© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

انجنیر شـــیر محمد ســاپی

 

چند پرسش از چند نویسنده

 

 

دانشمند گرانقدر داکتر صاحب صبورالله "سیاه سنگ"!

بعد ازعرض ادب، از نویسندگانی که در بخشهای هـفـدهم، هــژدهــم و بیســتم "و آن گلوله باران بامداد بهار"، از نوشته های شان استفاده شده و یا از سخنان شان نقل قولهایی صورت گرفته است، این پرسش را مطرح میکنم:

با آغاز هشت ثور شب کودتا، بالای ارگ وگارد ریاست جمهوری یک محاربه شدید که ساعاتی ادامه داشت، دربین متن بخشهای فوق الذکر، خبری ازآن در میان نیست؛ چرا ؟

 یک یادآوری ضروری :

بعد از ختم پروگرام رادیوکابل، خاموشی غم انگیز بر شهرکابل چیره و مسلط بود. اکثریت خانواده ها بیدار بودند. حوالی ساعت دوازده شب، اولین فیر تانک قوای زرهدار، کلکین اتاقها را لرزاند. این انفجارها، آنانی را که به خواب رفته بودند، نیز بیدار ساخت. هر کس از ریختن شیشه های کلکین خود را حفاظت میکرد و به گوشه یی قرار میگرفت.

تعرض آخری کودتاچیان، به منظور سرکوب گارد و تسخیر ارگ با فیرهای مسلسل ماشیندار وانداخت مدهش تانکها، چندین ساعت دوام کرد و تا نزدیک بامداد، انفجاری فیرهای تانک زرهدار شنیده می شد. شدت این عملیات خشن، احتمال رسیدن قوای کمکی به ارگ و برخورد با کودتاچیان را نیز در اذهان تداعی میکرد.

اگر از درون گارد خیانت نمیشد، مسلماً مقاومت دوام میکرد، تا اینکه درجریان روشنی روز بار دیگر به حملات هوایی ضرورت می افتاد. در نهایت پیروزی کودتاچیان حتمی بود. چشمپوشی و پنهانکاری از این عملیات نهایی، بعد دیگر عمق فاجعه است. بویژه از جناب وزیر صاحب توقع میرفت که چهره شفاف حوادث را ترسیم نماید.

من در دو کیلومتری ارگ در ساحه شرقی ششدرک هنوز هم درهمان سایه مرگ، ساکنم. مردم جوان آن عصر اکثراً زنده و شاهد حال آن حادثه اند. 

شام روز هفت ثور، درصد متری پل محمود خان کنار دریای کابل با دو نفر همقطاران خود ناظر اوضاع بودیم. طیارات قوای هوایی بعد از بمباران ارگ، به سمت شرق بر فراز دریای کابل دور میزدند. هیچگاه، طیارات بم افگن باغرش مهیب را از نزدیک ندیده بودیم. بمباردمان ارگ، تا تاریکی شام دوام داشت و بعد قطع شد. بار دیگر تکرار نشد. افسران اردو که کلاه عسکری به دست داشتند، از ترس طیاره با سراسیمگی در کنار دکانها فرار میکردند. بعد از حملات هوایی گارد وارگ در محاصره کودتاچیان ماند، ستون پنجم تا این زمان قادر نبود که مقاومت درون گارد را بشکـنـد.

 در بین ساعات هشت و نه "شام خونین"، قطاری از تانکهای زرهدار از سمت شرق بالای سرک جلاال آباد_کابل عبور کردند. ما جوانان ازترس تانکها از سرک عمومی کنار رفتیم. حرکت تانکها بسوی ارگ بود.

 

***


                                        

                                                                                                    
 


 

اجتماعی ـ تاريخی

صفحهء اول