نصير مهرين
بخش های قبلی:
|
نصير مهرين
هر کجا لاله رخی با قد سروی ديديد يک نفس ياد ازين "جلوه" ناشاد کنيد (تزيهی جلوه)
درينجا شايان يادآوری است که منظور از اين اشاره اصلاح صرف تاريخ های اشتباه و تعيين سن و سال مرحوم نزيهی در همان محدوده نيست، بلکه فراتر از آن به تشخيص ويژه گی های بار فکری ـ سياسی و فرهنگی مراحلی از مبارزات چنين چهره ها نياز داريم؛ مثلا: بسيار حايز اهميت است که تفاوت های مبارزات ضد مطلقيت امير حبيب الله خان در طی دو فعاليت بازشناسی شود. فعاليت آن جان نثارانی که برخی با توپ خشم امير پرانده شدند با سالهای از مبارزات زيرزمينی و خشم آميز که کار بی سروصدای امان الله خان برای تصرف قدرت و کسب استقلال ، گرايش عبدالرحمن لودين شهيد به استفاده از تررو امير، و نوشته های رشنگرانه و معلوماتی و محتاطانهء مرحوم محمود طرزی، مشخص می شوند. می بينيم که بسا از سوالات در پردهء ابهام مانده است. برعلاوه، در حالی که برخی از نوشته ها، مانند «جنبش مشروطيت» مرحوم حبيبی که صورت گسترده يی از مصاحبه مرحوم مير سيد قاسم خان با نواسه اش آقای پشتونيار و بهره گيری از اطلاعات شخصی است که مرحوم حبيبی از آن سخن می گويد، نميتواند معرف سيمای مشروطه خواهی در حد نياز سوالات مختلف باشد. ذهن را بسوی تعقيب اين سوال نيز معطوف می سازد که آيا در بقيه نقاط کشور، بر علاوهء اطلاعات مرحوم حبيبی که بيشتر در معرفی چهره های از قندهار متمرکز است، به گِرآوری اطلاعات لازم توجهی شده است؟ مثلا: گاهی شناخت يکی دو چهره ها با خاستگاهی که از اندخوی و ميمنه دارد، می تواند بسوی تحقق از نياز ره ببرد. عدم چنين توجه و در عوض بسنده پنداشتن، کاری مانند کار مرحوم حبيبی که در حد توان و امکان فراورده قلمی ارزشمندی را تهيه ديد، سبب شد که بدون تأمل و مکث لازم، همان حد اولی از اطلاعات ازينجا به آنجا و ازين نوشته به آن نوشته کوچيده است. حتا باری مؤجد اين سؤ تفاهم نيز شده و ميشود که هر آنکسی را که قربانی استبداد است و شناخت سطحی و آگاهی به رنج و درد و مرگ او ره به شناخت و موجوديت استبداد می برد، و چنين زحمت و شناسايی قربانيان کار ارزشمندی است، اما در کمال غفلت، بعنوان مشروطه خواه، نزد ما معرفی شود.
برگرديم به ضرورت تعيين دقيق سن و سال آزاده گان و سياسی انديشان که منظور بيش از همه، نشانی کرد ويژه گی ها و بار های است که آنان در مقاطع مشخص حامل آنند. و با چنين معياری ويژگی ها موجود در زنده گی سياسی، قلمی مرحوم نزيهی را بايد در دوره يی که پس از کسب استقلال و به ويژه دوره يی استبدادی ساليان پس از سقوط نظام امانی، نشانی کرد. و در آن سالها او را درين سيما و ابعادی در کارکرد های عملی و قلمی ميتوان شناخت.
