رسول پویان
ابعاد مثبت و منفی تکنولوژی ارتباطی و اطلاعاتی و نقش آن در افغانستان
تکنولوجی ارتباطی و اطلاعاتی دارای جنبه های مفید و زیان آور در جامعه بوده
می تواند. استفاده از تکنولوژی ارتباطی و اطلاعاتی و ماهواره نیاز به
برنامه ریزی علمی و پلان استراتیژیک در جامعه دارد. آزادی استفاده از
تکنولوژی در درازنای تاریخ هماره عمق و پهنای بیشتر یافته و در برشهای
متنوع تاریخ، در جوامع و فرهنگهای مختلف از آن برداشتهای گونان شده است.
انسانها در جوامع و فرهنگهای مختلفه به قدر ظرفیتهای درک و شناخت موجود در
جامعه و امکانات فکری، عملی و تخصصی خود قادر به استفاده از آزادیهای موجود
طبیعی و اجتماعی و بهره وری از تکنولوژی ارتباطی و اطلاعاتی می باشند.
آزادی در جوامع با اخلاقیات، باورها، سنن، عنعنات، رسم و رواجات، عقاید و
ارزشهای فرهنگی جوامع در همآهنگی و یا در تناقض قرار می گیرد. ایجاد بیلانس
رشد یابنده و قابل تحول در بین آزادی و بافتهای فرهنگی و شناخت حدود آن
مطابق به ظرفیت و سطح درک مردم می تواند زمینه های لازم را برای رشد و
انکشاف یک جامعه فراهم سازد؛ تشدید تنافضات و استفاده ابزاری از آزادی برای
اهداف غیر معقول نه تنها به رشد و توسعۀ جامعه کمک کرده نمی تواند، بلکه
تشتت و بحران فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی را دامن می زند.
یکی از مشکلات رو به رشد در جوامع غربی تطابق و همآهنگی معقول با تکنولوژی
پرشتاب انترنیت، ماهواره، موبایل و تلویزیون می باشد. استفادۀ بیش از حد
جوانان و نوجوانان از تکنولوژی متذکره نه تنها از فعالیتهای فیزیکی نسل
جدید کاسته است، بلکه میزان خشونتها، تمایلات منفی جنسی و سرگرمیهای کاذب و
غیرمفید را بشدت افزایش داده است؛ از روابط لازم اجتماعی و اختلاطهای و درد
دلهای رو در رو در اجتماع انسانی بسی کاسته است. اگر این حالت بشکل شتابنده
و مهارگسل کنونی تداوم یابد، بیشک که همآهنگی گوهری بین انساها، جامعۀ
انسانی و قوانین عینی هستی را بهم خواهد زد.
از تلویزیون و ماهواره در کشورهای غربی بیشتر به حیث وسیلۀ سرگرمی، تبلیغات
تجارتی، اعلانات دولتی و خصوصی، تبلیغ و ترویج و تنظیم افکار عامه استفاده
می شود. در تنظیم، تمویل و اداره آن بخش خصوصی و بخش دولتی نقش دارند. در
بین سطح موجود آزادیها و معیارهای فرهنگی، اخلاقی، روحی، اقتصادی و سیاسی
این جوامع مطابق به نیازهای سیستم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی غرب نوعی
بیلانس رو به تکامل بوجود آمده است. این بیلانس مطابق به نیازمندیهای موجود
و ضروریات پیش بینی شدۀ آینده تحول پذید و قابل تغییر می باشد. در کشور ما
به علل تفاوت فرهنگی، عقیدتی، اقتصادی و اجتماعی این بیلانس قابل تطبیق
نیست ؛ ما به بیلانس مخصوص خود که مردم آنرا درک، جذب و بطور عقلانی
بپذیرند، نیاز داریم.
انترنیت در حقیقت جهان ناموزون و رنگارنگی در صفحۀ محدود کامپیوتر خلق کرده
است. در این آشفته بازار هرکس اجناس خود را مطابق بذوق، سلیقه، منافع و
اهداف خود عرضه می کند. اقیانوسی از معلومات و اطلاعات خوب و خراب در آن
موج می زند. تشخیص خوب و بد، مفید و مضر، لازمی و غیر لازمی برای مردم عادی،
خاصه جوانان و نوجوانان کم تجربه بسی دشوار بنظر آید.
این توسن مست مهارگسل نه تنها بر ارزشهای فرهنگی و اجتماعی جوامع رو به
انکشاف و کشورهای عقب نگهداشته شده هجوم آورده است؛ بلکه کشورهای پیشرفته
نیز از کنترول و اداره آن عاجز می باشند. جوانان و نوجوانان زیادی در
کشورهای غربی به برنامه های غیر اخلاقی، فیلم های سکسی و پورنوگرافی،
بازیهای نامفید و سرگرمیهای زیان آور معتاد شده اند. فیلم ها و بازیهای خشن
و وحشتناک انترنیتی و تلویزیونی میزان خشونت و جرم و جنایت را در این
کشورها افزایش داده است. برنامه ها و فیلمهای سکس و پورنوگرافی در کشورهای
غربی هوسبازی جنسی را بشکل بیسار خطرناکی شدت بخشیده است؛ به ساختار هسته
های فامیلی ضربات کاری وارد کرده و جوانان و نوجوانان زیادی را بدام
انداخته است.
