عبدالرحيم غفوری
|
برگزار کننده کلوب قلم افغانها در استکهلم
گزارشگر: عبدالرحيم غفوری
در شرايط فعلی و بويژه با توجه به سه دهه فرازها و نشيب های فراوانی که تاريخ وطن ما را دگرگون نمود شديدا لازم و حياتیيست تا همزمان با ورود به مرحله جديد تاريخی بعد از سقوط رژيم طالبان، به آنچه تا کنون در تحول های های گوناگون و پی در پی سياسی کشور، توجه ننموده ايم که همانا بازنگری درست و دقيق تاريخ وطن ماست، بپردازيم که کلوب قلم افغانها مطابق با اساسنامه کاری خويش، وظيفه خود دانسته تا زمينه تشکيل سيمينارهای علمی ی را فراهم نماید تا با برکشيدن مسايل مهم سياسی و تاريخی کشور، راه حل های علمی را بسوی يک فردای روشن و آفتابی جستجو نمايد.
ساعت 4 بعد از ظهر روز شنبه ، جمعی از هموطنان و همزبانان ايرانی مقيم استکهلم و شهر های گرد و نواح، به منظور استماع سخنان اين سه دانشمند و پژوهشگر کشور، در صالون کنفرانس های ليسهء نکه حضور بهم رساندند. پس از اينکه سه دانشمند و پژو هشگر افغان نيز به جمع پيوستند. برنامه راس ساعت سه بعد از ظهر با قرائت شعری زيبايی از شاعر معاصر، منصور سائل شباهنگ، تحت عنوان « بوی خوش آزادی»، توسط گردانندهء سيمينار، آغاز گرديد.
دکتور عثمان در پايان سخنان شان اشاره کردند که : ملت ما در تمام نبردهايش بخاطر دموکراسی هرگز سايه سار آرامش بخش آزادی های دموکراتيک را نديده و شهد شيرين استقلال را نچشيده است. پيامد هر پيروزی تاريخی آغاز دور ديگر اسارت برای رعيت بوده است بنا بر اين دمکراسی بعنوان يک مفهوم رهايی بخش و سعادت بار در فرهنگ سياسی ما جای نداشته و بگونه های مختلف مورد سوء تعبير، سوء استفاده و سوء استعمال قرار گرفته است.
سخنان دکتور عثمان با قرائت مثنوی بلند بازگشت آقای کاظمی ، به پايان رسيد و مجری برنامه ، بيوگرافی دانشمند گرامی ، آقای مهرين را قرائت نموده و از ايشان جهت سخنرانی دعوت به عمل آورد.
در يک نتيجه گيری کوتاه ميشود گفت که آن اصلاح در امور لباس و در زمينه مشخص کلاه، جنبه های تفننی داشت، ذوق نمايشی و تظاهر در آن غالب بود. ريشهء خاستگاهش از لزومديدهای شخصی شاه، بعنوان شخص دارندهء نيات بسيار نيکو اما خودرأی سياسی بود. و اين همان درد است که جامعهء ما از آن نياسوده است. همان خودرايی و بی اعتنايی به ديگران بود که شاه همياری و همنوايی اصلاح طلبان را از دست داد و زمينه شکست را فراهم نمود. و همان خودرايی و استبداد است که جامعهء ما تا کنون از پنجه های آن نجات نيافته است. آقای مهرين در پايان سخنرانی شان شان خاطره از زندانيان هفتاد سال قبل در زندان های کشور را که نمايانگر استبداد حکومت آن زمان بوده است، قرائت نمود.
آقای دکتور روغ ، پيرامون حوزه تمدنی ما، و سير تاريخی
دولت و ملت، بحث جامعی را آماده و طرح نمودند. دکتور روغ با اشاره به دلايل
مختلفی مانند قوم گرايی شايع امروزی ما در افغانستان و در منطقه و نيز در
پاسخ به اين موج جاری که ميخواهيم ملت بسازيم، و سوما بدليل سرگردانی در
عرصه فکر سياسی، که انديشه سياسی را به چالش ميخواند، مطالب بديعی را تهيه
و ارايه نمودند. ايشان در سخنرانی خود بر نکات مهمی از قبيل: سير مفهوم
ملت در شرق، رابطه دولت و ملت در شرق، ترکيب قومی در حوزهء ما و در
افغانستان، تحول ساختارهای قدرت در حوزهء ما و در
پس از پايان سخنان آقای روغ، تفريح نيم ساعته اعلام گرديد و از مهمانان حاضر در سيمينار، با عصريه و چای و قهوه، پذيرايی بعمل آمد. مهمانان در هر گوشه سالن، دور هم جمع شده و به بحث و تبادل نظر پيرامون موضوعات مطرح شده توسط دانشمندان، مشغول بودند و در گوشه هايی جمعی بدور دانشمندی، ايستاده و به توضيحات آنها گوش فرا ميدادند.
يکی از ويژه گيهای اين برنامه، حضور جمعی از جوانان افغان بود ، که قابل تأمل و اميدواری زياد است چه نسلی که به حق آينده ساز کشور به حساب ميايد از همين حالا با ارزش گذاشتن به مباحث حياتيی از اين دست،خود را برای مسئوليت بزرگی که انتظارشان را ميکشد، آماده و مجهز می کنند.
با اميد فردا هايی روشن و آفتابی در کشور ما افغانستان.
پيوند های مربوط اين گزارش:
متن سخنرانی داکتر محمد اکرم عثمان
|