دکتور حمید الله روغ
یخ ها آب می شوند!
به اوضاع جاری وطن چگونه بنگریم؟
گفتار هفتم
تقاطع جریانات گوناگون بالاخره بن بست در افغانستان را در هم می شکند!
سفر وزیر دفاع جدید امریکا به کابل و ملاقات های متعدد وی در کابل، این شبهه را از میان برداشت که گویا کوشش های امریکا برای یافتن یک «فرصت صلح»، بدون درنظرداشت دولت افغانستان، و یا بر علیه دولت افغانستان جریان داشته باشد. این سفر موقف داکتر غنی را مستحکم تر ساخت؛
برای بارنخست جنرال اسدالله خالد وزیر دفاع افغانستان، شانه به شانۀ وزیر دفاع امریکا، وارد قصر ریاست جمهوری افغانستان شدند!!
و امرالله صالح برای یک مصاحبه با بی بی سی فراخوانده شد؛ و صالح، که ازموقف معاون داکترغنی سخن می گفت، هوشیارانه و با درنظرداشت همه مصلحت های متعدد، پاسخ های معتدل و سنجیده داد؛
اما از اولین سوالات خبرنگار بی بی سی این بود که دولت افغانستان چه جوابی دارد به این که تولید مواد مخدر در افغانستان این چنین افزایش یافته است؟
خبرنگار بی بی سی نگفت که چرا چنین یک سوالی را از یک مقام افغان می پرسد؟ افغانان را به افزایش تولید مواد مخدر چی غرض؟ درسال 2000 ملل متحد به همان ملاعمر معروف وعده داد که اگر طالبان تولید مواد مخدره را متوقف بسازند، پس ملل متحد دولت طالبان را برسمیت می شناسد؛ همان ملاعمر مخوف هدایت داد که کشت مواد مخدر قطع شود و درظرف یک سال تولید مواد مخدر درافغانستان به صفر تقرب داده شد؛ این حقیقت بیمانند تاریخ معاصر افغانستان در گزارش های رسمی ملل متحد درج است؛ از آن به بعد تولید مواد مخدر در افغانستان قریب 800 بار افزایش یافته است؛ پس دنیا بیاید، وخود انگلستان بیاید، و به افغانان توضیح بدهد که تولید مواد مخدر در افغانستان را کی این چنین دیوانه وار تشدید کرده است؟؟ چرا خبرنگار بی بی سی نمی پرسد که ملیارد های نارکو- دالر به بانک های کدام کشور ها سرازیر می شوند؟ چرا خبرنگار بی بی سی هیچ پوزشی ندارد در برابر 3 ملیون معتاد افغانستان که در مرگ تدریجی دست و پا می زنند؟
در این میان در بیانات داکتر خلیلزاد دو تغییر مهم ظاهر شدند:
یکی این که خلیلزاد گفت کوشش های وی دیگر خاصتاً معطوف به «توافق با طالبان» نیست، بل به پیروی از رهنمود های پریزیدنت ترامپ، معطوف است به این که یک «فُرصت صلح» ایجاد شود؛
دیگری این که خلیلزاد کورگره کوشش های خود را نشانی داد؛ خلیلزاد این نظر طالبان را مطرح کرد که یک مجلس دایر شود که در آن همه جوانب افغانی شرکت کنند و دولت افغانستان صرفاً یکی از این جوانب باشد؛
دولت افغانستان از نظر اصول با این نظر مخالفت کرده است و می گوید روند صلح باید در ملکیت افغانان باشد، یعنی تحت نظر دولت افغانستان به پیش برده شود؛
اخیراً داکتر غنی این موضع دولت افغانستان را بیشتر انکشاف داد واعلام کرد که به شورای صلح وظیفه داده است تا بزودی یک «لویه جرگۀ مشورتی»، با شرکت همه جوانب افغانی، یعنی بشمول طالبان، در کابل دایر گردد و این لویه جرگه دربارۀ نسخه و مدل صلح در افغانستان به یک فیصله برسد؛ داکترغنی دراین باره سخن گفت که تعدیل در قانون اساسی افغانستان میتواند از مسایل این مدل صلح باشد؛ و گفت بررسی تاریخ منازعات نشان می دهد که یکی از نکات مهم اجماعی در راه صلح، تعدیل در قانون اساسی ها بوده است؛
واین یکبار دگر نشان می دهد که اصرار دولت داکترغنی برای اتکا به قانون اساسی درست است! صلح فقط در مطابقت با قانون اساسی، و در تحت رعایت پیگیر قانون اساسی، می تواند یک روند قابل اعتماد، و همه شمول، و پایدار شود!
قانون اساسی همان حبلی است که ما «جمیعا» باید به آن چنگ بزنیم!
بدین ترتیب پس از 40 سال کش وگیرِ نفسگیر، اینک گفتگوی بین الافغانی در میان می شود که راه را بسوی تاسیس «اجماع افغانی» می گشاید؛
انکشافات اخیر یک طلسم جهان کنونی را هم می گشاید و افشا می شود که عامل و مانع اصلی در راه یک اجماع افغانی، در میان خود افغانان نبوده است؛ مداخلۀ لگام گسیختۀ جوانب متعدد جهانی ومنطقوی عامل اصلی بوده که مانع پیدایی یک اجماع افغانی می شده است؛ افشا می شود که هر کدام، یک بخش از افغانان را گروگان گرفته اند؛ و هرکدام به سهم خود افغانان را سوق می کرده اند که همدیگر را بکشند؛ کتاب تلک خرس فقط یک گوشۀ این حکایت دردناک را می گشاید که این وضعیت چگونه، و از طرف کی ها، بوجود آورده شد.
