© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

محمداسحاق فیاض
Mif_1967@yahoo.com

 

 

 

                          ده سال تعلیم و تربیه وچالش های فراروی نسل فردا

چند روزی برای باز گشایی مکاتب در کشور باقی نمانده است، فرزندان این سرزمین باردیگر سال تعلیمی جدیدی را شروع خواهند کرد و یک سال دیگر گامی دیگر به دنیای علم و دانش خواهد گذاشت. بیش از ده سال است که نظام تعلیم و تربیه در کشور شکل سازمان یافته ای به خود گرفته، برای خود وزارتی دارد و ادارات و مکاتب متعددی برای گسترش دانش وعلم میان نسل آینده کشور به فعالیت مشغول هستند و جامعه جهانی نیز همچنان برای گسترش و توسعه نظام آموزشی در کشور کمک کرده و حد اقل ده سال دیگر هم کمک خواهد کرد. اما سئوال اساسی این است که آیا وزارت معارف کشور توانسته است، تحولی در نظام آموزشی کشور ایجاد نماید و مشکلات و چالش های فروانی که فراروی این وزارت در سال های اول بود، برآن فایق آید؟.
البته این نکته را باید در نظر گرفت که در افغانستان، پس از آنکه 25 سال جنگ را پشت سرگذاشت و سیستم آموزشی کشور به ویرانه ای تبدیل گردید. با استقرار نظام قانونمند در کشور، مسئله نظام آموزشی جدید برویرانه های جنگ مطرح شد و این در حالی بود که با رشد جهان امروزی در سایه آموزش و آگاهی، یک رستاخیز عمومی برای دانش اندوزی، ارتقای سواد و آگاهی میان بسیاری از خانواده های افغانی در شهرها و روستاها به وجود آمد. در اوایل پیروزی برطالبان وزارت معارف هرگز قادر به پاسخ گویی در برابر تقاضاهای گسترده مردمی حتی از نظر کمی نبودند چه رسد به این که نیازهای تعلیمی را از نظر کیفی مورد توجه قرار دهند.
تقاضاهای مردم برای توسعه و گسترش مکتب در اقصا نقاط کشور و ناتوانی دولت در برابر این خواسته ها، چالش بزرگی را در نظام آموزشی کشور در همان آغاز ایجاد کرد، نبود مکتب، کتابهای درسی، قرطاسیه، معلم و ... و تقاضاهای فرزندان واجب التعلیم افغانی برای شمول در مکتب پارادوکس ناموزون عرضه و تقاضا را ایجاد کرد، هر چند که این اصطلاح در بازارهای اقتصادی مصداق پیدا می کند، اما اگر روند عرضه و تقاضا در فرایندهای آموزشی بوجود آید، مصداق کمی از بازار اقتصادی ندارند، وقتی که دولت در عرضه خدمات آموزشی در برابر انبوه خواسته های دانش آموزان مواجه گردید، توازن عرضه و تقاضا به هم می خورد و وقتی توازن به هم خورد. چالش و نارسایی های آموزشی بروز می کند. وزارت معارف افغانستان با تمام طول و عرضی که داشت، طی چند سال اول هرگز نتوانسته است پاسخ گوی بخشی از نیازها و تقاضاهای متعلمان و معلمان باشد، در چنین وضعیتی دولت افغانستان و جامعه جهانی کمک دهنده به افغانستان، قبل از آنکه به فکر توسعه مکاتب و لیسه های همراه با کیفیت و متدهای جدید آموزشی و نظام آموزشی پیشرفته و مدرن باشد، به فکر پاسخ گویی به تقاضاهای توده ای افتادند و سعی کردند و با جذب تعداد زیادی متعلم و معلمین بی تجربه و بی سواد و ایجاد مکاتب در زیر خیمه ها و مساجد و ... از میزان تقاضاهای مردم بکاهند و یا به تعبیر یکی از معلمانی که در ایران آموزش دیده بود، افغانستان سال های آغازین حکومت قانونی خود آموزش و پرورش گله ای را ایجاد کرده بود که فقط انبوهی از متعلمان در هرگوشه و کناری جمع می شدند و تخصص و دانش تجربه میان معلمان خبری نبود و متعلمان هم بهره ای از دانش نمی بردند. اما اکنون پس از ده سال تلاش برای بهبود وضعیت تعلیمی در کشور و هزینه صدها میلیون و یا شاید میلیاردها دالر جایگاه تعلیم و تربیه در افغانستان به کجارسیده و کدامین قله دانش را فتح کرده و از مشکلاتی که فراروی خود داشت، چقدر پشت سر گذاشته است؟.

