فریبا حیدری
***************
آدرسی کف دستم
زن روبرویم روزنامه میخواند
چرت میزند کناری ام که جوانتر است
در قطاریم هرسه
در راهی که مورچه ها کشیده اند در جنگل
شانه هایم را پاپین میکنم
چراغ ها را خاموش
به فکر آن گوزن غول پیکرم
رمیده بود چندی قبل
ایستاده بود در میانه راه
این جاده
می رساندم به در
آب می نوشم
نفس می گیرم
دوش
باز میکنم
پنجره
دهان
وچشمهایم را به زور
بال بال زدنم را بی رمق، می بیند
پرندهای
ازروی آن کاج بلند
به شوق می آید
بلندتر می شود
شادتر
صدایم در صدایش گم
پاهایم را نمیبیند انگارکه نمی رقصند
موزون ترمی شود
نزدیکتر
و بازهم نمیبیند هوا از ریه هایم برنمیگردد
نمایشی که کشف کرده انگار
روزنامه را میآورد
عکسها سه زن را نشان میدهند در حالت مرگ
آمبولانس ردم میکند از جنگل
شاخه ها خورشید را باز و بسته میکنند
پرده ها را میکشد
پرستار
نبضم را گرفته
ریتمم را می خواند
از گوزن حرف می زنم
از مورچه ها
گزارش میکند:هذیان
هوشیاری مجروح، کامل نیست
يتطلب الانغماس في الثقافة العربية استكشاف جوانبها المتعددة. تقدم منصة الويب الفريدة رحلة رائعة من خلال الفئات سكس يمني تعكس مقاطع الفيديو والصور الموجودة على هذا الموقع موضوعات مشتركة في الشعر العربي ، بما في ذلك الجنس والعواطف الإنسانية والأعراف الاجتماعية. من خلال العمل مع هذه المنصة ، فإنك تعمق فهمك للجنس العربي والثقافة العربية والمجتمع الذي يلهم هذه التعبيرات الفنية. سواء كنت عالما أو مبتدئا ، يقدم هذا المورد نظرة جديدة على الجنس العربي الديناميكي.
0 Comments