© Farda فـــــردا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بشير سخاورز

 

 

بخش های قبلی

 

 اول

 

دوم

 

 بشير سخاورز

 

 

 

 

تأثير مشروطيت بر شعر ما

 

بخش سوم

 

پيوسته به گذشته 

 

 

شاعرانی که در رأس مشروطه قرار داشتند:

 

اين شاعران بنياد فکری را در شعر آن روز افغانستان تغيير دادند و شعر را از محيط رمانتيک کشيدند و به محيط اجتماعی آوردند. تأثير اين شاعران بر شاعران متقدم هم قابل توجه است که آنها هم در سنين کهولت از انديشۀ نو استقبال کردند و شروع نمودند به پرداختن مضامين بديع و اجتماعی. به جز از عدهء که برای خوش نگهداشتن سراج الملت و دين ، مجبور بودند قصيدۀ در مدح بگويند، تا در ضمن، نشر سراج الاخبار را تضمين کنند، ديگران به عنوان مبلغين جامعه در راه آگاه ساختن مردم از پيشرفت های ديگر ملت ها و ضرورت كسب دانش، پرداختند. تعداد اين گروه کم است و آن هم به علتی است که افغانستان تازه قدم هايی در راه انکشاف معارف و نقش سواد در جامعه، برداشته است. اما شاعرانی که بعداً از اين گروه پيروی کردند، زياد اند و همين ها استند که عرصۀ ادبيات افغانستان راچه از نگاه  کمیت و چه از نگاه کيفيت پربار ساختند. باری شاعران بعدی، اهميت کار شاعران متقدم را هميشه در نظر داشتند، زيرا که در حقيقت آنها گشايندۀ اين دريچه به سوی جهانبينی ديگر به شمار می رفتند. از شاعران مهم اين دوره که شعر شان به طور مکرر در سراج الاخبار نشر ميشد و هم خود از گردانندگان آن بودند، ميتوان اينها را نام برد:

  1. محمد سرور واصف

  2. غلام جيلانی اعظمی

  3. محمد عظيم الفت

  4. هادی داوی پريشان

  5. عبدالخالق

  6. محمد شريف

  7. محمد صادق فانی

  8. محمد انور بسمل

  9. سردار محمد حسن امضا

  10. شيخ ميرزا عطا اله ادا

  11. محمد ابراهيم صفا

  12. سردار محمد عزيز

  13. فارغ

  14. عزيز الله قتيل

  15. عبدالعلی مستغنی

  16. نديم

  17. ملا طوطی

  18. ميرزا شير احمد مخلص

  19. مير حسين محوی

  20. عبدالولی عاشق

  21. غلام حيدر مذنب

  22. ابراهيم بيگ جغتايی

  23. عبدالروُف ضعيف

  24. محمد امين عندليب

  25. محمود طرزی

  26. فضل احمد رباطی

  27. نزيهی جلوه

 

 

شاعران پيرو:

 

تعداد اين شاعران نهايت زياد است و معرفی هر کدام شان به اطناب سخن می کشد.

بعد از استرداد استقلال افغانستان تجدد خواهی و طرح برنامه های انکشافی  به طور متبارز جلوه گر گرديد و دهۀ شگوفايی برای اهل قلم ايجاد شد. اين دهه که بين سالهای (1298 – 1307) هـ. ش. مطابق (1919 – 1929)م. می باشد، دههء ست که در تاريخ مطبوعات افغانستان به عنوان يک دورۀ آغاز انکشاف وسيع امور طبع و نشر روزنامه ها، جرايد و مجلات ميتواند قبول شود. در اين دوره 23 روز نامه و جريده در مرکز و ولايات كشور به نشرات آغاز کردند. در همين دوره بود که برای نخستين بار نشر جرايد در ولايات افغانستان شروع شد و هم جريده يی به اسم ارشاد النسوان، برای بانوان افغان نشر شد.

 

جرايدی که در آن زمان نشر ميشدند، قرار ذيل اند:

 

اتحاد مشرقی (1298هـ. ش.  1919م.)،  الغازی (1298هـ. ش.  1919م)، سراج اطفال (1298هـ. ش.  1919م.)، معرف معارف (1298هـ. ش.  1919م.)، اتفاق اسلام (1299هـ. ش.  1920م.)، ستارۀ افغان (1299هـ. ش.  1920م.)، افغان (1299هـ.ش. 1920م)، اسلام (1299هـ.ش. 1920م)،  طلوع افغان (1300هـ. ش.  1921م.)، بیدار (1300هـ.ش. 192١م)، اصلاح (1300هـ. ش.  1921م.)، ابلاغ (1300هـ. ش.  1921م.)، ارشاد النسوان (1300هـ. ش.  1921م.)، مجموعۀ عسکريه (1300هـ. ش.  1921م.)، حقيقت (1303هـ. ش.  1924م.)، ثروت (1303هـ. ش.  1924م.)، آيينۀ عرفان (1303هـ. ش.  1924م.)، انيس (1306هـ. ش.  1927م.)، نسيم سحر (1306هـ. ش.  1927م.)، مجموعۀ صحيه (1306هـ. ش.  1927م.)، نوروز (1307هـ. ش.  1928م.)، پشتون ژغ (1307هـ. ش.  1928م.) و جريدۀ مکتب (1308هـ. ش.  1929م.)  (7)

 

بديهی ست که در چنين شرايطی، ميدان برای خلق آثار هنری به خصوص شعر گشاده بوده و شاعران توانستند که از اين فضای باز حد اعظم استفاده را ببرند. باز دليل بر همين اصل است که شعر ما چه از نگاه کيفيت و چه از نقطه نظر کميت پهنای وسيع را اشغال نمود. بعد از سقوط امان الله و درهم کوبيدن انقلاب فرهنگی افغانستان يک مرحلۀ فتور ادبی ايجاد می شود، اما با وجود آن حلقۀ فرهنگيان افغانستان بزرگ بود و حاکمان وقت كه در فرهنگ زدايى معروف بودند، با استفاده از زور، زندانى كردن و كشتار شاعران و نويسندگان به کوچک نمودن اين حلقه می پرداختند، که البته شرح اين ماجرا را به دفتر بعدی ماکول می کنم.

 

 

 

ادامه دارد

 

 

 

 


صفحهء مطالب و مقالات

 

صفحهء اول