کاوه يی در راه

زنده گی اينجا چه کوتاه است می دانم
قامتش چون قامت آه است می دانــــم

رستم اينجا سخت بيقدر است می فهمم
کوه اينجا کمتر از کاه است می دانـــم

هر کجا تهمينه می بينی عذا دار است
بيژن اينجا طعمه چاه است می دانـــم

از حـــريم لاله گــون عاشقی اينجـــا
تا شهادت يک قدم راه است می دانـم

عاشـــق البـــــرز و پامير و حريوا يم
دشمن از اين عشق آگاه است می دانـم

گـــرچه ضحاک سياه مــار بر دوشی
در هوای حشمت و جاه است می دانم

کاوه ی از بيشـــه های ســــــرخ آزادی
ليک در راه است در راه است می دانم

 


صفحهء گذشت