1- توسعه مکاتب
یکی از چالش های فراروی نسل آینده کشور برای تعلیم و تربیه نبود مکاتب بود، این مشکل از همان ابتدا دامن گیر مردم ما گردید. انتظار می رفت با هزینه های که جامعه جهانی در زمینه گسترش مکاتب می کند طی چند سال آینده این مشکل کاملا برطرف گردد. اما اکنون بیش از ده سال می گذرد، بسیاری از ولایت های افغانستان از کمبود مکاتب رنج می برند، هنوز هم تعداد زیادی از مکاتب صنوف خود را در زیر درخت ها و یا چادرها برگزار می کنند. آنچه طی ده سال گذشته صورت گرفته هرگز پاسخ گوی نیازهای نسل آینده کشور برای ساخت مکاتب نبوده است.
هرچند طی ده سال مکاتب زیادی ساخته شده است، اما متاسفانه برخوردهای تبعیض آمیز در مورد ساخت مکاتب ونبود برنامه ریزی درست و شناخت نیازهای منطقه ای برای ساخت مکاتب سبب گردیده است که در برخی از جاها که نیاز به مکتب نبوده براساس واسطه گری ها ساخته شده و جایی که مردم نیاز اساسی به مکاتب داشته فرزندان این سرزمین هنوز هم در زیر چادر درس می خوانند. اگربه آمارهایی که خود وازارت معارف داده و نیز نیازمندی هایی که از طرف مردم برای ساخت مکتب ارایه داده شده است، توجه گردد روشن می شود که تبعیض و بی توجهی در برخی از مناطق در این مورد تا کجاها ادامه دارد. ولایت های دایکندی، بامیان، ولسوالی های بهسود و مرکز در ولایت میدان وردک و دیگرمناطق این کشور نشان می دهد که در طول ده سال حتی نیمی از در خواست های مردم برای ساخت مکتب برآورده نشده است. در حالی در دیگر مناطق بخصوص در جنوب مکتب ساخته می شود و قبل از آن که شاگردی برای تعلیم بیاید توسط طالبان به آتش کشیده می شود.

2- تغییر و اصلاح کتابهای درسی
در کشورهای پیشرفته و جهان سوم، کتابهای درسی متعلمین هر سال بر اساس میزان توسعه و پیشرفت و نیازهای زمانی هر کشوری تغییر می کند، متأسفانه در افغانستان پس از سه دهه جنگ، کتب درسی و شیوه های آموزش، از همان الگوهای قدیمی پیروی می کنند. هر چند که تغییرات اندکی در کتب های درسی بوجود آمده اما به هیچ وجه پاسخگوی نیازها و ضرورت های علمی و فنی زمان ما نیست. در وزارت معارف چند سال پیش جمعی را برای تدوین کتاب های درسی استخدام کرد. اما این تغییرات تاثیرات لازم را در سایه متدهای علمی امروز در بر نداشته است، انتظار یم رفت تاریخ معاصر افغانستان تدریس گردد که این موضوع از کتب ها حذف گردید ومضامین حقوق بشر باید گنجانده می شد که نشده است و مشکل دیگری که وجود دارد این است که معلمان توانایی و تخصص لازم را برای تدریس مضامین جدید هم ندارند.

3- کمبودمعلم
افغانستان در طول ده سال از این مشکل رنج برده و هنوز هم این مشکل حل نشده است. هنوزهم بسیاری از مکاتب کشور از نبود معلم رنج می برند چه رسد به این که به تخصص و تجربه آنان توجه شود. آقای صدیق پتمن، معین وزارت تدریسی معارف می گوید که کمبود معلمان زن در بیشتر از ولایت های کشور از چالش های اساسی این وزارت به شمار می رود. در حالی که کشور ده سال فعالیت تعلیمی را پشت سر گذاشته او بازهم می گوید، برای تکمیل کردن بست معلمان زن در سراسر کشور، دست کم به 12 سال زمان نیاز است. وزارت مالیه 11 هزار بست جدید برای سال تعلیمی آینده، در نظر گرفته که وزارت معارف 60 درصد آنرا برای زنان توزیع خواهد کرد. به گفته مقام ها در وزارت معارف، ولایت های غور، بادغیس، سمنگان و سرپل از جمله ولایاتی است که بیشتر با کمبود معلم زن روبرو است.
به هرحال هرچند ده سال است که نسل آینده کشورما به سوی دانش اندوزی گام برداشته اند، اما هنوز اندر خم یک کوچه اند.


 

 

                                                       «»«»«»«»«»«»   

 

 

 

         ________________________________________________________


 

اجتماعی ـ تاريخی

صفحهء اول