1 ــ بعنوان اديب و پژوهشگر: بهره گيری از مطالعاتی که برحق (و بدون تعارف و مجامله و عاری از انگيزه های قومی ـ مليتی، سياسی) بسيار ژرف است. و اين مطالعات ثمره زحمت کشی های دوران طفوليت و نوجوانی و جوانی اوست. بهترين سندی که می تواند تکيه گاه ادعای ما باشد، تاريخچه ادبيات افغانستان است که از سالنامه کابل، از انجمن ادبی سال 1314 خورشيدی به نشر رسيده است. نويسنده وقتی منابع و مأخذ های مورد استفاده را می نويسد، و با آن هم از عجز و "بی بضاعتی" پای عذر و در واقع مناعت طبع در ميان می آورد، نشان می دهد که په زحمتی را در زمينه مطالعه موضوع طرف نظر متقبل شده است. ترجيح ميدهيم، مأخذ های را که وی در نوشتن تاريخچه ادبيات افغانستان، بياوريم شايد، نه تنها در معرفی سيمای پژوهشگرانه او کمکی باشد، بلکه قلمزنان حال و آينده را نيز سرمشقی به کار آيد. علاوه بر آن، اين مأخذ ها در عرصه تتبع زبان و ادب طرف توجه ميتواند باشد. در طرفی هم، در سطح مقايسه يی خواهيم ديد که در آن سن و سال چه مقدار کتاب و مقاله را ديده و زبان عربی را فرا گرفته بود.
وی مينويسد:
"... در مقدمه به تذکار اسامی کتب و مقالاتی که درين مختصر از آنها اقتباس و استفاده شده و از مأخذ نگارنده به شمار ميرود، اکتفا رفت که عبارت از کتب ذيل است: کشف الظنون حاجی خليفه، دائرة المعارف وجدی، رياض العارفين، دائرة المعارف بستانی، تاريخ ادبيات عباس اقبال (از دانشکده)، بيست مقاله قزوينی، قاموس الاعلام شمس الدين سامی، الاعلام خيرالدين زرکلی، نفايس الفنون، آثار العجم، آداب الغت العربيه، فلسفة الغويه، تاريخ تمدن اسلام (جرجی زيدان)، معجم الادبأ ياقوت، تاريخ ابوالفدا، کامل ابن اثير، شهرياران گم نام کسروی، عالم آرای عبانی، آتشکده آذر، تذکره دولتشاه، هفت اقليم، لباب الالباب عوفی، خزانهء عامره مير غلام علی آزاد بلگرامی، مجمع الفصحا، تذکرة الاوليا، چهار مقاله عروضی، العجم فی معأيير، اشعار العجم شمس قيس، تاريخ الحکما ابن قفطی، تاريخ فلسفه حنا اسعد فهمی، عيون الانباتی طبقات الاطبا ابن ابی اصبيعه، تاريخ مختصرالدول، کتاب الفهرست ابن نديم، آغانی ابولفرج، جواهر البلاغه احمد هاشمی، عيون الاخبار ابن تتيبه، بغية الدعاة سيوطی، وفيات الاعيان، فوات الوفيات، يتيمة الادهرثعالی، دمية القصر باخزری، تاريخ فرشته، حبيب السير، تاريخ گزيدهء حمدالله مستوفی، تاريخ بيهقی، مروح الذهب مسعودی، تاريخ عمومی عباس اقبال، تاريخ اداب العربی حسن زيات، مفاتيح العلوم خوارزمی، تاريخ ادبيات ايران جلال الدين همائی، تاريخ ادبيات ايران داکتر رضازاده شفق، تاريخچه ادبيات نفيسی، اقرب الموارد، قاموس الغة، غياث الغات، صراح سراج، تذکره حسينی، سخن و سخنوران جلد اول، مراة الخيال شيرخان لودی، تاريخ ايران باستان مرحوم مشيرالدوله، جهان گشای جوينی، بهار عجم، سخندان فارس تأليف محمد حسين آزاد متخلص هندی وغيره وغيره؟
بی آنکه بخشی از منابع و مأخذ ها را نام می برد، و در آخر غرض جلوگيری از درازای نوشته، «وغيره وغيره» ميآورد. بازهم ملاحظه می شود که با چه ذخاير و اندوخته های دست به نگارش برده است.
ادامه دارد
|