيه به گروه هايى كه پيرو چنين انديشهاى هستند اطلاق مىشد. و بيشتر شامل گروه هاى شيعه و بخصوص اسماعيليه مىشده است. [ii] - عبدالحى حبيبى، افغانستان بعد از اسلام، تهران،1376 [iii] - دايرة المعارف تشيع، ج 2ص290 [iv] - عسكر موسوى، هزاره هاى افغانستان، ص 112 [v] - نزاريان (آل نزار): اعقاب نزار بن المستنصر، نوزدهمين امام اسماعيليه كه امامان نزارى بعدى نسب خويش را به او مىرسانند. پيروان دعوت، امامان نزارى را نزاريه مىگفتند تا از شعبه ديگر اسماعيليان يعنى مستعوليه يا مستعيليه متمايز گردند. مستعلويه امامان خود را از اعقاب برادر كوچكتر نزار يعنى مُستعلى مى پذيرند اين تقسيم در اسماعيليه در سال 1094م رخ داد. [vi] - هر دو كتاب وجه دين و ام الكتاب و مخصوصاً ام الكتاب اولين بار توسط محققين روسى در سال 1902 كشف و به جهانيان عرضه شد. براى اطلاع بيشتر رك: تاريخ و عقايد اسماعيليه - دكتر فرهاد دفترى، تهران1998 [vii] - رك: هزاره هاى افغانستان، سيد عسكر موسوى
|