در افغانستان تاهنوز از آزادیهای متنوع فرهنگی و اجتماعی درک معقول و روشنی
در اذهان عمومی شکل نگرفته است. مردم خسته از جنگ و استبداد ما تشنۀ آزادی
اند؛ اما تمرین استفادۀ مفید و درست از آزادیهای علمی و مدنی را ندارند.
دولت فعلی ضعیفتر از آن است که بتواند مردم را بطور صحیح رهنمایی کند.
نیروهای خارجی بیشتر زرق و برق ظاهری و چه بسا کاذب آزادی و دیموکراسی را
تبلیغ و ترویج می کنند؛ زیرا کشش و جاذبه های سطحی و عوام فریبانۀ
دیموکراسی بیشتر از ارزشهای عمیق و مفید آن است.
بطور مثال تبلیغ مد و فشن برای زنان از طریق رسانه ها، گسترش برنامه های
سرگرم کنندۀ میان تهی، پخش فیلم های خشونتبار و غیره بهتر می تواند با
فرهنگ محلی و ملی بستیزد؛ سنت شکنی کند؛ ارزشهای فرهنگی اصیل را از جامعه
بیرون سازد و زمینه را برای عناصر بحرانزا و تشتت آفرین فرهنگ غرب آماده
کند. جوامع غربی در اثر رشد و توسعۀ سرسام آور فرهنگ فردگرایی، منفعت طلبی
و مادی به مشکلات زیادی گرفتار شده اند. این نسخۀ ناکامل و متباین با فرهنگ
و مدنیت شرق هیچگاه نمی تواند درد و رنج ریشه دار مردم ما را معالجه کند.
اگر ارزشهای فرهنگی و مدنیتی ما با ورود ناموزون و تهاجمی فرهنگ غرب
فروپاشد، نتیجۀ منطقی آن جز بحران و انارشیزم چیز دیگری بوده نمی تواند.
هنوز در جامعۀ کوچک روشنفکری ما نواقص و مشکلات جدی جامعۀ غربی تبارز
ژرفناک و علمی نیافته است. کمتر کسی به عمق و پهنای این مشکلات بنیادی پی
برده است. به سبب جنگ طولانی، بحرانهای پیاپی و عقب ماندگی عمومی قدرت درک،
تحلیل و بررسی این مسایل در بین مردم و روشنفکران رشد و انکشاف نکرده است.
توان دفاعی ما بسی محدود می باشد. به این دلیل خطر تهاجم فرهنگ تشنجزای
بیرونی زیاد است. اگر ما ارزشهای پسندیده و مثبت فرهنگی خود را ببازیم
آنگاه حسرت و افسوس خوردن هیچ دردی را دوا کرده نمی تواند.
برنامه های ماهواره ای، انترنیت و تلویزیونهای خارجی پر از اعلانات و
تبلیغات تجارتی و گمراه کننده است. پدیده های سطحی و ضررناک مد و فشن، فیلم
های سکس و پورنوگرافی، تبلیغ نوشابه های چاق کننده، الکول، غذاهای پرچربی،
یخزده، مصنوعی و آلوده به مواد کیمیاوی، سریال ها و فیلم های سرگرم کنندۀ
خشن و جنگی، و غیره ریشه و بنیان ارزشهای سالم، طبیعی و تازۀ جامعۀ ما را
می سوزاند. مردم غرب از دست این پدیده های سرمایه داری به فغان آمده و در
طلسم استرس و فشارهای روحی و روانی متنوع گیر کرده اند. چه برسد بمردم
مسکین و عاجز ما. از تجارب مردم غرب درس عبرت بگیرید و هیچگاه هوای زندگی
مصنوعی و پر تشنجات روحی غرب را نکنید که چون آدم و هوا از بهشت برین زندگی
طبیعی، آرام و بی دردسر خود بیرون می افتید.
علم و تکنولوژی با پدیده های منفی و کاذب فرهنگ معاصر متفاوت است. این
میراث عمومی بشریت می باشد که غرب به سبب آب و خاک بهتر، سرمایۀ بیشتر و
استعمار ملل دیگر به آن دسترسی افزون تر پیداکرده است. ما درست به جلب و
جذب علم و تکنولوژی نیاز داریم؛ چیزی که اکثریت نسل کنونی غرب از آن دوری
می جویند و بجای آن با فرهنگ مادی و رفاه طلبی روی آورده اند؛ بقول ابن
خلدون مثل اینکه تمدن مدرن هی از درون می پوسد.
