گلنار و آيينه
اي گل چنين که بر سر بازار می شوی
دل را به چم خرام خريدار می شوی
در خشک سال تو طئه قتـل ماهييان
مستانه مي خروشی و جوبار می شوی
بر جيوه زار روشن قامت نمای عشق
يك جلوه مي نمايی و گلنـــار مي شوی
غارت گران باغ به گل می برند دست
تو می رسی ز راه و چمنزار می شوی
بر لب سرود سبز محبت، خدای را
حلاج من، درنگ که بر دار می شوی
آخر چه گونه گـــويمـــت ای کهـــنه پـيـر دی
سرد است هوا گريز ، که بيـــمار می شوی
اما تو رفته ای و من اين جا به ســوگ تو
کآماجگاه تير جگــــر خوار می شوی
ستراسبورگ فرانسه
۱۷/۰۲/۲۰۰۵