« سبزينهء شرقی » و «
چند مقاله »
از بشير سخاورز
بشير
سخاورز شاعر و نويسندهء بلند دست ما از دانشمندانيست که در اين اواخر به جمع
نويسنده گان فردا پيوسته است. ما مقدم اين شاعر نوآور و پژوهندهء بلند نظر را
«خوش آمديد» ميگوئيم و به خود می باليم که بهترين های جامعهء ما گوشهء چشمی
به ما دارند و ميکوشند که در برهوت عسرت و فرقت و بی همزبانی از نفس نيفتيم و
تنها نمانيم.
جناب
سخاورز افزون بر تحقيقات دامنه دار در عرصه های هنر و ادبيات و ديگر شاخه های
علوم بشری، در سه چهار سال اخير دو کتاب ارزشمند بنامهای «سبزينهء شرقی» و
«چند مقاله» به نشر سپرده است که اولی مجموعهء بخشی از اشعار اوست و دومی
گردآمدهء شماری از نوشته هايش می باشد که وقف «تأثير مشروطيت بر شعر ما»،
«صعود و نزول سبک هندی» و «وظيفهء شعر» شده است.
همچنين درين دومين کتاب، شاعران برجستهء وطن مان لطيف ناظمی، واصف باختری و
ليلی صراحت روشنی را بهتر می شناسيم و از زوايا و خفايای سروده های شان بيشتر
باخبر می شويم.
بشير
سخاورز دانش آموختهء فاکولتهء انجنيری کابل است ولی بخاطر علاقهء مفرط به
شاعری و نويسندگی به ادبيات روی آورده و اکنون در صدد دريافت درجه دوکتورای
زبان فارسی از دانشگاهی در انگلستان است.
در
ديباچهء سبزينهء شرقی او چنين می خوانيم: سبزينهء شرقی، تراکم احساس، تراکم
فرياد، تراکم هذيان (همين حالت وطن) است. بلور ترکيدهء اشکيست که نتوانسته
گيرايی نظر کسی را داشته باشد و نوميدانه به خاک چکيده.
سبزينهء شرقی برايم پلوان است، شاليزاز است، بوی گرم تنور است، باغستان پروان
است، کوه های سرد کابل است، انعکاس تنهايی ست، عطر پودينه و مقامه است با
الفاظ گنگ. پرنده يی است آشيان بسته بر چنار بيگانه، تونلی ست باز شده بسوی
وطن، آهنگهای ست که ميتوان آنها را در شبهای سرد و تاريک و اندوهناک خواند...
«
نامهء فــــردا» در نوبت های ديگر به بشير سخاورز خواهد پرداخت. قلم و قدمش
پربار تر باد!
(فــــردا)