سالار عزیز پور
**********
خوانشی از” پیراهن نیلی وشب”
رمانِ” پیراهن نیلی وشب” ازسوی بنگاهِ نشراتی شاهمامه در سهصد و چند برگ به چاپ رسیده است.تلاش منیژه نادری در ویرایش وچاپ آن ستودنیست.
این کتاب به پنج فرزندش اهدا شده است که در چاپ این کتاب مشؤقش بوده اند.
مقدمه: مؤلف کتاب، مشعل حریر، در دیباچۀ رمان از هستی ومرگ مینویسد.ظاهرن یکی بشارت دهندۀ امید و دیگری ترس و اضطراب و..
مؤلف میافزاید: من در زنده گی چندین بار مرده ام و بسیاری نمیداند که این زندهگی چه مرگهایی را که نزیسته است!
به بسیار مشکل میتوان نامی بر این متن گذاشت. این متن میان، خاطره، گزارش وداستان در نوسان است.
اگر خودکشی دخترش را از متن برداریم، این متن گزارش واقعی از زنده گی ملیونهای بانوی افغانستانی است که ستم چندلایۀ پدر سالاری، خانواده سالاری، قوم و قبیله سالاری را با گوشت وپوست هر روز تجربه میکنند و عمری را در درون حصار ها و زندان ها به نامِ زنده گی ریسته اند.
از سویی دیگر، در داربست ادبیات داستانی، این متن، روایتی دارد از زنده گی بانویی که میان دیگر آزاری و خود آزاری و یا به به تعبیر دیگر میان دیگر ستیزی و خود ستیزی در میان برزخی از وحشت و استبداد دست و پا میزند و روزنهیی فرار و گریز از این استبداد از چهار سو وشش جهت به رویش بسته است که نه عشق ونه مهاجرت گرهیی از این بنبست وهیولای جهنمی را میگشاید جر مرگ.
“پیراهن نیلی وشب” همان نماد عشق و روایت شب هست که یکی در درون دیگر به گونهیی بافت خورده است که روایت شب همواره بر زنده گی ومتن سایه میاندازد.
فشرده یی از روایت:
این متن گونهیی از زنده گینامه بانو لیلا است که در یک خانودۀ خان در” دره نور” جلال آباد چشم به جهان میگشاید. پدرش مردی با نفوذ و خان دهکده است. مردی با انضباط هم در برابر اهالی دهکده وهم در برابر خانوده اش. دخترش” لیلا” را از یازده سالگی نمیگذارد از قلعه پر از حصار در حصارش بیرون شود. دوران کودکی لیلا با کودکان دهکده پرخاطره میباشد.
پدرش کشته میشود و حاکم ولایت برای تحقیق به خانۀ شان میآید وسرانجام لیلا را به عقد خود در میآورد.پس از کودتای ثور حاکم از وظیفهاش برکنار میشود وبه کابل میآید ودر کابل دستگیر، زندانی وکشته میشود.
لیلا در این دوران کوتاه با حمید آشنا میشوند و عاشق همدیگر میشوند. اما بر بنیاد رسوم حاکم ــ بیوه به خانوده متوفی تعلق دارد ویکی از برادران متوفی بایست با وی ازدواج کندـ برادر کوچک هسمرش با وی عروسی میکند. تا این که زن و شوهر به پاکستان می روند و از آن جا به المان وبعدن هالند. در هالند دخترش با یک عراقی آشنا وبعدن عاشقش میشود. اما عراقی مجبور است که خاک هالند را ترک بگوید و ترک میگوید. تا در فرجام دخترش خود کشی میکند و خود را در مسیر قطار شهری میاندازد و به جز توتههای تنش دیگر نشانی از وی نمیماند.
يتطلب الانغماس في الثقافة العربية استكشاف جوانبها المتعددة. تقدم منصة الويب الفريدة رحلة رائعة من خلال الفئات سكس لونا الحسن تعكس مقاطع الفيديو والصور الموجودة على هذا الموقع موضوعات مشتركة في الشعر العربي ، بما في ذلك الجنس والعواطف الإنسانية والأعراف الاجتماعية. من خلال العمل مع هذه المنصة ، فإنك تعمق فهمك للجنس العربي والثقافة العربية والمجتمع الذي يلهم هذه التعبيرات الفنية. سواء كنت عالما أو مبتدئا ، يقدم هذا المورد نظرة جديدة على الجنس العربي الديناميكي.
0 Comments