این جنگ، جنگ افغانان نبوده است! این جنگ، جنگ ما افغانان نیست!!
افغانان زمانی به خود می رسند، و بخود می آیند، که مردانه وار خود را از نفرین این «جنگ دیگران» آزاد بسازند!
معلوم شد اجماع افغانی و اجماع منطقوی و اجماع جهانی یک شبکۀ سخت درهم تنیده هستند؛ وتا وقتی که جوانب جهانی و جوانب منطقوی خسته نه شده بودند، تیاتر گدی جنگ افغانستان ادامه داشته است!!
و اینک که بازیگران پشت پرده دیگر جنگ را به نفع خود نمی بینند، همان جنگندگان قهار هم می گویند که همین میز گرد هم عجب چیزی بوده است!
بدون تردید فعالیت های سالم بینالمللی برای ختم جنگ افغانستان را باید حرمت گذاشت؛ یک ابتکار دولت آلمان فعالیت های بین المللی صلح را وارد یک مرحلۀ نو و بسیار مهم ساخته است؛ دولت آلمان اعلام داشت که برای یک کنفرانس بین الافغانی، از نوع «بن»، آمادگی می گیرد. بدین ترتیب یک «بُن سوم» در راه است که بدون تردید یک نقطۀ چرخش مهم قرار می گیرد.
و خبرنگار بی بی سی از صالح پرسید که بنظر شما داکتر غنی چی کار های مهم کرده است؟
ما گزارش اجراآت داکتر غنی را نمی دانیم؛ اما دو کار مهم را داکتر غنی حتماً کرده است:
یکی این که وقتی صدراعظم کامرون گفت در افغانستان فساد دولتی زیاد است؛ و افغان ها از پایان تا بالا دزد هستند؛
داکتر غنی شخصاً آمد به لندن و از پشت تریبون صریحاً، و بدون مجامله، به صدراعظم کامرون پاسخ داد:«دزد شما هستید!!»
دیگری این که داکتر غنی منطق حرکات ژیوپولیتیک افغانستان را دگرگون ساخت؛ و در طی فقط چارسال، آن موقف ششدر را در هم شکست که مطابق به نقشۀ انگلیس از مدت 80 سال به اینطرف بالای افغانستان تحمیل شده بود؛
و اینک همه با دهان باز ناظر هستند که افغانستان چنان بحرکت آمده است که دیگر با کیسه بری های ژیوپولیتیک پاکستان و ایران نمی توان آن را متوقف ساخت؛ داکتر غنی دلایلی را از دست بازیگران منطقوی، و جهانی، بشمول انگلستان، باز گرفته است، که این ها همه از طریق آن دلایل، افغانستان را در آتش مداوم نگاه داشته بودند!
این است کار مهمی که داکتر غنی کرده است!
چنین است که امروز گویا در پارلمان ایران این نظر مطرح شده که ایران در برابر آب هیرمند به افغانستان تیل بدهد!
چنین است که وقتی داکترغنی اعلام کرد به غیر از پشتون ها و بلوچ، دیگر هر پاکستانی و پنجابی که می خواهد وارد افغانستان شود، باید ویزه بگیرد؛ در این وقت تمام ستون فقرات پاکستان بلرزه آمده است!
چنین است که اینک همه همسایگان عجله دارند تا خود را با حرکاتی هماهنگ بسازند که ابتکار آن حرکات در دست افغانستان است!
افغانستان برای بار نخست ابتکار را در دست می گیرد!
و چنین است که حرکات عمومی در ژیوپولیتیک افغانستان، یکباردگر این حقیقت را برهنه ساخت که سرنوشت صلح همه کسانی را منزوی می سازد که ماشین جنگ را چالان کردند تا وطن را تالان کردند!
و چنین است که امروز تلویزیون طلوع در افغانستان یک برنامه را نشرکرد که جوانان افغانستان را به گفتگو فراخوانده بود؛ و جوان افغانستان این پرسش را مطرح می کند که جای جوانان در صلح جاری در کجا است؟
سرنوشت صلح دیگر از دست چند تا «ببلو» بیرون رفته است؛ جوانانن افغانستان، و زنان افغانستان، با شخصیت مستقل وارد روند صلح می شوند! جوانان افغانستان، و زنان افغانستان، بیشتر از 70 فیصد نفوس افغانستان هستند؛ صلح آینده را این نیرو ها شکل می بخشند!
بلی یخ ها آب می شوند!
می گویند که یک رهگذر در یخبندان زمستان از یک کوچه می گذشت؛ یک سگ پاسبان را جایی بسته بودند؛ و این سگ بسیار می عفید! رهگذر ناراحت شد و بزمین خم شد تا سنگ بگیرد و سگ را بزند! اما سنگ ها را یخ زده بود؛ و رهگذر به سگ گفت :«یخ ها آب شوه، باز مه نشانت میتم که اینقدر عفیدن سنگ بدنبال دارد!»
اینک یخ ها آب می شوند!
سنگ ها از یخ آزاد می شوند!
پس سگ ها به گوشه بخزند!
يتطلب الانغماس في الثقافة العربية استكشاف جوانبها المتعددة. تقدم منصة الويب الفريدة رحلة رائعة من خلال الفئات سكس يمني تعكس مقاطع الفيديو والصور الموجودة على هذا الموقع موضوعات مشتركة في الشعر العربي ، بما في ذلك الجنس والعواطف الإنسانية والأعراف الاجتماعية. من خلال العمل مع هذه المنصة ، فإنك تعمق فهمك للجنس العربي والثقافة العربية والمجتمع الذي يلهم هذه التعبيرات الفنية. سواء كنت عالما أو مبتدئا ، يقدم هذا المورد نظرة جديدة على الجنس العربي الديناميكي.
0 Comments