شکست روشـــنی گلبانگ آرزو هـا رفت
صــــــراحت چمن و عطــر باغ گلها رفت
به شـانه های شبان سر گذاشــته ام دردا
چــــراغ نقــره يی ديده هــا و دلهــــا رفت
تمــــام معنی معصوميت، تمــــام صفــــــا
حضور صادق صبح، در طلسم شبها رفت
ســتاره ها مه و دريای باغ و سبزســتان
سکوت سوگ به لب، ليلی ناز- تنها رفت
پـــرنده آيهء پـــرواز را به گــريه نشست
خلوص عاطفهء پاک بال و پــــر ها رفت