|
انديشه های شهر شعر
از جناب مير اسمعيل مسرور نجيمی
در روزگار پر آشوب غربت، زمانيکه چشم آشفته حال، به نقاشی زيبا و يا پارچه شعری، مقاله يی، داستان و يا داستانواره يی معطوف گردد، ميشود اندکی آرام گرفت و اميد يافت که هر شب سياه را فرجامی است سپيد. اين اميدها، آنگاه نيرومندتر ميگردند، كه همدل صاحبنظری يا هدمم نکته سنجی مهربان گردد، و با هديه برگ يا برگه هايی از شعر و داستان و رمان يا مجموعه مقالات نويسنده گان والا انديش، چشم انتظاری را مژده شادمانی دهد، يا دست کم كوتاه و گذرا امانتی را چندی در اختيار ديگری گذارد. به همين رنگ و رسم، اين بار مرا مجموعه سرشار از واژه های زيباتر و زيباترين، و سرودهای گيراتر و گيراترين تراويده از خامهء سروربخش از "شهر مسرور" نصيب آمده است. «انديشه های شهر شعر»، نام سرده های شاعر گرانمايهء خيالپرور و خاطره انگيز وطن، جناب انديشمند «مـير اسمعيل مسرور نجيمی» است که در جدی ۱۳۸۰ هجری خورشيدی به کوشش و توجهء فرزندان دانشورش محمد شاه نجيمی و فياض نجيمی، در چاپخانه «زهاب» در کشور المان آراسته و تهيه گرديده است. فرهنگيان کشورما از سالها ـ به ويژه در سه دهه اخيرـ با کاركردهای فرهنگی جناب مسرور نجيمی آشنا اند. هر واژه از غزلها و غزلواره های اين شاعر گرانسنگ، به روشنی مينمايد كه در کارزار آفرينش شعر و ساير نگاشته های هنری "موی سپيد" را فلكش رايگان نداده است. نامبرده درين عرصه عمری به آموزش پرداخته، از فيض استادان والامقام بهره مند گرديده و از كوه و كتل تجربه ها پيروزمندانه گذر كرده است. جناب مسرور كه برحق در جايگاه استادی تکيه دارد، با کمال فروتنی، از صفای وجدان، ياری رهنمايان و توجه استادانش ياد آوری ميكند و می آموزاند که ارجگذاری به مقام والای فرهنگ و پاسداران راستين آن صفتی است نيکو. در مورد چگونگی رو آوردن به شعر و سرايش از خودش ميشنويم: "از کودکی، به شعر و ادبيات علاقه پيدا کردم. ديوان حافظ شيرازی، بوستان و گلستان سعدی، يوسف و زليخای جامی و نصاب صبيان را نزد استاد خانگی خواندم. همو مرا با بحور شعر، اوزان عروضي، و رديف و قافيه آشنا ساخت. سپس در مکتب از محضر استاد مرحوم قاري عبدالله ملک الشعرا و استاد مرحوم سرور گويا (اعتمادی) ـ بيشتر و عميقتر آموختم. از عنفوان جوانی به سرودن شعر آغاز کردم. رهنمايم درين راه، استاد بزرگوار ملک الشعرا بود. ايشان شعرهايم را با توجه ميخواندند، اصلاح ميکردند و مشوره های لازم ميدادند. استاد با سبک های شعری در زبان دری آشنايم ساختند و همچنان از سبک لسان الغيب خواجهء شيراز، برايم تحليلها و يادآوريهايی ميفرمودند. همان تحليلها مرا گرويده مکتب حافظ شيرازی ساخت که تا اکنون در آن سبک طبع آزمايی ميکنم." جناب مسرور نجيمی افزون بر سرود پردازی با مايه هايی اجتماعی و مردمی، داستانهای کوتاه و نمايشنامه هايی هم نوشته اند که نمايشنامه هاي شان در "پوهنی ننداری" شهر کابل به نمايش گذاشته شده بودند. مجموعه "انديشه های شهر شعر"، فراتر از درونمايه بلند معنوی، ويژه گی ديگری نيز دارد و آن اينكه با كمترين نادرستيهای تايپ يا چاپی از صحافت زيبا نيز برخوردار است. اشاره به عناصر زمان و مكان در كنار شعرها، خواننده را به سير فکری، انگيزه ها و برداشت های شاعر نزديک ميسازد. با آرزوی نشر گزينه های بيشتر از سوی جناب مير اسمعيل مسرور نجيمی، برای شان صحتمندی و عمـر دراز آرزو ميکنم.
ايشر داس
|