عزيز عليزاده |
عزيز عليزاده
تقدیم به فرهیخته بانوی افغان دختر خورشید لیلا صراحت روشنی در عـزای سالروز سفرش به دیار ابدیت. یادش گرامی بادا !
سرود سوگواری
آنروز خورشـید گریه میکرد مهتاب سیاه پوش بود ستاره گان چشمک نمیزدند ابر های سیاه و سپید معلق میان زمین و آسمان پرخاشگرو مطلاطم تر بودند طبیعت رخت غـم پوشیده بود
مرغکان سرود سوگواری سرداده بودند و چلچله زیبای بیش از دیگران نا آرام وبی قرار مینمود از شاخهء به شاخهء میجهید و میخواند:
امروز رخت سفربست دختر خورشید به دیار جاویدان پیوست دلبر خورشید صراحت رفت، روشنی کم شد از بر خورشید شعر بر بستر غم بنـشـسـت از دفتر خورشید
جولای 2005 دنمارک
|