استفادۀ مفید و مثبت از تکنولوجی معلوماتی و ارتباطی نیز کار آسانی نیست.
برای استفاده از معلومات و اطلاعات علمی و تخصصی انترنیت ضرورت به ظرفیت
علمی و مسلکی می باشد. هرکس نمی تواند از معلومات زیاد و پراکندۀ انترنیتی
که دارای مآخد و منابع بس گوناگونند، استفادۀ مطلوب کند. اگر ظرفیت علمی
لازم نباشد، تشخیص معلومات مفید و مضر بسی دشوار می گردد. برای استفادۀ
صحیح از انترنیت ضرورت به معلمان مسلکی و اشخاص متخصص جهت رهنمایی و آموزش
نسل جوان و نوجوان می باشد.
تکنولوژی ارتباطی و معلوماتی دارای مفاد و ضرر می باشد؛ می بایست مطابق به
نیازهای اقتصادی، تجارتی، اداری، اجتماعی و تعلیم و تربیه رشد و توسعه یابد.
استفادۀ تفننی و غیر ضروری از آن نه تنها در رشد و انکشاف جامعۀ کمک کرده
نمی تواند، بلکه مصارف را در جامعه بالا می برد و این فقط بسود شرکتهای
خارجی و کشورهای فروشنده است. این شرکت ها نخست مردم را به این پدیده های
عادت می هند و سپس فروشات خود را زیاد می سازند.
بطور مثال از انترنیت و ماهواره هم می توان استفاۀ مفید کرد و به کمک آن
سطح علمی و آگاهی مردم را بلند برد و هم توسط آن اذهان عمومی را مسموم ساخت.
در کشورهای غربی برنامه های زیان آور انترنیت و فیلم های خشن و نامفید نسل
جوان و نوجوان را با خطرات جدی روبر کرده است. والدین از اعتیاد نوجوانان
به برنامه های ضررناک انترنیت سخت بهراس افتاده اند؛ دولتها با سانسور و
پخش اطلاعات اصلاحی تلاش می کنند تا از دامنۀ این اضرار بکاهند.
تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی در سیستم غربی بیشتر در اختیار سرمایه داران
کلان و کمپنی های بزرگ است. با استفاده از این شبکه های پرخم و پیچ و مغلق
تمام افکار، اراده و مغز مردم را کنترول و جهت می دهند. گروپهای سنی مختلف
را با برنامه های بس متنوع مصروف می سازند؛ آنان را به بازار کار می کشانند؛
تولیدات و اجناس خود را به قیمتهای خوب بفروش می رسانند؛ جلو حرکت، اعتراض
و عصیان مردم را می گیرند؛ دولتها در خدمت این کمپنی های بزرگ می باشند.
ورود تکنونولوژی اطلاعاتی و ارتباطی در کشورهای روبه انکشاف و عقب نگهداشته
شده با اهداف و منافع کمپنی های بزرگ همراست؛ در پی هر برنامه و پروگرام
منافع استراتیژیک و تاکتیکی دول غربی پنهان می باشد. این تکنولوژی وارداتی
می تواند بحران و فروپاشی بدنبال آورد. کشورهای روبه انکشاف و جهان سوم به
تکنولوژی سخت احتیاج دارند؛ اما این تکنولوژی بایست در خدمت فرهنگ، تمدن،
اهداف و منافع ملی و بین المللی خود شان باشد و از اهداف و منافع ملی آنان
حمایت کند. به عبارت دیگر باید تکنولوژی را خود ما کنترول و رهبری کنیم؛ به
آن برنامه و پروگرام های مفید بدهیم. این کار دشواری است؛ اما ناممکن نیست.
بعضی از کشورهای روبه انکشاف سابق مثل هندوستان، چین و غیره به آن دست
یافته اند.
آزادیهای بوجود آمده پس از سقوط حکومت طالبان بخصوص آزادی استفاده از
ماهواره و تلویزیون سبب شده است تا چشم و گوش مردم باز شود؛ با جهان خارج
آشنا شوند و از حلقۀ تنگ محلی تا حدودی بیرون آیند. اما بین آزادیهای لازمه
و ظرفیت و توان درک و هضم مردم تاهنوز بیلانس مطلوبی بوجود نیامده است. این
عدم توازن از ضعف خارجیان در شناخت جامعۀ ما از یکطرف و تناقض اهداف و
منافع شان با ارزشهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی افغانستان از طرف دیگر ناشی
شده است. دولت کابل و نیروهای داخلی هم توانمندی این را نداشتند که میزان
مطلوب آزادی استفاده از تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی را مطابق به
نیازمندیهای جامعه افغانستان و تفهیم جامعۀ جهانی عیار کنند.
«»«»«»«»«»«»
________________________________________________________
اجتماعی ـ تاريخی
صفحهء
اول
|